۲-۱-۶- ۲- عوامل مؤثر بر انگیزش تحصیلی
۲-۱-۶-۲-۱- عوامل آموزشگاهی و مدرسهای
Slavin (1996؛ به نقل از عابدی و مظفری، ۱۳۸۹) نشان میدهد که انگیزش تحصیلی از دوره ابتدایی تا دبیرستان بهتدریج کاهش مییابد. در تبیین علت کاهش انگیزش تحصیلی Linch & Ciccheti (1997؛ به نقل از Deci & Ryan, 2000) فرض میکنند، ازآنجاییکه دانش آموزان از دوره راهنمایی به بعد زمان کمتری را با معلم خود میگذرانند و ممکن است فرصت کمی داشته باشند تا رابطهای نزدیک با معلم برقرار کنند و دوره راهنمایی استرس زیادی را به همراه داشته و با نیازهای نوجوان ناهماهنگ است و درنهایت این وضعیت بر انگیزش تحصیلی آنان تأثیرگذار است.Lumsden (1994 به نقل از Deci & Ryan 2002,) بیان میکند که انگیزه یادگیری از طریق الگو یابی، ارتباطات و معاشرت با دیگران (والدین، معلمان، همسالان) تقویت و پرورش مییابد.Grolnick 1986) Ryan & به نقل از,Ryan 2001) دریافتند، دانشآموزانی که معلمشان را به عنوان فردی حامی استقلال و خودمختاری و گرم و صمیمی، تصور میکنند، به نظر میرسد بیشتر درون انگیخته میباشند و احساس شایستگی بیشتری میکنند و دارای عزتنفس بالایی در مقایسه بادانش آموزانی که معلمشان را منفی ارزیابی میکنند، هستند. Hant (1975، به نقل از عابدی و مظفری، ۱۳۸۸) بیان میکند که عدم تطابق محیط کلاس درس تأثیر منفی بر انگیزش تحصیلی دانش آموزان دارد و توصیه میکند که باید به تطابق بین نیازهای دانش آموزان نوجوان و فرصتهایی که به آن ها در دبیرستان داده میشود، توجه کرد. به طور کلی عوامل آموزشگاهی و مدرسه ای زیر را می توان بر انگیزش تحصیلی دانش آموزان مؤثر دانست:
۲-۱-۶-۲-۱-۱- اثرات معلم و کلاس درس
در کذشته نقش معلمان را در انگیزش تحصیلی دانش آموزان بسیار محدود می پنداشتند. روش اصلی معلمان برای ایجاد انگیزش در دانش آموزان پاداش هایی از قبیل نمره، امتیاز، تشویق، جایزه و عکس برگردانبود. این دیدگاه که از نظریه شرطی سازی املی اخذ شده بود امکان انگیزش را در محیط قرار میداد. هدف نهایی چنین نظامی این بود که دانش آموزان مستقلانه در فرایند یادگیری شرکت کنند و معلم مطالب درسی را تنظیم می کرد و دانش آموزان پاسخ میدادند و پاداش می گرفتند. با این ترتیب برای یادگیری، نیاز به تعامل زیادی با معلم نبود ( Keller,1986 ؛ به نقل از پنتریچ و شانک، ۲۰۰۲؛ ترجمه شهرآرای، ۱۳۸۶).
شواهد گوناگون به دست آمده این نقش معلمان را تغییر داده است. تقریباً هر کاری که معلم انجام میدهد، اثر انگیزشی بالقوه ای روی دانش آموزان دارد. این نه تنها شامل اعمال انگیزشی آشکاری است که معلم انجام میدهد ( مثل تعیین هدف و پاداش دادن به عملکرد خوب ) ، بلکه فعالیت هایی را که معمولاًبا نحوه تدریس مرتبط اند ( مثل گروهبندی دانش آموزان و روش های سئوال کردن ) و نیز تلاش معلم برای مدیریت کلاس و روش های کاهش و نوع برخورد با مشکلات انضباطی را در بر میگیرد.شواهد تحقیقی نشان میدهند که علاوه بر اینکه معلمان روی دانش آموزان تأثیر میگذارند، بلکه دانش آموزان نیز روی افکار و اعمال معلمان اثر میگذارند و افکار و رفتارهای معلمان تحت تأثیر نحوه واکنش دانش آموزان به فعالیت های کلاسی قرار میگیرد. معلم از طریق برنامه ریزی و تدریس روی انگیزش و یادگیری دانش آموزان اثر میگذارد و واکنش دانش آموزان در جریان تدریس باعث می شود که معلم اوضاع را بسنجد و راهبردهایی را که روی انگیزش و یادگیری دانش آموزان اثر بهتری میگذارند به کار گیرند (پنتریچ و شانک، ۲۰۰۲؛ ترجمه شهرآرای، ۱۳۸۶).
۲-۱-۶-۲-۱-۲- جو مدرسه
جو مدرسه[۲۳] نیز میتواند بر بازده معلم و دانش آموز مؤثر باشد. سه جنبه جو مدرسه عبارتند از : احساس تشریک مساعی و تعلق، صمیمیت و ادب در روابط شخصی و احساس ایمنی و امنیت.
احساس اشتراک اجتماعی میتواند شامل احساسات افراد نسبت به گروه یا سازمانی شود که به آن تعلق دارند، بگونه ای که آن ها به اهداف و ارزش ها متعهد میشوند دسی و ریان (۱۹۸۵) اظهار کردهاند که همه افراد نیازی اساسی نسبت به احساس تعلق و وابستگی دارند وهر ساختار سازمانی که این نیاز را حمایت و ارضا کند، منجر به انگیزش درونی و تعهد (درگیری) بیشتر می شود. بنابرین به نظر میرسد داشتن یک نوع احساس اشتراک جمعی بین معلم ودانش آموزان از دیدگاه انگیزشی حائز اهمیت است
صمیمیت (گرمی) و ادب ابراز شده[۲۴] در روابط بین افراد مدرسه، بعد دوم جو مدرسه را منعکس میکند. رابطه دوستانه و مؤدبانه بین معلمان و مدیران با پیامدهای مثبت کارایی سازمان ارتباط دارد. آثار موجود درباره مدارس اثربخش نیز بر اهمیت رابطه دوستانه برای افزایش اثربخشی مدرسه تأکید کردهاند. در چارچوب روابط دانش آموز و معلم مطمئناً احساس توجه، نگرانی، حمایت و احترام به دانش آموز و تعامل مثبت میان معلم-دانش آموز با پیامدهای انگیزشی مثبت ارتباط دارد (پنتریچ و شانک، ۲۰۰۲؛ ترجمه شهرآرای، ۱۳۸۶).
۲-۱-۶-۲-۱-۳- سازگاری با مدرسه
دانش آموزان با سازگاری های متعددی در مدرسه روبرو میشوند. از هر سال تحصیلی تا سال بعد معلمان، کلاس ها، قوانین و روال مدرسه و کلاس درس، انتظارات از عملکرد دانش آموزان، دشواری کارهای مدرسه و همسالان تغییر میکنند. موفقیت دانش آموزان در چالش ها متضمن موفقیت کودک، بلکه در بر گیرنده نگرش های او به مدرسه، اضطراب، تنهایی، حمایت اجتماعی و انگیزش تحصیلی است (پنتریچ و شانک، ۲۰۰۲؛ ترجمه شهرآرای، ۱۳۸۶).
۲-۱-۶-۲- ۲- عوامل خانوادگی
یافته ها به دستآمده از برخی پژوهشها بیانگر آن است که محیط خانواده تأثیر معنیداری بر روی انگیزش تحصیلی دانش آموزان، کارآمدی آن ها و همچنین اهداف اجتماعی که دنبال خواهند کرد دارد (,Meece 1993، به نقل از عابدی و مظفری، ۱۳۸۸).
Ryan (2001) بیان میکند که کیفیت رابطه با والدین، بر انگیزه تحصیلی و شایستگی ادراکشده فرزندان آن ها تأثیر میگذارد و محیط خانواده منبع انگیزشی بسیار مهمی برای فرد است. Grolnick 1986) Ryan & به نقل از Ryan، ۲۰۰۱ ) همچنین بیان میکنند که محیط خانواده بر ارزیابی دانش آموزان از مدرسه و معلم خود تأثیرگذار است و کیفیت این رابطه بر عملکرد تحصیلی، قابلملاحظه است، بهطوریکه دانشآموزانی که امنیت بیشتری را احساس میکنند، احساس توانایی بیشتری میکنند و نگرش و انگیزش بسیار مثبتی را به مدرسه نشان میدهند.
۲-۱-۶-۲-۳-۱-نقش محیط خانه
اگر محیط خانه دانش آموزان سرشار از فعالیت های جالبی باشد که کنجکاوی آن ها را تحریک کند و چالش های متوسطی را فراهم سازد، انگیزش پرداختن به فعالیتها و یاد گرفتن مهارتها و اطلاعات جدید در دانش آموزان ایجاد می شود (پنتریچ و شانک، ۲۰۰۲؛ ترجمه شهرآرای، ۱۳۸۶).