۲-۳-۱- تاریخچه وفاداری و رضایت مشتری
شاید بتوان تاریخچه ظهور مباحث مرتبط به مشتری مداری را در سه دوره زیر خلاصه نمود:
الف) دوره انقلاب صنعتی: (تولید دستی تا تولید انبوه) ابتکارات فورد در به کارگیری روش تولید انبوه به جای روش تولید دستی، یکی از مهمترین شاخصهای این دوره میباشد. هر چند تغییر شیوه تولید باعث شد که محدوده انتخاب مشتریان از نظر مشخصه های محصول کاهش یابد (نسبت به تولیدات صنایع دستی) اما محصولات تولید شده به روش جدید از قیمت تمام شده پایین تری برخوردار شدند. به عبارتی دیگر در انتخاب روش تولید انبوه از سوی فورد، افزایش کارایی و صرفه اقتصادی مهمترین اهداف پیشبینی شده بودند.
ب) دوره انقلاب کیفیت: (تولید انبوه تا بهبود مستمر) این دوره همزمان با ابتکار شرکتهای ژاپنی مبنی بر بهبود مستمر فزآیندها آغاز شد. این امر به نوبه خود به تولید کم هزینه تر و با کیفیت تر محصولات منجر شد. با مطرح شدن روشهایی نوین مدیریت کیفیت، این دوره به اوج خود رسید. اما با افزایش تعداد شرکتهای حاضر در عرصه رقابتی و گسترش فرهنگ حفظ و بهبود کیفیت محصول (از طریق ابزارهای مختلف کیفیتی) دیگر این مزیت رقابتی برای شرکتها پیشرو و کارساز نبوده و لزوم یافتن راههای جدیدی برای حفظ مزیت رقابتی احساس می شد.
ج) دوره انقلاب مشتری: (بهبود مستمر تا سفارشیسازی انبوه) در این دوره با توجه به افزایش توقع مشتریان، تولید کنندگان ملزم شدند محصولات خود را با هزینه کم، کیفیت بالا و تنوع زیاد تولید کنند. به معنای دیگر تولید کنندگان مجبور بودند توجه خود را از تولید صرف به یافتن راههایی برای رضایت مشتریان سابق خود معطوف نمایند. (خسروانی شریعتی، ۱۳۸۹)
۲-۳-۲- تعریف مشتری
سازمان یا فرد دریافت کننده محصول مثل مصرف کننده، مراجعه کننده نهایی، خرده فروش، منتغمین و خریدار (برگرفته از بند ۳-۳-۵ در استاندارد ۹۰۰۰ ISO )
شرکت های بزرگ قدیمی مثل جنرال موتورز، ای. بی. ام، سیوز، و زینت چون توانستند خود را با استراتژی های نوین بازاریابی تطبیق دهند، مقدار زیادی از سهم بازار خود را از دست دادهاند. اگر شرکتی دارای دیدگاه فروش است. چندین سال طول می کشد تا به صورت مشارکتی درآید که دارای دیدگاه بازاریابی است. هدف این است که مسئله رضایت مشتری به صورت تار و پورد شرکت درآید، رضایت مشتری یک هوس نیست به گفته یک تحلیل گر بازاریابی در مسئله رضایت مشتری به صورت بخشی از حیات شرکت های آمریکایی در میآید. . . . و همانند فرهنگ سازمانی، فناوری اطلاعات و برنامه ریزی استراتژیک جزء جدا نشدنی شرکت میگردد (کاتر و همکاران، ۱۳۸۰: ۳۴-۳۵).
۲-۳-۳- وفاداری مشتری
بازاریابان تا دیروز تنها در اندیشه یافتن مشتری بودند و گروه فروش در پی شکار مشتریان تازه بود ولی در دیدگاه امروزی، بازاریابی یعنی رشد دادن مشتری یعنی توجه به رضایتمندی وی و کیفیت از دیدگاه وی، در نهایت امروزه هنر بازاریابی آن است که مشتریان یک سازمان در داخل همکار و در خارج از سازمان حامی و طرفدار سازمان باشند. امروزه متعهد کردن مشتری جایگاه ویژه ای پیدا کردهاست. پرداختن به مقوله وفاداری و مطالعه وفاداری به نام و نشان سازمانی و وفاداری مشتریان توسط افرادی چون جاکوبی[۶۱] و همکاران (۱۹۸۷)، گیلمور[۶۲] و همکاران (۱۹۸۷)، دی[۶۳] (۱۹۹۹)، اولیور[۶۴] (۱۹۹۴)، دیس و همکاران[۶۵] (۱۹۷۸).
وفاداری، ذهنیت مثبتی را در اذهان شنونده ایجاد میکند. هر کسی از یک دوست خوب، همسر و یا همکار خوب توقع دارد که به او وفادار بماند. در اغلب موارد وفاداری از روابطی سرچشمه میگیرد که طرفین رابطه هر دو برنده باشند. به هر حال وفاداری عبارت است از: وجود یک نوع نگرش مثبت به یک موجود (مارک، خدمت، مغازه یا فروشنده) و رفتار حمایتگرانه از آن. همان طور که مشاهده می شود در تعریف وفاداری دو رویکرد دیده می شود: رویکرد نگرشی و رویکرد رفتاری.
اما تعریف کامل تری نیز از وفاداری وجود دارد که توسط ریچارد اولیور[۶۶] (۱۹۹۹) مطرح شده است: وفاداری به یک تعهد قوی برای خرید مجدد یک محصول یا یک خدمت برتر در آینده اطلاق می شود، به صورتی که همان مارک یا محصول علی رغم تأثیرات و تلاشهای بازاریابی بالقوه رقبا، خریداری گردد.
اگر بخواهیم تعریف وفاداری مشتری را به صورت گسترده تری نشان دهیم به این صورت است که وفاداری با سه عنصر زیر همراه است:
۱- عنصر رفتاری مشتری که همان تکرار عمل خرید است.
۲- عنصر نگرشی مشتری که همان تعهد و اطمینان مشتری است.
۳- عنصر در دسترس بودن گزینه های زیاد برای انتخاب و انجام عمل خرید.
البته الیور رویکرد نگرشی را به سه قسم مجزا تقسیم کردهاست:
وفاداری شناختی که به رفتار مشتری منجر شده و به باور[۶۷] مشتری مربوط می شود.
وفاداری احساسی که به تعهد و اعتماد بیشتری منجر شده و به احساس[۶۸] وی مربوط میگردد.
وفاداری کنشی که به قصد مشتری برای انجام عمل[۶۹] خرید در آینده مربوط می شود. وفاداری شناختی در مقایسه با دو نوع دیگر از قدرت بیشتری برای ایجاد وفاداری مشتری برخوردار است. (سالاری، ۱۳۸۳: ۵۰)
در اینجا لازم است به برخی پرسشها نظیر اینکه وفاداری و عدم وفاداری چیست؟ چه کسی وفادار است؟ انواع آن کدام است؟ عوامل مؤثر بر آن کدامند؟ و چگونه وفاداری را اندازهگیری کنیم؟ پاسخ داده شود.
۲-۳-۴- آزمون اسیدی وفاداری [۷۰]
آزمون اسیدی وفاداری، شامل دستهای از پژوهشها است که به ویژه وفاداری مشتریان، کارکنان، تأمینکنندگان و دیگر ذینفعان را به درستی میسنجد و تکمیل کننده روشهای دیگر است. آزمون اسیدی وفاداری، یک پرسش بنیادین مطرح میکند: آیا این سازمان شایسته وفاداری من است؟
پاسخ به این پرسش تفاوت میان سازمانهای گوناگون را آشکار میسازد. در یک پژوهش، نتایج چنین بودهاند: در شرکتهای سرآمد وفاداری، ۷۰ تا ۷۵ درصد کارکنان پاسخ مثبت دادهاند اما در طیف گستردهای از شرکتهای دیگر آمریکایی پاسخ مثبت ۴۵ درصد و منفی ۲۳ درصد بوده است. بررسیها نشان داده است که دلیل عمده این تفاوت به وجود رهبران برمیگردد یعنی رهبرانی که خود به اصل وفاداری سخت پایبند هستند. از میان ۱۰۵۷ نفری که مورد پرسش قرار گرفتند ۶۳ درصد از کسانی که پاسخ مثبت دادهاند در شرکتهای سرآمد وفاداری شاغل بوده و رهبران خود را انسانهای کاملی به حساب میآوردهاند(حمیدی زاده و همکاران، ۱۳۸۸، ۱۹۰).
۲-۳-۵- وفاداری فرد به بانک
وفاداری یک فرد نسبت به یک بانک عبارت است از:
«واکنشهای رفتاری هدفدار که بر اثر عوامل روانشناسی در فرد ایجاد شده و باعث انتخاب یک بانک از میان بانکهای مختلف میشود که سازگاری و تطابق بیشتر با فرد و انتظارات وی دارد».
منظور از واکنشهای رفتاری، رفتارهایی مانند خریدها و مراجعات مکرر است. واژه هدفدار در مقابل تصادفی به کار گرفته شده که ناشی از این واقعیت است که رفتارهای فوق ناشی از تصادف نیستند. بالاخره عوامل روانشناسی شامل کلیه مراحل ارزیابی و فرایند تصمیمگیری است که در ذهن فرد صورت میگیرد. در تعریف فوق بیشترین تأکید بر روی واژه «تطابق» است. در روابط بین خریدار و فروشنده تطابق عبارت است از: «تعهدات صریح و ضمنی طرفین معامله برای ادامه معامله یا مبادله».