منطق این گروهها آن است که حمایت و چالشی که آنهارا فراهم میکنند به زوجها این امکان را میدهد که یک خودسنجی صادقانه داشتهباشند و شیوه های خاصی را برای تغییر الگوهای فکری، احساسی و رفتاری خود مشخص میکنند(کوری- کوری، ۱۳۹۰).
اهداف اصلی در این گروه کمک کردن به زوجها برای رشد نگرش مثبتتر و مهارتهای ارتباطی، تسهیل تغییر رفتار و انتقال مهارتهای اکتسابی جدید و رفتارهای آموختهشده به همسران است.
زوجها در گروه با این موضوع مواجه میشوند که مشکلات منحصر به فرد نیست و تعارض جز زندگی است. سازش و سلوک در زندگی ضروری است و زوجها نیاز به آموزش جهت یافتن بهترین روش ارتباطی با یکدیگر دارند.
گروه زوجها تریبون آزاد بیان انتظار و توقع ایشان میباشد. امکان پسخوراند و سنجش دقیق روابط در آن مهیا است(گلدنبرگ، ۱۳۸۲).
ادبیات فنی مربوط به درمان گروهی حکایت از آن داردکه زوجها در این روش با درمانگر و سایر اعضای گروه همانندسازی میکنند، معمولا این افراد بهبود و شرایط بهتری مییابند نسبت به زوجهایی که چنین نمیکنند.
زوجها در فضای گروه از سطح اعتماد و انسجام بالاتری نسبت به مراجعه انفرادی به درمانگر برخوردار میشوند. همچنین به شیوهای آزاد و مستقیم با یکدیگر تعامل میکنند. اشتیاق به خطر کردن درباره موضوعات تهدیدکننده و شناساندن خود به دیگران به چشم میخورد. تعارض میان زوج در گروه قابل شناسایی است و درمانگر میتواند به شیوهای مستقیم و مؤثر با آن برخورد کند.
مواجهه به گونهای رخ میدهد که از برچسب زدن به دیگران خودداری میشود و بنابرین زوجها بدون نگرانی و آزادانه به شیوهای غیر دفاعی پسخوراندها را پذیرفته و به آن فکر میکنند. تمایل زوجها به انجام تکالیف منزل و جهت کسب تغییرات رفتاری مورد نظر بیشتر از جلسات انفرادی است. همسران در این جلسات احساس میکنند که از گوشهایشان برای تغییر کردن پشتیبانی میشود و مایلاند خطر اجرای رفتارهای جدید را بپدیرند و امیدوارند که عملا اگر بخواهند میتوانند رفتار خود را تغییر دهند. آن ها احساس درماندگی نمیکنند.
گروه مجموعهای از دیدگاهها و نقش ماست نه افراد(بک، ۱۹۸۴ به نقل از بارکر، ۱۳۸۲). زوجها مسایل ارزشمندی را در گروه میآموزند و ایجاد صمیمت و رضامندی زناشویی را میتوانند تجربه کنند.
امکانات زوجدرمانی گروهی
-
- با پشتیبانی یک گروه حمایتی، کاوش در زمینه مشکلات، نگرانیها و نیازهای سازشی و تکامل زوج انجام میپذیرد.
-
- گروه فرصت تغییر در احساسات را مهیا میکند.
-
- تجربه روابط طبیعی و مثبت در گروه ایجاد میشود.
- کسب مسئولیت نسبت به خود و دیگران برای همسرلن فراهم میشود. ذر واقع عضو مشاوره گروهی شدن دلالت بر قبول مسئولیت دارد(چیتسازان، ۱۳۸۷).
در واقع زوجدرمانی شناختی- رفتاری، اجرای نقش با تقویت و پسخوراند اجتماعی همراه است و تکالیف برای خانه طرح میشوند. سایر فنون همچون بحث از انواع شناختها، طرح برنامه کاری درجهبندیشده، آزمایش انواع تمرینات خاص رفتاری که ممکن است در تعاملات اجتماعی رخ میدهند(مثل تصمیمگیری خاص و تجزیه و تحلیل مناسب حوادث) نیز به همین ترتیب مورد استفاده قرار میگیرند(ساراسون[۴۳] و ساراسون، ۱۳۸۲).
محک زدن مشکلات قدیمی، یافتن راه حل های جدید داخل جلسه درمان و خارج از آن جنبه مهمی از این نوع درمان گروهی است(شارف، ۱۳۸۱). درمانگر با مداخلات درمانی ویژه گروه و آگاهی از پویایی گروه، با اتکا به روشهای اداره و مقابله با مشکلات فردی و به کارگیری تکنیکهای زوجدرمانی شناختی-رفتاری تغییرات پیشبینی شده را در همسران ایجاد میکند.
۲-۸- پیشینه و سابقه پژوهش
این بخش شامل دو قسمت میباشد.
-
- پژوهش مرتبط با رضایتمندی در روابط زناشویی
- پژوهش مرتبط با زوجدرمانی شناختی- رفتاری
پژوهش مرتبط با رضایتمندی در روابط زناشویی
این قسمت شامل پژوشهای داخل و در ادامه پژوهشهای خارج از کشور پیرامون رضایتمندی در روابط زناشویی میباشد.
پیشینه تجربی تحقیق در داخل کشور
پژوهشهای متعددی در زمینه صمیمیت و عوامل مؤثر بر آن در ایران و سایر کشورهاصورت گرفتهاست که بیانگر این واقعیت میباشند که برخورداری از صمیمیت در بین زوجهای متاهل، از عوامل مهم ایجاد ازدواج پایدار است(کرافورد و آنگر[۴۴]، ۲۰۰۴) و اجتناب از برقراری روابط صمیمانه از عواملی است که موجب شکست در زندگی خانوادگی خواهدشد(بلوم،۲۰۰۶) که چندین نمونه از آن ها در زیر میآید.
نتایج تحقیق راستی(۱۳۸۱) در زمینه مقایسه صفات شخصیتی و رضایت زناشویی بر اساس مدل پنج عاملی نشان داد که صفات شخصیتی همچون سبکهای انگیزشی، نگرشی و تجربهای جز عوامل مهم درون فردی محسوب شده که بر روابط زناشویی موثرند. علاوه بر آن در پژوهشی مشاهده گردید که نتایج تحقیق عرفانی اکبری(۱۳۷۸) در زمینه بررسی مشکلات مربوط به صمیمیت زوجها و تاثیر درمان مشکلات ارتباطی نشان داد که درمان روابط میتوانند مشکلات مربوط به صمیمیت زوجها و مشکلات مربوط به عدم توافق، علاقه، محبت و تعهد و سازگاری شخصیتی زوجها را بهبود بخشد.
نتایج پژوهش اعتمادی(۱۳۸۴) در زمینه بررسی تاثیر زوجدرمانی به شیوه شناختی- رفتاری بر افزایش صمیمیت زوجها نشان داد که آموزش به شیوه شناختی- رفتاری میزان صمیمیت عاطفی، عقلانی، جنسی و جسمانی زوجها را افزایش داد.
در پژوهش پیرامون رضایت زناشویی نتایج نظری(۱۳۸۴) نشان داد که روش غنیسازی ارتباط، رضایت زناشویی را افزایش داده و روی ارتباط عاطفی، زمان با هم بودن، مسایل جنسی که با صمیمیت نزدیک است بهبودی معنادار ایجاد کردهاست.
در بررسی پژوهش اعتمادی(۱۳۸۴) مشاهده گردید که تاثیر زوجدرمانی به شیوه ایماگوتراپی بر افزایش صمیمیت زوجها نشان میدهد که آموزش نقش بسیار مهمی بر ارتقا صمیمیت و رضایتمندی زوجها از زندگی زناشویی به خصوص در ابعاد شخصیتی، ارتباطی خواهد داشت.
نتایج تحقیق اولیاء و همکاران(۱۳۸۵) با عنوان تاثیر آموزش غنیسازی زندگی زناشویی بر افزایش صمیمیت زوجها نشان داد که آموزش مؤلفههای زندگی زناشویی نقش بسیار مهمی بر افزایش صمیمیت زوجها و در نهایت پربارسازی زندگی زناشویی خواهد داشت.
همچنین پژوهش خمسه(۱۳۸۷) با عنوان بررسی تفاوتهای جنسیتی بین ابعاد مختلف صمیمت نشان داد که تفاوتهای جنسیتی نقش مهمی بر میزان صمیمیت زوجها خواهدداشت.
در بررسی دیگر موحدی(۱۳۸۷) با عنوان تاثیر آموزش ابعاد صمیمیت بر افزایش صمیمیت نشان داد که آموزش نقش بسیار مهمی بر افزایش میزان رضایتمندی زناشویی به خصوص در بعد ازدواج و فرزندان در زوجها خواهد داشت.