نتایج و یافتههای تحقیق نشان میدهد که حدود ۶۰ درصد از پاسخگویان با آیتمهای هویّت بازاندیشانه تطابق داشتهاند. این وضعیت در صورتی است که بازاندیشی با اختلاف زیادی نسبت به دیگر عناصر هویّت بازاندیشانه، یعنی اعتماد و تجربه جدایی زمان و مکان نمره بالاتری را کسب کردهاست. هر چه میزان استفاده از رسانه در نزد پاسخگویان بیشتر بوده است تطابق بیشتری با هویّت بازاندیشانه داشتهاند. میان هویّت بازاندیشانه با برخی از عوامل پایگاه اجتماعی مانند پیشینه تحصیلات خانوادگی و منطقه سکونت افراد نیز ارتباط مستقیم وجود داشته است.
از نگاه عیاری(۱۳۸۴)، ویژگیهای دورانی که در آن به سر میبریم نقشی بنیادین در هویّت اجتماعی افراد داشته است، و این ویژگی چیزی نیست جز زیستن در جهانی آکنده از ارتباطات و اطلاعات که در آن همگان میتوانند در صورت برخورداری از امکانات، دانش و توانایی لازم و کافی به طیف بسیار گستردهای از ارتباطات و اطلاعات در زمینههای گوناگون دست یابند و به درستی این امکانی است که هرگز تا بدین پایه در دسترس بشر قرار نگرفته است. ضرورت نخست این است که سرزمین ایران دست کم در طول چندین هزاره شاهد همزیستی اقوام گوناگون و در عین حال حاکمیت قدرتهای سیاسی نسبتاً متمرکز بوده است.
به نظر عیاری صرفنظر از مسائل و مشکلاتی که ممکن است در پی تضاد میان حفظ هویّت قومی و ایجاد یا تحکیم هویّت ملی پدید آید، همین چند گونگی به لحاظ قومی و ارتباطات گسترده میان قومی موجب شده است که کشور ما از جهات فرهنگی تنوع و غنای فراوانی داشته باشد. بر این اساس فرضیه مطالعه این است که در متن جهانی شدن، اینترنت به تقویت خاصگراییهای فرهنگی کمک میکند. در این پژوهش از نظریه لیوتار (فراروایت) استوارت هال(قومیّتهای جدید) استفاده شده است. در این پژوهش، نگارنده بر برّرسی نمونههایی از کلیه تجلیّات و نشانههای حضور گروههای قومی آذری، بلوچ، ترکمن، عرب خوزستانی و کرد در فضای اینترنتی متمرکز است.
نتایج تحقیق حاکی از آن است که عرصه تعامل مجازی، عرصهای نوین برای بازشناسی هویّتهای جمعی با انواع جهتگیرهای ملّی، قومی، اقلیّتی در سراسر جهان تبدیل شده است که در راستای دستیابی به تأیید و بازتأیید موجودیّت خود به سختی میکوشند. اینترنت نه فقط در حفظ مرزبندیهای مبتنی بر هویّت قومی مؤثر است، بلکه یکی دیگر از مهمترین نتایج همزمان آن ایجاد شبکههای تعلقی پیچیده و متداخلی است که افراد بسیاری از ملیتها، قومیّتها و گروهبندیهای گوناگون دیگر در آن حضور و مشارکت گسترده دارند.در حال حاضر این قومیتهای حاضر در فضای مجازی آشکارا به ساختن هویّت خویش فراتر از محدودیتهای مکانی و زمانی، میپردازند. اینترنت در متن جهانی شدن به انواع خاصگراییهای فرهنگی مجال رشد میدهد. گروههای قومی در اینترنت به موجودیّتی منسجم و یکپارچه تبدیل میشوند.
به نظر عیاری، در جمع بندی میتوان گفت که هر چند اینترنت میتواند در تقویت هویّت قومی در معنای کلی آن، و همچنین در نمایش تمامیّت ظاهری یک گروه قومی و حفظ بیرونی آن مؤثّر باشد، ولی بواسطه پتانسیل غیرقابل انکار آن در تقویت انواع خاصگراییها ممکن است بیش از آنکه در پیوستن اعضای گروه قومی به یکدیگر مؤثر باشد، در طول زمان به انشعاب هر چه بیشتر آن ها در جهات مختلف بینجامد.
– مطالعه قلیپور(۱۳۸۴) به هویّت قومی قوم لک میپردازد. مسئله وی این است که قوم لک با دارا بودن هویّت فرهنگی خاص خودش در برابر جهانی شدن چه وضعیتی پیدا کردهاست؟ آیا در درون فرایند ملتسازی هضم شده و اکنون هویّت محلی و ملّّی آن ها یکی است؟ یا اینکه هویّت محلی خود را حفظ نموده و از فضای ایجاد شده توسط جهانی شدن برای بیان هویّت جمعی خود استفاده میکنند و خودشان را به عنوان یک هویّت فرهنگی بازنمایی میکنند. قلیپور از نظریه استوارت هال استفاده کردهاست.
روش تحقیق قلیپور «مطالعه موردی» و تکنیکهای جمع آوری اطلاعات مصاحبه و مشاهده هستند. جامعه مورد مطالعه در این تحقیق شهرهای نورآباد، صحنه، هرسین، انتخاب شدهاند. جامعه مورد مطالعه بر اساس دو متغیر «گفتمان مدرنیته» و «گفتمان مذهبی» به چهارگونه اجتماعی دستهبندی شدهاند تا تغییرات هویّتی در درون هر گونه به طور جداگانه مورد برّرسی قرار گیرد. بر اساس گفتمان مذهبی (اهل حق و شیعه) و بر اساس گفتمان مدرنیته (سنتی و مدرن) مورد بررسی و ارزیابی قرار میدهد.
سؤالات این پژوهش عبارتند از: ۱ـ ویژگیهای اجتماعی و فرهنگی قوم لک کدامند؟، ۲ـ قوم لک در مواجهه با جهانی شدن چه واکنشهایی در حوزه فرهنگ از خود بروز داده است؟، ۳ـ کدام عنصر یا عناصر فرهنگی نقش مؤثرتری در هویّتسازی قوم لک دارند؟، ۴ـ اگر در فضای جهانی شدن قوم لک به بازسازی هویّتی پرداخته است، این بازسازی خاصگرایانه است یا عامگرایانه؟ و۵ـ کدام هویّتهای جمعی برای قوم لک دیگری محسوب میشوند؟
مهمترین نتایج به دست آمده در این تحقیق این است که لکها با بهره گرفتن از فرصتها و امکانات جهانی شدن هویّت فرهنگی خویش را به شیوهای عامگرایانه بازسازی میکنند. از حاشیهای بودن خود نسبت به فرهنگی ملی، کردها و لرها آگاهند، به همین خاطر آن ها را «دیگری» تلقی میکنند. در مصرف محصولات فرهنگی از خود مقاومت نشان میدهند. عناصر فرهنگیای که در معرض فرآیندهای قدرت، مقاومت و تفاوت قرار دارند از توان هویّتسازی بالایی برخوردارند.