بسیاری از زنان بعد از تشخیص سرطان دچار افکار و احساساتی میشوند که به گونه ای غیرطبیعی است و در جستجوی راه مناسبی برای این مسأله هستند. واقعیت این است که شیوه نگرش روانی و احساسی مشخص ومعینی برای بیماران وجود ندارد. عکس العمل افراد نسبت به تشخیص سرطان در خود، گستره وسیعی از احساسات انسانی نظیر دل نگرانی، عدم اطمینان، نا امیدی، افسردگی، تنهایی و مواردی دیگر حتی گناه را در بر میگیرد، گناه اینکه من خود باعث سرطان شده ام و یا کاش زودتر به پزشک مراجعه میکردم. نفی وجود سرطان و امتناع از قبول کردن آن یک عکس العمل طبیعی درباره اشخاص طبیعی درباره اشخاص سرطانی محسوب میگردد. این عکس العمل تا حدی لازم است تا بیمار بتواند موجودیت جسمی و روانی خود را حفظ و در فعالیت روزانه زندگی شرکت نماید. ولی اگر این وضعیت مانع از پیگیری مداوا و شرکت فعالانه در آن باشد، دیگر از حدومرز طبیعی گذشته است (اولیوتو و همکاران، ۱۹۹۸، ترجمه احمدزاده فر، ۱۳۸۱).
۲-۲-۱-۷ کنار آمدن با سرطان
روش های مختلفی برای کنار آمدن با سرطان وجود دارد. کسب اطلاعات بیشتر درباره آن، رجوع به خویشاوندان و دوستان، فراگیری روش های کنترل ترس و نگرانی و مهم تر از همه امیدوار بودن است. به هر حال هرشخص به فراخور حال و وضعیت مختص به خود با توسل به استراتژی های مختلف میتواند با سرطان کنار بیاید. امید و امیدوار بودن یکی از عوامل مهم در کنار آمدن با سرطان است. به هر حال بیمار مبتلا به سرطان آرزو میکند که ای کاش دچار این مرض نگردیده بود. سپس امیدوار است که سرطان وی قابل درمان باشد و آنگاه این امید است که پروردگار، زمان بیشتری را برای زندگی در اختیار او بگذارد. امید محکم ترین سنگر در مقابل سرطان است و در واقع هر زمان که امید را از دست بدهیم، یعنی تسلیم شده ایم و این از خصوصیات یک انسان پرقدرت به شمار نمی رود(اولیوتو و همکاران، ۱۹۹۸، احمدزاده فر، ۱۳۹۱).
۲-۲-۱-۸ مداخلات روانی اجتماعی برای سرطان
برای افزایش سازگاری فرد با بیماری وارتقای کیفیت زندگی، چندین گونه مداخلات روانی اجتماعی با موفقیت مورد استفاده قرار گرفته است(میر ومارک[۲۹]، ۱۹۹۵). تمرکز این روش ها کمک به کاهش تهوع فرد از شیمی درمانی بوده است(کری وبوریش، ۱۹۸۸). دو روشی که بیشتر به بیمار کمک میکند عبارتند از: آموزش آرامش و حساسیت زدایی منظم. سایر مداخله های درمانی روی طیف گسترده ای از مسایل متمرکز بوده و نشان دادهاند که روش های روانی اجتماعی نه تنها بر سازگاری افراد می افزاید، بلکه امکان دارد بقای آنان را نیز افزایش دهد(سارافینو، ۲۰۰۲، ترجمه گروهی از مترجمان، ۱۳۸۷).
۲-۲-۱-۹ عوامل ایجاد کننده سرطان
عوامل ایجاد کننده سرطان عبارتند از:
الف) عوامل خارجی مؤثر در تکامل سرطان: ویروس ها، عوامل فیزیکی، عوامل شیمیایی، داروها، هورمونها، عوامل تغذیه ای.
ب) عوامل داخلی مؤثر در تکامل سرطان: علاوه بر تماس مشخص با آنکوژنها، سایر عوامل داخلی که در تکامل سرطان موثرند شامل عملکرد سیستم ایمنی، سن و استعداد ژنتیکی هستند.
عملکرد سیستم ایمنی: سلول های کشنده طبیعی و سلول های T کمک کننده که برای حفاظت ایمنی بسیار مهم هستند در سرطان کاهش مییابند.
سن: عموماً میزان ابتلا به سرطان با افزایش سن، افزایش پیدا میکند بیشترین مرگ و میر ناشی از سرطان در سنین ۵۵ تا ۷۵ سالگی روی میدهد. این میزان به همراه کاهش پایه جمعیتی، بعد از سن ۷۵ سالگی کاهش مییابد.
استعداد ژنتیکی: در حال حاضر شواهد نشان دهنده این است که برای انواع زیادی از سرطان ها، از جمله شایع ترین اشکال، نه تنها تاثیرات محیطی وجود دارد، بلکه حساسیت های وراثتی هم نقش بازی میکنند (کومار و فاستو، ۲۰۰۸، قیاسوند، ۱۳۸۷).
۲-۲-۱-۱۰درمان سرطان
انتخاب درمان در سرطان، بر اساس دو هدف قابل دسترسی و عملی بودن برای هر نوع سرطان انجام میگیرد. طیف اهداف میتواند شامل ریشه کن کردن کامل بیماری (بهبودی) طولانی کردن عمر و زنده نگه داشتن بیمار علیرغم وجود بیماری (کنترل) یا تسکین و همراه با پیشرفت فرایند بیماری (تسکین) باشد. در اغلب موارد از درمانهای مختلفی در سرطان استفاده می شود که عبارتند از:
۱- جراحی: در حال حاضر روش ایده آل و رایج در ریشه کن کردن تومور سرطان عمل جراحی است اهداف متفاوتی در انجام عمل جراحی وجود دارد. اعمال جراحی تشخیص با هدف تشخیص تمایز سلولی و انتخاب نوع درمان صورت گیرد. ممکن است جراحی با هدف درمان کامل، پیشگیرنده، تسکینی یا ترمیمی انجام شود.
۲- پرتو درمانی: در پرتو درمانی برای ممانعت از رشد سلولی از اشعه یونیزه استفاده می شود. بیش از نیمی از بیماران مبتلا به سرطان در طول دوره درمان، شکلی از پرتو درمانی را در بعضی نقاط بدن دریافت مینمایند.
۳- شیمی درمانی: در شیمی درمانی، مواد شیمیایی ضد سرطان به منظور کشتن سلول های تومور به کار میروند که از طریق تداخل با عملکرد سلولی و تکثیر سلولی عمل میکنند. شیمی درمانی عمدتاًً برای درمان بیماری های عمومی و یا زخم های موضعی بی نیاز به جراحی و پرتو درمانی استفاده می شود. شیمی درمانی ممکن است با جراحی یا پرتو درمانی یا هر دو همراه شود که به منظور کاهش اندازه تومور قبل از عمل جراحی، نابود نمودن باقیمانده سلول های تومور پس از عمل جراحی یا درمان بعضی از انواع لوسمیآموزشها به کار می رود.
۴- تعدیل پاسخ های ایمنی (برونر و سودارث، ۲۰۰۰، ترجمه حسین زاده، ۱۳۸۱).
۲-۲-۲چشم انداز زمان
زمان همواره از پیچیده ترین و بحث برانگیزترین مسائل فلسفی بوده است. بی تردید، بشر زمان گذرا را رام نشدنی ترین و آزاردهنده ترین وجه زندگی این جهانی میداند؛ زیرا در طول قرون اعصار متمادی تا حدودی توانسته است، بر دشواری ها و ناملایمات زندگی غلبه کند، و با تسخیر طبیعت رفاهی نسبی برای زندگی دنیوی خویش رقم بزند، اما در جلوگیری از حرکت شتابان زمان به سوی آینده سر تسلیم فرود آورده است. زیرا زمان می گذرد بشر هم خواسته و یا ناخواسته با آن همراه می شود؛ آدمیان هم چون نوباوگانی هستند که تازه راه رفتن آموخته اند، درپی زمان میروند و اسیر و دربند آن میشوند، و هیچ راه گریزی نیز ندارند. تاریخ تفکر نشان میدهد که شناخت (زمان) و تعریف آن سابقه ای دیرینه دارد؛ کانت[۳۰] اولین کسی بودکه به طور خلاصه جنبههای فکر (نگرش) زمان را تدوین کرد. او زمان را به عنوان ویژگی اولیه مغز انسان تصورکرد که انسان را قادر به مشاهده آن می کرد. مثبت نگری بار دیگر زمان را به عنوان امری مستقل از تجربه های فردی و اجتماعی تبیین میکند (ریسی بیتی[۳۱]، ۱۹۸۸).
(کانت، ۱۹۶۵؛ به نقل ازمارسیا دی آسیو) اعتقاد داشت، تصور این که زمان توانایی درونی است بیان میکند، این روشی که مردم و سپس فیلسوفان و روان شناسان دنیا زمان را با آن تجربه میکنند، بیان خودش را در مورد زمان شرح داد. به هر حال کانت ارتباط بین رفتار آدمی و مفهوم زمان را مطالعه کرد. تفکراو از زمان به فرایند اجتماعی شدن خیلی وابسته بود. قوانین جامع که در همسان کردن و جامع کردن زمان حضور دارند، درونی شده است. کانت زمان رایک پدیده دو بعدی درنظرگرفت: از یک سو انسان خود را با آن هماهنگ میکند و از سوی دیگر آن را ایجاد میکند (هدگر[۳۲]، ۱۹۷۲؛هاسرل[۳۳]، ۱۹۶۴).