۲-پرخاشگری غیر مستقیم (جابجا شده ):چون شخصی نمی تواند پرخاشگری خود را به صورت مستقیم به عامل موجد پرخاشگری نشان بدهد ،آْنرا به فرد یا شی دیگری انتقال میدهد و موضوع پرخاشگری را جابجا میکند ،مثلا معلمی از دست همسرش عصبانی است ، خشم خود را با فریاد زدن بر سر دانش آموزان نشان میدهد چون قادر نیست به همسرش خشمگین شده و یا فریاد بزند . و یا کودکی که از دست والدینش عصبانی است چون نمی تواند با آن ها با پرخاش واکنش نشان بدهد ، اسباب بازیهای خودش را خراب کرده ویا می شکند .
-
- پرخاشگری درونی : که در آن ضربات خشم متوجه خود فرد است که در این نوع « دلهره [۱۱]» تسلط دارد مثل خود کشی .
-
- پرخاشگری بیرونی : که ضربات خود را به بیرون و محیط وارد میکند و در رابطه فرد با محیط به شکل تقلیدی .، اجتماعی و تکامل یافته تر بروز میکند مثل آدم کشی .
-
- پرخاشگری نسبت به خود : پرخاشگری نسبت به خود به صورت خود آزاری اولیه مثل خود را گاز گرفتن ، چنگ زدن ، .. خود آزاری ثانویه و هدایت شده مثل کوبیدن سر به دیوار ، نرده ، … که موجب زخمهای خطرناک می شود و آنافروید [۱۲]نشان داد که : پرخاشگری ثانویه در کودکانی که در مؤسسه نگهداری کودک هستند بیشتر است . همچنین در کودکان عقب مانده و روانپریش اهمیت زیادتری دارد . رفتارهای خود آزاری ثانویه جزء اختلالات کم و بیش دائمی هستند و غالبا به حد افراطی میرسند و به منزله بروز خشم برای تخریب خود است . کودک نسبت به رفتار خود بی تفاوت است ولی ناظرین دستخوش ترس و وحشت میشوند . در خود آزاری اولیه ، رفتارهای که از کودک سر می زند ، از عوامل عادی و سرشتی شخصیت است یعنی وسیله ای است برای سازگاری ، اکتشاف ، سازماندهی و خود کام جویی او .
فصل دوم :
ادبیات مربوط به تحقیق
پیشینه تحقیق
تحلیلی از تحقیق های پیشین
- چکیده برخی از تحقیقاتی که در زمینه « پرخاشگری » « ناکامی » « آزمون روزنزوایگ » در کشورهای دیگر انجام گرفته است .
الف ) تحققات در زمینه پرخاشگری
- ( فروید ۱۹۰۰[۱۳] ) در زمینه سائق های غریزی معتقد بود که همه رفتارهای ا زدو دسته غرایز متضاد نشأت میگیرد « غریزه های زندگی [۱۴]» که به زندگی و رشد انسان نیرو می بخشد . و « غریزه های مرگ [۱۵]» که انسان را به سوی نابودی سوق میدهد، کار مایه غریزه زندگی شهوت زیست – مایه [۱۶]است ، که عمدتاًً بر فعالیت های جنسی متمرکز است . غریزه های مرگ میتواند به شکل خود کشی و دیگر رفتارهای خود ویران گر متوجه درون شوند . و یا به صورت پرخاشگری به دیگران به سوی بیرون متوجه گردند . بنابرین میل جنسی و پرخاشگری دو انگیزه اساسی رفتار آدمی است .
( هلیگارد و اتکینسون ۱۹۸۵).
-
- آزمایشات ( ایرنا س ایبل ابیس فلدت[۱۷] ۱۹۶۳)در زمینه غریزه پرخاشگری نشان داد که موشهایی که د رانزوا بزرگ شده اند ( بدین معنی که هیچگونه تجربه ای در جنگیدن باموشهای دیگر نداشتند ) به موش دیگری که به قفس آن ها وارد شده حمله میکنند ، بعلاوه موش منزوی همان نحوه تحدید و حمله موشهای مجرب را به کار میبرد ، بدین ترتیب با اینکه رفتار پرخاشگرانه میتواند در اثر تجربه اصلاح و متعادل شود ولی تحقیقات نشان میدهد که ظاهراًً نیازی به آموختن پرخاشگری نیست .
-
- تحقیقات ( زیلمن ، کچر ، میلاد وسکی )[۱۸] د رزمینه سبب های انگیزشی در پرخاشگری نشان داد که حتی تحریکی که ناشی از محرک نامطبوع نباشد درصورت وجود محرکهای پرخاش انگیز ممکن است پرخاشگری را افزایش دهد . در این تحقیق افرادی که در نتیجه ورزشهای تلاش انگیز برانگیخته شده بودند ، پرخاشگری بیشتری علیه کسی که قبلا آنان را عصبانی کرده بود نشان دادند و پرخاشگرتر از کسانی بودند که چنین تمرینهایی نداشتند ، اما در پی آن فعالیتهای سخت پرخاشگری علیه آن کسی که آنان را عصبانی نکرده بود افزایش نیافت .
- تحقیقات ( آلبرت بندورا۱۹۷۳)[۱۹] د رزمینه مشاهده رفتار پرخاشگرانه نشان داد که ، تماشای سرمشقهای پرخاشگرانه ( چه به صورت زنده و چه در فیلم ) درمقایسه با تماشای سرمشقهای ناپرخاشگر یا نداشتن سرمشق موجب افزایش رفتار پرخاشگرانه در کودکان می شود . دیدن سرمشق زنده به تقلید اعمال پرخاشگرانه خاص تری منجر می شود ، د رحالیکه مشاهده سرمشقهای فیلمی ( خواه زندگی حقیقی وخواه فیلم کارتون ) انواع گوناگون پاسخهای پرخاشگرانه را سبب می شود .
اگر نمونه پرخاشگرانه برای رفتار پرخاشگرانه اش پاداش داده شود ، کودکانی که شاهد رفتار سرمشق پرخاشگر هستند بیشتر پرخاشگر میشوند ، تا آنهایی که شاهد سرمشق پرخاشگری باشند که برای پرخاشگری خود تنبیه می شود .
-
- تحقیقات ( کنراد لورنز ۱۹۶۶)[۲۰]در زمینه ضرورت پرخاشگری نشان داد که پرخاشگری بخشی لازم از سازمان صیانت ذات حشرات است . بر اساس مشاهداتی که او از رفتار حیوانات داشته پرخاشگری را از نظر تکامل دارای اهمیت فوق العاده میداند . چون به حیوانات جوان امکان میدهد که قویترین وخردمندترین والدین را داشته و گروه را قادر میسازد تا بهترین رهبر را داشته باشند .
-
- تحقیقات ( جین و کوانتی ۱۹۷۷)[۲۱]در زمینه پرخاشگری به عنوان پالایش [۲۲]نشان داد که : بررسی بر روی کودکان و شرکت دادن آن ها در فعالیتهای پرخاشگرانه ، یا رفتار پرخاشگرانه را افزایش میدهد و یا بجای کاهش پرخاشگرانه آن را در همان سطح نگه میدارد . در آزمایش های که با بزرگسلان انجام گرفته ، همان نتایج به دست آمده است در یک مورد وقتی فرصت های مکرر برای وارد کردن ضربه برقی به فرد دیگری ( فردی که نمی تواند تلافی کند ) داده شده دانشجویان بهتدریج بیشتر تنبیه گر شدند ، بعلاوه در جملات بعدی افراد خشمگین حتی بیشتر از افراد که خشمگین نبودند تنبیه گری نشان دادند . اگر پرخاشگری نقش پالایشی داشت ، سائق پرخاشگری افراد خشمگین می بایستی با اعمال پرخاشگرانه کاهش یابد و می بایستی هر چه بیشتر پرخاشگری نمایان شود تنبیه گری کمتری گردد . ( اگر پرخاشگری اثر پالایشی داشت تجلی آن می بایست از شدت احساسهای پرخاشگرانه بکاهد . )
-
- تحقیقات ( کلاین ، کرافت و کوریر ۱۹۷۳)[۲۳]د ر زمینه کاهش حساسیت نسبت به پرخاشگری ، مشخص کرد ، تماشای خشونت موجب برانگیختگی هیجانی در کودکان می شود ، اما با تکرار آن ازشدت واکنشهای فیزیولوژیکی کاسته می شود . وقتی فیلم یک مسابقه خشن مشت بازی برای پسران پنج تا دوازده سال نمایش داده شد ، گروهی از آنان که در گذشته زیاد تلویزیون تماشا کرده بودند ، بر انگیختگی بسیار کمتری نشان دادند ( بر اساس اندازه گیری پاسخ گالوانیکی پوست ) تا گروهی که به طور متوسط فقط چهار ساعت در هفته تلویزیون تماشا کرده بودند .
-
- تحقیقات ( برکووتیز ۱۹۷۱)[۲۴] در زمینه پالایش روانی پرخاشگری نشان داد که ، فعالیتهای بدنی فراوان پرخاشگری را کاهش میدهند .