فرضیه «مزایای انباشت شونده[۱۳]» بیان میدارد که به دلیل وجود طیف مختلفی از سازوکارهای اجتماعی، احتمال دارد که دانشمندان با بهرهوری بالا در آینده بهرهوری به مراتب بیشتری داشته باشند، در حالی که دانشمندانی که تولیدات علمی بدیع ناچیزی دارند به احتمال بسیار دچار رکود در بهرهوری شوند (آلیسون و استوارت[۱۴]، ۱۹۷۴) . این پدیده در فرایند بازشناخت[۱۵] دانشمندان – از تخصیص اعتبار، تسهیلات و امکانات، اعطای پاداش و جوایز گرفته تا استناددهی – نیز مشاهده میشود. «اثر ماتیو[۱۶]» نشان میدهد که همه دانشمندان به ازای آثار و پژوهشهای مشابه بازشناخت یکسانی دریافت نمیدارند، به طوری که دانشمندان نامدارتر از بازشناختی به مراتب بالاتر از حد انتظار برخوردار میشوند (مرتون[۱۷]، ۱۹۶۸؛ ۱۹٨۸).
۲-۱-۳- شاخصهای متداول در محاسبه بهرهوری علمی
آشکار است که سنجش بهره وری علمی همانند دیگر پدیدههای کیفی به سادگی ممکن نیست. از این رو، تلاش دانشمندان و پژوهشگران حوزه علمسنجی بر آن بوده است که با ابداع شاخصها و روشهایی کمی ویژگیهای کیفی بهرهوری علمی را سنجشپذیر سازند.
بهره وری علمی را نسبت برونداد پژوهشهای علمی به درونداد آنها دانسته اند (بوناکورسی و دارایو[۱۸]، ۲۰۰۳) . بسته به بافتاری که نتایج ارزیابی در آن به کار گرفته میشود – ارزیابیهای پژوهشی محض یا کاربردی- و اهداف مترتب بر آن، سنجه های به کار رفته در محاسبه بهرهوری و در نتیجه تصویری که از آن به دست میآید متفاوت خواهد بود. برای نمونه، سرمایه ها و اعتبارات پژوهشی، کمکهای مالی داخلی و خارجی، هزینه های کل، هزینه هر انتشار، پژوهشگران و اندیشههای پژوهشی آنان، امکانات و دستگاهها، تکنسینها و کارکنان بخش اداری و سن مؤسسه (تاریخ تأسيس مؤسسه) از مصادیق دروندادهای پژوهشی به شمار میآیند. تعداد انتشارات به طور کلی و در سطح بین المللی، انتشارات هر پژوهشگر به طور کلی و در سطح بین المللی، درصد سرمایه برداشتی از بازار و میانگین ضریب تاثیر را میتوان از مصادیق بروندادهای پژوهشی دانست (کیم، ولف وندر، تومبلی[۱۹]، ۲۰۱۱؛ بوناکورسی و دارایو، ۲۰۰۲؛ پرتر و اومباخ[۲۰]، ۲۰۰۱) .
۲-۱-۳-۱- شمار انتشارات و استنادات
آشکار است که همه دروندادها و بروندادهای پژوهشی به شیوهای عینی و دقیق قابل اندازهگیری نیستند. در عین حال، بسیاری از آنها به طور آماده و به سادگی در اختیار پژوهشگران قرار ندارند. برای نمونه، در حالی که فراوانی انتشارات علمی و فراوانی استناد به آنها بیش از همه در دسترس، عینی و در نتیجه قابل اندازهگیری هستند (نجمان و هویت[۲۱]، ۲۰۰۳) ، دسترسی به آمار قابل اطمینان برای حمایتهای مالی دریافتی پژوهشگران دشوار است (کیم، ولف وندر، تومبلی، ۲۰۱۱) . از این رو، اگرچه پژوهشهای علمی میتوانند بروندادهای بسیاری داشته باشند، اما فراوانی انتشارات علمی و فراوانی استناد به آنها به طور گسترده به عنوان بارزترین برونداد پژوهشهای علمی پذیرفته شده است (کول[۲۲]، ۱۹۷۹؛ بوناکورسی و دارایو، ۲۰۰۳؛ باره[۲۳]، ۲۰۰۱) .
بدین ترتیب، شمار مطلق انتشارات یکی از مؤلفه هایی است که در ارزیابی بهره وری پژوهشگران انفرادی به کار میرود. با این حال، مناسب بودن این سنجه به عنوان بازنمونی از بهرهوری از بسیاری جهات مورد تردید است. از جمله، بسیاری از پژوهشگران، اندیشههای کممایه بسیاری را به سرعت منتشر میکنند. در مقابل، برخی دانشمندان برجسته آثار کمی را منتشر میکنند (شاکلی، ۱۹۵۷، ص. ۲۷۹) . تعداد انتشارات از پژوهشگری به پژوهشگر دیگر بسته به عوامل فردی، اجتماعی، سازمانی، و تخصصی متفاوت است. از این گذشته، این سنجه چنانکه از آن برمیآید تنها کمیت تولیدات علمی را بازتاب میدهد و نمیتواند آینه تمامنمای بهره وری علمی باشد.
در صورتی که اثربخشی تولیدات دانشپژوهان یک حوزه در پیشبرد دانش مد نظر باشد، تعداد استنادها به عنوان سنجهای دیگر در محاسبه بهرهوری پژوهشی دخالت داده میشود. در این صورت، بهره وری برابر است با میانگین استناد بر مقاله که در بسیاری از آثار از آن به عنوان «ضریب تأثیر» یا «ضریب اثرگذاری» پژوهشگر نیز یاد میشود. گاهی نیز به عنوان «اثر استنادی» نامیده میشود (نجمان و هویت، ۲۰۰۳) .
گرچه این سنجه ها در بارفتارهای کاربردی برای مثال ارزیابی پژوهشگران به منظور ارتقا، استخدام یا دریافت اعتبار پژوهشی نیز به کار گرفته میشود، اما ممکن است در این گونه ارزیابیها رویکردی اندکی متفاوت از پژوهشهای علمسنجانه محض در پیش گرفته شود. برای مثال، در ارزیابیهای پژوهشی محض، بیشتر بر مقالات مجلات و کنفرانسهای معتبر به ویژه آنهایی که در نمایهنامه های معتبر پوشش داده شدهاند تمرکز میشود، حال آن که در دانشگاهها و مراکز پژوهشی، انواعی از مدارک با درجات متفاوتی از اعتبار پذیرفته میشوند. برای مثال، در دانشگاه های ایران، مقالات مجلات، همایشنامه ها و کتابها در زمره فعالیتهای پژوهشی معتبر به شمار میآیند. با این حال، اعتبار مجلات نمایه شده در پایگاه های تامسون رویترز[۲۴] (آی اس آی سابق) یا پایگاه استنادی جهان اسلام بیش از دیگر مقالات برآورد میشود. همچنین، کتابهایی که توسط مراکز نشر دانشگاهی پس از طی فرایند داوری منتشر میشوند از امتیاز بالاتری برخوردار میشوند. در دیگر نقاط دنیا نیز کم و بیش همین تصویر به چشم میخورد. برای نمونه، دانشگاه یوتا[۲۵] بهره وری پژوهشی را بر پایه انتشار مقالات کتابخانه ای یا میدانی در مجلات داوری شده و همچنین فصلهای کتاب و تکنگاشتها تعریف نموده است (رانسدل[۲۶]، ۲۰۰۱) . دانشگاه دالهاسی[۲۷] بهره وری پژوهشی را عبارت از فعالیتهای تحقیقی داوری شده میداند که به پیشبرد دانش، تولید منابع و آثار، بهبود تواناییهای حرفهای و تدریس پژوهشگر می انجامد. این دانشگاه، عضو هیات علمی را بر پایه ظرفیت تحقیق (۴۰ درصد)، ظرفیت تدریس (۴۰ درصد) و وظایف اجرایی و دیگر فعالیتها (۲۰ درصد) ارزیابی میکند (حجازی، بهروان، ۱۳۸۸) .