راههای دلگرمی دادن والدین به خود و نوجوانان
اطمینان داشتن به توانمندیها؛ افراد دلگرم کننده به دیگران اعتماد دارند و این گروه از افراد بی آنکه از دیگران بخواهند توانمندی خود را ثابت کنند به آن ها اعتماد میکنند.
ایجاد حرمت نفس؛ والدین دلگرم کننده به هدفهای خود و فرزندان بها میدهند، برای تلاشهای آن ها ارج مینهند و به شایستگیهای خود آن ها توجه دارند و خود و فرزندان را با دیگران مقایسه نمیکنند، تفاوتهای فردی را میپذیرند و به علایق خود و فرزندانشان بها میدهند …
ارج گذاشتن به تلاشها و پیشرفتها؛ موفقیت همیشه حاصل نمیشود؛ فرد دلگرم کننده، دلگرمی و تشویق خود را به کار انجام شده یا موفقیت به پایان رسیده محدود نمیکنند. این افراد به جای تشویق نتایج کار به فرایند تلاش توجه دارند.
توجه به نقاط قوت؛ فرد دلگرم کننده ضمن پذیرش اشتباهات خود و دیگران از تأکید بر این اشتباهات خود داری میکند و جنبههای مثبت و قوت را در نظر میگیرند. این چهار اصل دلگرمی اساس رابطه والد- فرزندی را بر اصل برابری و احترام متقابل بنا مینهد. این اصول روشهای آزمایش شدهای هستند که بر عزت نفس خود والدین و به ویژه فرزندان اضافه میکند و باعث میشود که طرفین ارزشهای شخصی خود را درک کنند (دنیک مایر، ۱۹۸۹، ترجمه قراچه داغی، ۱۳۹۰).
تاکنون تحقیقات بسیاری در زمینهی اثر بخشی آموزش دلگرم سازی صورت گرفته است که از آن جمله میتوان به مواردی اشاره نمود؛ در سال (۲۰۰۱) باهلمن و دینتر تکنیک دلگرمی را که از طرح شوناکر در سال ۱۹۹۹ بر گرفته بودند، را اجرا کردند و دریافتند که این آموزش باعث افزایش بهزیستی و اعتماد به نفس و کاهش نشانگان جسمی و روانی در تنش هایی در موقعیت های اجتماعی و بهبود مهارت های اجتماعی می شود در کل، آن ها نتیجه گرفتند که مفهوم آموزشی دلگرمی شوناکر مؤثر است و تحلیل داده ها نشان داد که اکثر فرضیات تأیید شد، و پس از پیگیری آموزش، مشارکت کنندگان حس نیرومندی از عزت نفس(خود ارزشمندی)، احساس نیرومند بهزیستی روانشناختی، شیوه فعال تر غلبه بر مشکلاتشان، دید خوشبینانه تر، کاهش شکایتهای روانی و فیزیکی، کاهش در احساس پریشانی در موقعیت های اجتماعی و افزایش کاربرد مهارت های اجتماعی را گزارش کردند و داده ها نشان داد که مشارکت کنندگان وقتی با مشکلات سر و کار داشتند، فعال تر شده بودند، خوشبینانه تر رفتار میکردند.
اسمالز[۱۰۷](۲۰۱۰) در پژوهشی اثر آموزش دلگرم سازی به والدین بر میزان پذیرش فرزند نوجوان ۱۵-۱۳ از سوی ۵۲ والدین سیاه پوست با درآمد کم بر سطح اضطراب ناشی از تعامل با فرزند نوجوانشان و همچنین بر انگیزه پیشرفت این نوجوانان سنجید. نتیجه این تحقیق افزایش چشمگیری را در تغییر دیدگاه والدین در جهت پذیرش فرزندانشان نشان داد. همچنین این والدین در ارتباطشان سطح استرس کمتر و فرزندانشان نیز انگیزه پیشرفت بالاتری نشان دادند. تاکنون تحقیقات بسیاری در زمینهی اثر بخشی آموزش دلگرم سازی صورت گرفته است که از آن جمله میتوان به مواردی اشاره نمود؛
مبینی(۱۳۹۰) طی پژوهشی به آموزش خود دلگرم سازی بر تنیدگی والدینی پرداخت. نتایج این پژوهش نشان داد که آموزش خود دلگرم سازی میتواند بر کاهش تنیدگی والدینی مؤثر واقع شود
برجعلی، علیزاده، احدی، فرخی، سهرابی و محمدی در سال۱۳۹۰ طی پژوهشی به بررسی و مقایسه تأثیر روشهای آموزش خود دلگرم سازی، روش رفتاری والدین و دارو درمانی بر مهارتهای خود کنترلی در کودکان با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی پرداختند. نتایج نشان داد که آموزش دلگرم سازی میتواند بر افزایش مهارتهای خود کنترلی کودکان با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی مؤثر واقع شود.
اسماعیلی نسب، علیزاده، احدی، دلاور و اسکندری در سال۱۳۸۹ اثر بخشی دو روش آموزش والدین با رویکرد آدلری و رفتاری را بر کاهش شدت نشانگان اختلال سلوک در کودکان مورد بررسی قرار دادند. نتیجه این برنامه آموزشی نشان داد که هر دو گروه آدلری و رفتاری نسبت به گروه گواه، شدت نشانه های اختلال سلوک کاهش یافته بود و از این نظر بین دو گروه آزمایشی تفاوت معنادار نبود. این نتایج در مورد دو اختلال همراه اختلال سلوک یعنی اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی و بی اعتنایی مقابله ای نیز صادق بود
پژوهش انجام شده دیگر نشان داد که آموزش دلگرمی از اصول نظریه آدلر به همسران خانواده جانبازان، میتواند در کاهش نشانگان اختلال استرس پس از ضربه جانبازان مؤثر باشد (علیزاده و هاشمی، ۱۳۸۷).
علیزاده، نصیری فرد و کرمی (۱۳۸۹) نیز نشان دادند که آموزش دلگرم سازی می تواند موجب افزایش احساس خودکارآمدی و عزت نفس دختران نوجوان شود.
نتایج مداخلهای درمانی دیگر در ارتباط با خانواده های دارای فرزندان کم توان ذهنی نشان داد که آموزش خود دلگرم سازی شوناکر می تواند باعث بهبود سلامت روانی و افزایش رضایت زناشویی والدین کودکان کم توان ذهنی شود. همچنین این روش آموزشی مقیاس های علائم جسمانی، اضطراب و کارکردهای اجتماعی را بهبود بخشیده و لی بر میزان افسردگی والدین تأثیری نداشته پیگیری نیز نشان است. اجرای پیگیری نیز نشان داد که اثرات این آموزش هم چنان بعد از یک ماه باقی مانده است و نکته مهم که در تحلیل پیگیری به دست آمد نشانگر آن بود که میزان افسردگی بعد از گذشت زمان کاهش یافت (فتحی و علیزاده، ۱۳۹۱). از نتیجه پژوهشهای ذکر شده مشخص شد که آموزش دلگرم سازی میتواند در حل بسیاری از مسائل و مشکلات خانواده مؤثر و کارساز باشد.