کلیات پژوهش
۱-۱٫مقدمه
امروزه وجود اطلاعات شفاف یکی از ارکان اساسی پاسخگویی و تصمیم گیریهای اقتصادی آگاهانه محسوب می شود. افشای اطلاعات توسط شرکتها یکی از منابع مهم و ارزشمند اطلاعاتی برای سرمایه گذاران و اعتباردهندگان و سایر ذینفعان میباشد. هر قدر تسهیم اطلاعات در جوامع بیشتر باشد، امکان اتخاذ تصمیمات آگاهانه و پاسخگویی بخش خصوصی و دولتی در مورد چگونگی تحصیل و مصرف منابع بیشتر شده و باعث کاهش فساد مالی می شود (بلور و کافمن[۱]، ۲۰۰۵).
افشای اطلاعات توسط شرکتها یکی از ابزار مهم مدیران به منظور انتقال اطلاعات مربوط به عملکرد مالی و هدایت شرکت به سرمایه گذاران، اعتباردهندگان و سایر افراد ذینفع میباشد و یکی از دلایل مهم تقاضا برای افشای اطلاعات، مسائل نمایندگی و عدم تقارن اطلاعات است (هیلی و پالپو[۲]، ۲۰۰۱).
توسعه سرمایه گذاری از یک سو موجب جذب سرمایه های مردم و هدایت آن ها به بخش های مولد اقتصادی شده و از سوی دیگر، با توجه به جهت گیری سرمایه گذاران (مبتنی بر ریسک و بازده)، سرمایه گذاری ها به سمت صنایعی هدایت خواهد شد که از سود بیش تر یا ریسک کمتری برخوردار است و این امر در نهایت سبب تخصیص بهینه منابع خواهد شد. با توجه به تحولاتی که در جهان امروز رخ داده، کشورها، به ویژه کشورهای در حال توسعه که با تهدیدات عدیده ای روبرو هستند، جهت حل مشکلات اقتصادی خود نیازمند یافتن راه کارهای مناسبی برای استفاده بهتر از امکانات و ثروت های در دسترس خود هستند. در این راستا یکی از راه کارهای مهم بسط و توسعه سرمایه گذاری است.
صورت سود و زیان به سبب اطلاعات مفیدی که درباره میزان سود آوری واحدهای کسب و کار ارائه میدهد برای استفاده کنندگان از اطلاعات مالی حائز اهمیت است. به عبارت دیگر، این صورت مالی دارای محتوای اطلاعاتی بوده و موجب سهولت تجزیه و تحلیل های لازم برای اخذ تصمیمات سرمایه گذاری خواهد شد(بختکی،۱۳۸۶).
هر گونه ارائه گمراه کننده درباره عملکرد مالی واحد اقتصادی، میتواند آثار زیانباری برای سرمایه گذاران درپی داشته و آن ها را در اخذ تصمیمات اقتصادی مناسب، با مشکل مواجه سازد. اهمیتی که سود حسابداری برای استفادهکنندگان از اطلاعات مالی دارد، باعث شده است که مدیریت واحد تجاری توجه خاصی به مبلغ و نحوه تهیه و ارائه آن قائل شود. بنابرین همواره این نگرانی و مشکل وجود دارد که سود به عنوان یکی از مهمترین شاخص های عملکرد مالی شرکتها، توسط مدیران که در تضاد منافع بالقوه با سهامداران عادی قرار دارند، با اهداف خاصی، مدیریت شده باشد.
به اعتقاد هلی و والن (۱۹۹۹) مدیریت سود هنگامی رخ میدهد که مدیران از قضاوتهای شخصی خود در گزارشگری مالی استفاده کنند و ساختارمعاملات را جهت تغییر گزارشگری مالی دست کاری نمایند. این هدف یا به قصد گمراه کردن برخی از صاحبان سود درخصوص عملکرد اقتصادی شرکت، یاتأثیر بر نتایج قراردادهایی است که انعقاد آن ها منوط به دستیابی به سود شخصی است.
مدیریت سود میتواند، عواملی چون کیفیت گزارش گری و به تبع آن کم و کیف جریانات نقدی آزاد گزارش شده در صورت های مالی را متاثر سازد. در همین راستا، تحقیق حاضر با هدف “تعیین رابطه بین مازاد جریان وجوه نقد آزاد و کیفیت حسابرسی با مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی اختیاری در بین شرکتهای منتخب پذیرفته شده در بازار بورس اوراق بهادار تهران” به انجام رسیده است.
۱-۲٫اهمیت و ضرورت موضوع پژوهش
برخی از جنبههای اهمیت یا ضرورت انجام تحقیق حاضر را می توان به شرح ذیل بیان نمود:
الف) اهمیت موضوعی:
با توجه به تئوری نمایندگی مدیران میتوانند از انگیزه لازم برای دستکاری سود به منظور حداکثر کردن منافع خود برخوردار باشند. جنین و پیوت (۲۰۰۵) معتقدند حسابرسی می تواند یکی از راه های جلوگیری و کاهش مدیریت سود باشد. زیرا اعتقاد بر این است، شرکتهایی که صورتهای مالی حسابرسی شده ارائه میکنند دارای محتوای اطلاعاتی و سود با کیفیت بیشتری هستند. اقلام تعهدی وابسته به قضاوتهای مدیران است و حسابرسی شرکتهایی که اقلام تعهدی بیشتری دارند، نیز دشوارتر است. حسابرسی با کیفیت بالاتر، با احتمال بیشتری عملکردهای حسابداری مورد تردید را کشف می کند. زیرا مؤسسه های حسابرسی باکیفیت دارای تخصص، منابع و انگیزه های بیشتری برای کشف اشتباه و تقلب هستند. بنابرین با توجه به اهمیت سود در تصمیم گیری ها و نقش کیفیت حسابرسی در افزایش قابلیت اتکای سود ، ضروری است در مورد تأثیر مازاد جریان وجوه نقد آزاد بر مدیریت سود و نقش کیفیت بالای حسابرسی در کاهش رفتارهای فرصت طلبانه مدیر ناشی از مازاد جریان وجوه نقد آزاد تحقیقی صورت گیرد.
ب) امکان دسترسی به داده ها:
تعریف قلمرو مکانی اجرای تحقیق به عنوان شرکت های منتخب بورسی تهران، امکان دسترسی کامل به داده های مورد نیاز جهت اندازه گیری متغیرها و روابط بین آن ها را فراهم ساخته و از این جهت قابلیت اجرای تحقیق وجود داشته است.
ج) جنبه جدید بودن:
از آنجا که این تحقیق به بررسی تأثیر مازاد جریان وجوه نقد آزاد بر مدیریت سود با تأکید بر کیفیت حسابرسی می پردازد لذا از لحاظ بررسی رابطه بین مازاد جریان وجوه نقد آزاد و مدیریت سود و وارد کردن متغیر میانجی کیفیت حسابرسی دارای نوآوری میباشد و میتواند باعث توسعه مبانی نظری تحقیق در این زمینه گردد. درایران پژوهشی با این عنوان صورت نگرفته است ولی پژوهش هایی در مورد مدیریت سود و همچنین کیفیت حسابرسی به صورت جداگانه انجام شده است از جمله می توان به تحقیق مجتهد زاده و آقایی(۱۳۸۳) که به بررسی عوامل مؤثر بر کیفیت حسابرسی از دیدگاه حسابرسان مستقل واستفاده کنندگان پرداخته یا تحقیق نوروش و همکاران(۱۳۸۴) که به بررسی مدیریت سود در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای ۱۳۷۵تا۱۳۸۲ پرداخته است, اشاره کرد .
تحقیق حاضر بر مبنای الگوی ارائه شده توسط راسمین و همکاران(۲۰۱۴) برای اولین بار در ایران به انجام رسیده و به طور هم زمان رابطه بین کیفیت حسابرسی، جریان وجوه نقد نسبی و مازاد جریان نقد عملیاتی آزاد با مدیریت سود را در بین شرکت های منتخب بورسی ایران مورد مطالعه قرار داده است.