“>
<div>
<p> </p>
<p>شخصیت آخرین تکه این پازل است شخصیت همان سبک روش یا شیوهای است که ما را معرفی می کند وموجب تمایز ما از دیگران می شود شخصیت شما نتیجه تمایلات و ارجحیتهای شما است. مثلا تمایل به درون گرایی اما مانند هوش بهره از روی شخصیت نمی توان هوش هیجانی را حدس زد. باز هم مثل شخصیت در طول زندگی ثابت است. خصوصیات شخصی در اوایل زندگی ظاهر می شود و از بین نمی رود. مردم اغلب فکر میکنند که بعضی خصوصیات هوش (مثل برون گرایی) با هوش هیجانی بالا ارتباط دارند. اما کسانی که ترجیح میدهند در کنار دیگران باشند از کسانی که تمایل دارند تنها باشند، هوش هیجانی بالا ندارند. شما می توانید از شخصیت خود برای رشد دادن به هوش هیجانی خود کمک بگیرید اما هوش هیجانی وابسته و محتاج به شخصیت نیست. هوش هیجانی یک مهارت انعطاف پذیر است در حالی که شخصیت تغییر نمی کند وقتی شخصیت را در نظر بگیریم میتوانیم از کل فرد تصویر خوبی به دست آوریم اما وقتی هر سه آن ها را اندازه می گیریم می بینیم که زیاد هم پوشی ندارند بلکه هر کدام جای مخصوص خود را دارند که از روی آن ها می توان فهمید چه چیزی باعث عملکرد فرد می شود(چه چیزی اعمال فرد را کنترل میکند) (رمضان زاده ۱۳۸۱، ۷۳).</p>
<p><img src=’https://ziso.ir/wp-content/uploads/2022/11/pics_15_50.png’/></p>
<p><a href=’https://shivadanesh.ir/’> <img src=’https://ziso.ir/wp-content/uploads/2021/10/S-52.png’/></a></p>
<p> </p>
<p>چهار مهارت هوش هیجانی به دور از قابلیت های اولیه تقسیم میشوند که در هر گروه دو تا از مهارت های هوش هیجانی قرار دارند. این دو گروه عبارتند از: قابلیت های فردی (کارآمدی و کفایت و صلاحیت) قابلیت های اجتماعی. قابلیت های فردی نتیجه مهارت های خود آگاهی و خود مدیریتی هستند. قابلیت فردی-توانایی فردی-در یک رفتار و انگیزهای دیگران و مدیریت کردن روابط مهارت هایی که دو به دو هستند را تشکیل میدهند. بنابرین در تحلیل آماری به صورت مجزا دیده میشوند. همان طور که خواهید دید شما این مهارت های هوش هیجانی را اغلب یکی بعد از دیگری به کار می برید و از وضعیت های آگاه می شوید که در آن ها یک مهارت به تنهایی برای رسیدن به هدف دلخواه کافی نیست. بسیاری از افراد مورد مصاحبه قرار گرفتند فکر میکردند بعضی از مهارت های هوش هیجانی باید با همدیگر به نتیجه برسند. قابلیت های فردی محصول توانایی در دو مهارت مهم خود آگاهی و خود مدیریتی است این مهارت ها بیشتر روی خود فرد تمرکز میکند تا تعامل ها (کنش های متقابل ) با دیگران. خود آگاهی عبارت است از توانایی در درک صحیح و دقیق هیجان ها در همین لحظه ای که روی میدهند و فهمیدن اینکه در رابطه با وضعیتهای متفاوت چه تمایلاتی وجود دارد. همچنین خود آگاهی واکنش عادی ما نسبت به رویدادها، مشکلات و حتی مردم را شامل می شود. درک صحیح تمایلات بسیار مهم است زیرا توانایی ما در ارزیابی سریع و دقیق اوضاع را تقویت میکند. برای اینکه سطح بالایی از خود آگاهی داشته باشند باید علاقه نشان دهند و بخواهند مستقیما روی احساس منفی تمرکز کنند. هرچند این کار ممکن است بسیار زجرآور و ناراحت کننده باشد. همچنین توجه کردن و درک احساسات مثبت نیز بسیار ضروری است. تنها روشی که می توانید با آن هیجان های خود را کاملا درک کنید این است که وقت بگذارید و درباره هیجان ها بیندیشید وآنها را تحلیل کنید تا متوجه شوید از کجا میآیند و علت بودنشان چیست؟ هیجان ها همیشه برای هدفی وجود دارند و آن جا که هیجان ها واکنش در مقابل تجربه های زندگی روزمره هستند همیشه علتی دارند و از جایی ریشه می گیرند. اغلب به نظر میرسد که هیجان ها بدون مقدمه و بدون اعلام پیشین ظاهر میشوند و بسیار مهم است که شما بدانید چرا اوضاع و شرایط فعلی تان آنقدر مهم هست که بتوانند در شما نوعی واکنش ایجاد میکنند. کسانی که این کار را انجام میدهند قادر هستند خیلی سریع به ریشه یک احساس برسند(گنجی ۱۳۸۴، ۱۱۹-۱۰۰).</p>
<p> </p>
<p>وضعیت هایی که باعث ایجاد هیجان های قوی و شدید میشوند همواره به تفکر زیادی نیازی دارند. برای برخی از افراد بسیار دشوار است که قبول کند شغل جدیدشان به آن چیزی که می خواستند تبدیل شده است. خود مدیریتی چیزی است که وقتی به عمل دست می زنید یا نمی زنید روی میدهد خود آگاهی وابسته به خود-آگاهی شما است و دومین عامل اصلی در قابلیت های فردی است. خود مدیریتی یعنی توانای استفاده از آگاهی هیجان ها برای انعطاف پذیر ماندن و و رفتار خود را به طور مثبت رهبری کردن. یعنی واکنش های هیجانی خود و نسبت به مردم و وضعیت های مختلف را مدیریت کردن.یعنی هیجان ها ترس فلج کننده تولید میکنند. این ترس، افکار را به قدری مشوش و غبار آلوده میکند که اگر بخواهید در ان لحظه کاری را انجام دهید نمی توانید تصمیم بگیرید بهترین کاری که می توانید انجام بدهید کدام است در چنین شرایط توانایی در تحمل کردن انواع هیجان ها در لحظه ای بلند یا کوتاه خود مدیریتی را نشان میدهد . وقتی احساسات خود را درک می کنید دامنه و تعداد آن ها شما را اذیت نمی کند بهترین کاری که میتواند انجام بگیرد خودش را نشان خواهد داد. قابلیت های اجتماعی، قابلیت های اجتماعی بر توانایی در درک کردن و مدیریت کردن روابط متمرکز است قابلیت های اجتماعی محصول مهارتهای هوش هیجانی است مهارت هایی که در حضور دیگران به دست میآیند(گنجی ۱۳۸۴، ۱۱۹-۱۰۰).</p>
<p> </p>
<h1>۲-۲-۱ آگاهی اجتماعی و مدیریت رابطه</h1>
<p> </p>
<p>آگاهی اجتماعی عبارت است از توانایی درحدس زدن دقیق هیجان های دیگران و فهمیدن اینکه واقعا آن ها چه احساسی دارند به این معنا که متوجه شوید دیگران چه فکر میکنند حتی اگر خودتان مثل آن ها فکرواحساس نکنید گاهی آنقدر درگیرهیجانهای خودهستید که به آسانی فراموش می کنید که باید دیدگاه طرف مقابل رادر نظر بگیرید. مدیریت رابطه محصول سه مهارت هیجانی اول است که خودآگاهی، خود مدیریتی وآگاهی اجتماعی از جمله این مهارتهاست(گنجی ۱۳۸۴، ۱۱۹-۱۱۰).</p>
<p> </p>
<p>مدیریت رابطه عبارت است از توانایی به کارگیری از هیجانهای خود واستفاده ازهیجان های دیگران برای مدیریت کردن تعامل ها که این کار باعث می شود تا تبادل اطلاعات شفاف شود و شخص به طور مؤثر بتواند از عهده تعارض ها و برخورد ها برآید. همچنین مدیریت رابطه پیوندی است که در طول زمان با دیگران به وجود میآید. کسانی که روابط خود را خیلی خوب مدیریت میکنند ارزش آن ها را میدانند و به آن ها پای بندند و خوب آگاه هستند که ارتباط داشتن با تعداد زیادی از مردم حتی کسانی که از آن ها زیاد خوششان نمیآید به نفع آن ها است(شامرادلو۱۳۸۳، ۸۷).</p>
</div>
</div>”
آگاهی اجتماعی و مدیریت رابطه