سرمایه اجتماعی، شبکه ای از روابط اجتماعی است که با هنجارهایی مانند اعتماد و مشارکت مدنی و اجتماعی سنجش می شود. در تعریف دیگر سرمایه اجتماعی، منبع کنش های جمعی است که عامل پیوند دهنده ها عوامل اجتماعی خواهد بود و موجب استفاده حداکثری از منابع فیزیکی و انسانی در جهت رشد، توسعه و تعالی جامعه خواهد شد. سرمایه اجتماعی با شاخص هایی مانند مشارکت اجتماعی، حمایت اجتماعی، شبکه های اجتماعی، مشارکت مدنی و اعتماد سنجش می شود و جامعه ای که هر یک از شاخص های یاد شده در آن، زیاد باشد از سرمایه اجتماعی بالایی برخوردار است(ناطق پور،۱۳۸۵).
تلاش جوامع در جهت افزایش اعتماد، مشارکت مدنی و مشارکت اجتماعی، باعث بهبود روابط اجتماعی و اعتماد بین افراد و افراد با سازمان ها و دولت ها خواهد شد و این وضعیت کمک میکند تا جوامع از حداکثر نیروی انسانی و مادی در جهت توسعه استفاده نمایند. در نقطه مقابل آن جوامعی که میزان مشارکت مدنی و اجتماعی و اعتماد متقابل بین افراد و افراد با سازمان ها پایین باشد و شکلی از بدبینی و بی اعتمادی بین آنان وجود داشته باشد سبب می شود تا دستیابی به توسعه امکان پذیر نباشد. اما سوال آن است که چه عاملی سبب به هم تنیدگی روابط مبتنی بر اعتماد در جامعه می شود و چه عاملی موجب می شود که مشارکت اجتماعی و مدنی و حتی سیاسی در جامعه تقلیل یابد و افراد انگیزه ای برای حضور در فعالیت های اجتماعی نداشته باشند. تحلیل مفهوم سرمایه اجتماعی بر اهمیت رابطه اجتماعی به عنوان منبع کنش اجتماعی متمرکز است(Coleman,2000). این مفهوم ابتدا درمطالعات محله ای پیدا شد که به منظور ارتقا وبهبود ادامه حیات وعملکرد آن بر اهمیت شبکه روابط ساکنان تأکید داشت تا روابط شخصی را به نفع اعتماد، همکاری و کنش های جمعی کاهش دهد(Jacobs,1965). کاربرد اولیه این مفهوم نشان دهنده اهمیت سرمایه اجتماعی برای فرد بود که بر روابط خانوادگی ومحلی تأکید داشت(Loury,1977). پس از آن محققان دیگر این مفهوم را برای طیف گسترده ای از پدیدههای اجتماعی بکاربردند چنان که برخی به توسعه سرمایه انسانی(Coleman,2000)، برخی به عملکرد اقتصادی شرکتها (Baker,1990)، برخی به توسعه مناطق جغرافیایی (Putnam, 2002) و برخی به توسعه ملی(Fukuyama,1995) توجه نمودند.
گزاره اصلی در نظریه سرمایه اجتماعی این است که شبکه روابط اجتماعی منبع ارزشمندی برای برخورد با امور اجتماعی تشکیل میدهد و برای اعضای شبکه سرمایه و اعتباری فراهم میسازد که مالکیت آن جمعی است و قابل تبدیل به اعتبار واقعی به تعابیر اقتصادی و غیره است (کریمی،۱۳۸۶). بخش مهمی از این سرمایه در آشنایی و پذیرش متقابل اعضای شبکه قرار دارد. مثلا بوردیو به تعهدات پایداری اشاره میکند که از احساس احترام، علاقه ودوستی اعضای شبکه به دست میآید. منابع دیگری نیز از درون ارتباطات و اتصالات شبکه ، مانند روابط ضعیفتر از طریق دوست دوست، حاصل می شود که به صورت استفاده از فرصتها واطلاعات، استفاده از حیثیت گروه واعضای شبکه است بویژه وقتی فرصتها محدود باشد. با وجود این که محققان بر اهمیت روابط اجتماعی درسرمایه اجتماعی تأکید دارند ولی نتوانسته اند به تعریف واحدی برسند. برخی مانند بیکر محدوده این مفهوم را ساختار شبکه اجتماعی تعریف میکنند، درحالی که برخی دیگر مانند بوردیو و پوتنام علاوه بر این محدوده بر منافع بالفعل یا بالقوه ای که از این شبکه ها به دست میآید نیز توجه میکنند. لذا یکی از تعاریفی که به مقصود ما نزدیکتر است، سرمایه اجتماعی را مجموعه منابع بالفعل یا بالقوه ای که برای یک فرد یا واحد اجتماعی در شبکه روابط اجتماعی موجود است یا از طریق آن به دست می آورد،تعریف میکند(Ghoshal & Nahapiet; 1998). لذا سرمایه اجتماعی شامل شبکه روابط اجتماعی و دارای هایی(داشته ها ، منافع، امتیازات) است که از طریق شبکه به حرکت در میآید. برخی دیگر سرمایه اجتماعی را به ارتباط اجتماعی منظم که منجر به همکاری و اعتماد متقابل می شود،تعریف نموده اند(Protest, 2007).
۲-۲-۱- زمینه تاریخی سرمایه اجتماعی
در این رابطه توافق چندانی وجود ندارد به طور کلی تعریفی نیز که ارائه می شود، چندان همگون نیستند. اما اگر بخواهیم کاربردها، مقاصد و تعاریفی که در علوم اجتماعی از این مفهوم می شود را دسته بندی کنیم و پیشینه این مفهوم را در آرای اندیشمندان متأخر و کلاسیک جستجو کنیم، شاید در چند حیطه بتوان در ردیابی آن پرداخت. گروهی ردیابی این مفهوم را از کارل مارکس آغاز میکنند. او در کتاب “سرمایه ” به مسئله همبستگی از روی اجبار و ضرورت که در آن قرار می گیرند، مانند وضعیت مهاجران و پناهندگان در یک جامعه، بدین معنی که شرایط منفی و بحرانی افراد را به سوی استفاده از انرژی جمعی، تواناییهای بالقوه جمعی، اتکا به یکدیگر و توسل به پشتیبانی یکدیگر و استفاده از پتانسیل های گروهی ترغیب میکند(امین بیدختی،۱۳۸۸). این خاصیت، امروز نیز به نوعی در مفهوم سرمایه اجتماعی مطرح است. یعنی همان استفاده از انرژی جمعی و اتکا به پشتیبانی افراد در مناسبات جمعی به نحوی که با نتایج مثبت یا منفی افراد را گرد هم جمع می آورد.
۲-۲-۲- ابعاد سرمایه اجتماعی
ابعاد سرمایه اجتماعی عبارتند از اعتماد اجتماعی، ارزشهای اجتماعی، امنیت اجتماعی، مشارکت اجتماعی، آگاهی و شناخت، انسجام اجتماعی و سرمایه فرهنگی. به عقیده برخی صاحب نظران، اعتماد مهمترین بعد سرمایه اجتماعی است و ابعاد دیگر را نیز تحت تاثیر قرار میدهد. اعتماد یکی از جنبههای مهم روابط انسانی است و زمینه ساز مشارکت و همکاری میان اعضای جامعه میباشد. اعتماد مبادلات را در زمینههای مختلف جامعه (شامل: اعتماد به خود، خانواده، دوستان، نهادهای رسمی و غیر رسمی و همچنین مشاغل اجتماعی)، ارزیابی گردد(Brehm,2002).
برخی محققان سه بعد زیر را برای سرمایه اجتماعی مشخص نموده اند:
ساختاری: تناسب و شکل پیوندها را بیان میکند که شامل توانایی فرد در برقراری پیوند با دیگران در مقیاس های خرد، متوسط و کلان است. نشان میدهد که فرد به چه کسانی و چقدر دسترسی دارد.
ارتباطی: بیان کننده نوع روابطی شخصی مردم با یکدیگر در طول مدت تعاملات خود میباشد. خصوصیات رابطه بین افراد که شامل میزان اعتماد، همکاری، کسب هویت در یک شبکه است. از طریق روابط مردم نیازهای خود را برآورده میکنند. مجموع دارایی هایی است که از طریق روابط به دست آمده است.
شناختی: اعتماد-هنجارها-حس تعلق-هویت مشترک. منابعی که تولید، بازنمایی، تفسیر و معنی میکند. این بعد امکان ترکیب شدن افراد با هم را میسر میسازد و بیان کننده سرمایه فکری مشترک است(Glaeser,2001).
برخی دیگر دو بعد زیر را مشخص کردهاند:
۱-پیوند عینی: افراد را در یک فضای اجتماعی به یکدیگر پیوند میدهد-مشارکت رسمی و غیررسمی مثل رفت و آمد با همسایگان.
۲-پیوند ذهنی: موجب شکل گیری روابط مبتنی بر اعتماد متقابل و روابط عاطفی مثبت اعضای جامعه نسبت به یکدیگر میشود. اعتماد بین فردی-بین گروهی و نهادها (Chung,2004).