۲-۲-۷-۳)توانایی دریافت اطلاعات: مدیر باید بتواند اطلاعات مورد نیاز خود را علاوه بر کانالهای رسمی، به صورت غیر رسمی نیز کسب کند و صرفاً بر کانال های رسمی تکیه نکند.
شکل (۲-۳) مسیر ایجاد تعهد در سازمان
۲-۲- ۷-۴) تمایل به تفویض اختیار و قدرت
۲-۲-۷- ۵) زیرکی سیاسی: سه زیرکی عمده سیاسی وجود دارد:
الف) رهبران موفّق سعی می کنند که قدرت را با مهارت ایجاد کنند تا با بهره گرفتن از روش های ابتدایی و از طریق اجماع موافقت دیگران را کسب کنند.
ب) مدیران موفّق سعیکنند تا از طرح تفصیلی برنامه های خود پرهیز کنند، زیرا مسائل غیر قابل پیشبینی وجود دارد که ممکن است برنامه های آن ها را تحت تأثیر قرار دهد. از این رو مدیر به جای بیان مشروح فعّالیت ها و تک تک برنامه های آتی، رئوس آن ها را بیان میکند تا در صورت ضرورت در محتوای آن ها تغییرات لازم انجام شود.
ج) مدیران موفّق تلاش می کنند که برنامه های استراتژیک خود را مرحله به مرحله طرحریزی و اجرا کنند. مدیر به جای اینکه به یک باره اقدام به طرحریزی و اجرای استراتژیک کند، باید به طور منطقی و طی مراحل و گام هایی این کار را انجام دهد. این عمل باعث تسلّط بیشتر مدیر بر موضوع شده و مشکلات احتمالی سریع تر شناسایی و رفع میشوند و مانع از سردرگمی مدیر و دست اندکاران خواهند شد ( حسینی ، ۱۳۹۱، ۲۸).
۲- ۲- ۸) استراتژی در سطح جهانی
در بخشهای قبل استراتژی در سه سطح وظیفه ای، کسب و کار، و سازمان بررسی شد. در این بخش استراتژی در سطح جهانی [۸] مورد بررسی قرار خواهد گرفت؛ در این رابطه دو موضوع عمده در زمینه استراتژی توجه مدیران را به خود جلب کردهاست:
الف)آیا سازمان یا صنعت باید به سمت جهانی شدن [۹] پیش برود؟
ب) اگر جواب مثبت است، چگونه جهانی خواهد شد؟
واژه جهانی شدن اولین بار توسط لویت [۱۰] در سال ۱۹۸۳ مطرح شد و پس از آن مکرر مورد استفاده قرار گرفته است اگر سازمانی بخواهد جهانی شود باید بداند که چگونه این کار را انجام دهد، به عبارت دیگر باید بداند چگونه یک استراتژی جامع جهانی ایجاد کند. در توسعه و تدوین یک استراتژی جامع جهانی سه مرحله اصلی وجود دارد:
- توسعه استراتژی اصلی کسب و کار: که مبنای اصلی ماندگاری مزیت رقابتی است و معمولاً در کشور مادر[۱۱] ایجاد می شود.
۲- بینالمللی کردن [۱۲] استراتژی: از طریق گسترش بینالمللی فعّالیت های بومی ایجاد میشود.
۳- جهانی کردن استراتژی بینالمللی: با یکپارچه سازی استرتژیهای موجود کشورهای مختلف ایجاد می شود. (حسینی،۱۳۹۱، ۱۶۶)
۲- ۲- ۸- ۱) محرک های جهانی شدن
برای رسیدن به منافع ناشی از جهانی شدن، مدیران کسب و کارهای جهانی باید بدانند که چه موقع محرّک های جهانی شدن صنعت (شرایط صنعت) فرصتی را برای استفاده از استراتژی جهانی فراهم میکنند. این محرّک ها در چهار طبقه طبقه گروهبندی میشود: بازار، هزینه، دولت و رقابت.
- محرّک های بازار مبتنی بر رفتار مشتری و ساختار کانال های توزیع بوده و به چهار طریق بر استفاده از استراتژی جهانی مؤثر هستند:
۱- نیازهای همگون[۱۳] مشتریان: وقتی نیازهای مشتریان در کشورهای مختلف مشابه باشد، می توان از یک کالا یا «خدمت استاندارد شده» [۱۴] استفاده کرد و از استراتژیهای جهانی بهره گرفت.
۲- مشتریان جهانی[۱۵]: دو نوع مشتری جهانی وجود دارد: الف) ملّی[۱۶]، و ب) چند ملّیتی[۱۷]. مشتری جهانی ملّی در سطح دنیا به دنبال عرضه کنندگان است ولی از کالاها و خدمات خریداری شده در درون یک کشور واحد استفاده می کند. مشتری جهانی چند ملّیتی نیز در جستجوی عرضه کنندگان در سطح جهانی است اما از کالاها و خدمات خریداری شده در چندین کشور استفاده می کند.
۳- کانال های جهانی[۱۸]: کانال های جهانی همانند مشتریان جهانی یک مبنای جهانی یا حداقل منطقهای [۱۹] دارند.
۴- بازاریابی قابل انتقال [۲۰]: تصمیم های بازاریابی از قبیل نام گذاری، مارک تجاری یا تبلیغات، به سازگاری محلّی اندکی نیاز دارند. این قابلیت انتقال، سازمانها را قادر به متحدالشکل کردن استراتژی بازاریابی و تسهیلات تولید می سازد.
- محرّک های هزینه مبتنی برصرفه جویی های ناشی از کسب و کار بوده و به شش طریق بر استراتژی جهانی تأثیر میگذارند:
۱- صرفه جویی های ناشی از مقیاس و حوزه: بازار یک کشور به تنهایی برای رسیدن به صرفه جویی های امکان پذیر ناشی از مقیاس و حوزه به اندازه کافی بزرگ نیست.
۲- یادگیری و تجربه: تمرکز فعّالیت و حضور در بازار گسترده میتواند میزان تجربه و یادگیری را افزایش دهد.
۳- کارایی در تامین منبع[۲۱]: خرید متمرکز مواد جدید میتواند به طور چشمگیری هزینه ها را کاهش دهد.
۴- لجستیک مطلوب[۲۲]: نسبت مناسب ارزش فروش به هزینه حمل و نقل، توانایی سازمان را در متمرکز کردن تولید در یک ناحیه یاری می دهد.
۵- تفاوت در هزینه و مهارت ها در کشور: عوامل هزینه و مهارت بین کشورهای متفاوت فرق می کند و در برخی از آن ها ارزان تر است.
۶- هزینه های توسعه محصول: اگر به جای تعداد بسیار زیادی محصولات ملّی، چند محصول منطقه ای یا جهانی تولید شود هزینه های توسعه محصول به شدت پایین می آید.
- محرّک های دولتی، مبتنی بر مجموعه قوانینی است که توسط دولت اتخاذ شده و به سه طریق بر استراتژی جهانی تأثیر می گذارند:
۱- سیاست های تجاری مطلوب[۲۳]: دولت های میزبان از طریق موانع غیر تعرفهای، سهمیه ها و تعرفه های وارداتی، یارانه های صادراتی، نرخ ارز ونظایر آن بر توان بالقوه جهانی شدن مؤثرند.
۲- استانداردهای فنّی هماهنگ [۲۴]: تفاوت در استانداردهای فنی به خصوص استانداردهای اجباری دولتی میزان کالاهایی را که می توان استاندارد کرد، کاهش می دهد.
- مقررات بازاریابی عمومی[۲۵]: محیط بازاریابی هر یک از کشورها رویکردهای جهانی بازاریابی متحدالشکل را که میتوانند مورد استفاده قرار بگیرند، محدود می کند.
۲- ۲- ۸- ۲) سطوح مختلف استرتژیهای جهانی
چهار استراتژی اصلی وجود دارد که شرکت ها و صنایع علاقه مند به ورود و رقابت در محیط بینالمللی میتوانند آن ها را به کار ببرند:
۱- استراتژی بینالمللی [۲۶]، ۲- استراتژی چند منطقهای [۲۷] (چند ملّیتی )، ۳- استراتژی جهانی[۲۸] و ۴- استراتژی فرا ملّی[۲۹].
مناسب بودن هر استراتژی با توجه به میزان فشارهای موجود برای کاهش هزینه و پاسخگویی محلّی متفاوت است. در واقع با توجه به دو بعد فشار هزینه و فشار برای پاسخگویی محلّی (به مشتریان ) میتوان چهار نوع استراتژی فوق را شناسایی کرد. این موضوع به صورت ترسیمی در شکل ۲-۴ نشان داده شده است.
شکل ۲-۴ چهار استراتژی اساسی جهانی
۱) استراتژی بینالمللی
شرکت هایی که از استراتژی بینالمللی پیروی می کنند در تلاشند تا از طریق انتقال مهارت ها و محصولات ارزشمند به بازارهای خارجی، که رقبا در آنجا فاقد آن مهارت ها و محصولات هستند ارزش آفرینی کنند. اغلب شرکت های بینالمللی با عرضه محصولات متمایز که در کشور اصلی جهت بازارهای خارجی جدید ایجاد شدهاند، به ایجاد ارزش میپردازند.