(۵-۱۲-۲-۲) کیفیت تدوین استراتژی
عملیات تدوین استراتژی عموماً از فرایند مشخصی پیروی می کند که با تغییرات جزئی در مبانی نظری برای تمامی شرکتها به کار گرفته می شود. عنصر پایهای فرایند تدوین استراتژی در اختیار داشتن اطلاعاتی است که تصمیمگیرندگان را در سازمان برای طراحی استراتژی یاری کند و وظیفهی گردآوری اطلاعات بر عهده سیستمهای اطلاعاتی سازمان است. در تعاریف حسابداری مدیریت سنتی گردآوری اطلاعات از وضعیت عملکردی درونسازمانی مورد تأکید محققان قرارگرفته است، با این حال در شرایط رقابتی همراه با عدم اطمینانهای محیطی نگرش منحصر به محیط درونی نمیتواند کیفیت لازم را برای استراتژی های سازمان به همراه بیاورد. حسابداری مدیریت استراتژیک با افزودن جهتگیری خارجی به اطلاعات و ارزیابیهای فراهمشده نقص سیستمهای حسابداری مدیریت سنتی را از بین میبرد و می تواند کیفیت تدوین استراتژی را با افزایش در حجم و غنای اطلاعات مورد نیاز برای تحلیل شرایط و تصمیم گیری بهبود دهد. بهعلاوه اینگونه به نظر میرسد که استفاده از سیستم حسابداری مدیریت استراتژیک توان شرکتها را برای تحلیل صحیح و اتخاذ جایگاه مناسب بر روی پیوستار گونههای استراتژیک مایلز و اسنو برحسب شرایط محیط بازار و توانمندیهای سازمانی افزایش میدهد (کادیزوگلدینگ، ۲۰۰۸)[۳۷].
(۱۳-۲-۲) مفاهیم رقابت
رقابت یکی از محوریترین و مهمترین مفاهیم نظریه اقتصاد میباشد، بنابرین تعریفی که از این واژه ار ائه می شود میبایست بسیار دقیق باشد. در نظریه های اقتصاد از واژه رقابت به عنوان ساختار و سازمان ویژهای از بازار یاد می شود. اقتصاددانان کلاسیک معتقدند که بهترین مکانیسم هماهنگی و تخصیص منابع، نظام بازار و یا به عبارت دیگر بازار رقابتی است. )فرهاد خداداد کاشی).
در دو دهه اخیر شاهد دو مکتب فکری متفاوت در زمینه رقابت پذیری بوده ایم: ۱- رویکردهای مبتنی بر فناوری و ۲- رویکردهای مبتنی بر شایستگی ،فناوری اطلاعات، باعث بهبود کارایی وایجاد مزیت استراتژیک میگردد. بر اساس رویکرد مبتنی بر شایستگی، شرکتها، مهارتها و شایستگیهای منحصر به فرد خود را از طریق تحکیم و تثبیت داخلی و خارجی شناسایی نموده و تحت کنترل در می آورند. به عبارت دیگر، بر مبنای رویکرد مبتنی بر فناوری اطلاعات، فناوری اساس رقابتپذیری است، در حالی که مبنای رویکرد دوم، سازمان یادگیرنده میباشد که در آن بر قوتها جهت ماندگاری از طریق الگو برداری و نیز پیش بینی و پاسخگویی اثربخش به تغییرات تأکید می شود (بووس و فلیپ ۱۹۹۴).[۳۸]
رقابتپذیری مسألهای نسبی است تا مطلق. رقابتپذیری، وابسته به ارزشهای مشتریان وسهامداران، قدرت مالی تعیین کننده توانایی عمل و عکسالعمل در محیط رقابتی و پتانسیل افراد و فناوری در اعمال تغییرات استراتژیک ضروری میباشد. رقابتپذیری در صورتی پایدار می شود که توازن مناسبی بین عوامل مذکور وجود داشته باشد. یک سازمان در چشم مشتریان خود رقابتپذیر است، چنانچه قادر به ارائه ارزشی بهتر از رقبا باشد(بووس و فلیپ ۱۹۹۴)[۳۹].
در خصوص رقابتپذیری در سطح بنگاه، مطالعات بی شماری توسط محققان مختلف و با دیدگاه های متفاوت انجام شده است. در این قسمت مهمترین نظریات مطرح شده در این زمینه از سال ۱۹۹۰ الی ۲۰۰۴ را به طور خلاصه مرور میکنیم.
-
- رقابتپذیری با مدیریت دانش و نوآوری در ارتباط تنگاتنگ میباشد(سینگ وهولس اپل ۲۰۰۱)[۴۰].
-
- منابع سازمان به دو گروه :منابع فیزیکی)شامل پول، تجهیزات، مواد، تسهیلات و زمان (و مفهومی
) شامل داده، اطلاعات، و دانش ( تقسیم میشوند. بنابر رویکردهای جدید، مدیریت دانش به عنوان عامل کلیدی در عملکرد سازمان به حساب می آید.
- منابع سازمان به دو گروه :منابع فیزیکی)شامل پول، تجهیزات، مواد، تسهیلات و زمان (و مفهومی
-
- رقابتپذیری یک کشور با عملکرد شرکتهای آن در ارتباط است. به منظور دستیابی به موقعیت رقابتی در بازارهای رو به گسترش، شرکتهای تولیدی باید قادر به پاسخ و انطباق باغیر باشند. به طور ضمنی این تغییر، جریاناتی مانند شکلدهی مجدد روش های کاری موجود، بازارگرا شدن، مشتریگرا شدن، و بهبود بهره وری و رقابتپذیری سازمانی را به دنبال دارد)لوو و همکاران ۱۹۹۸)[۴۱].
- استراتژی محیطی شرکت نیز با عملکرد اقتصادی و محیطی یا رقابتپذیری بنگاه در ارتباط بوده و بر آن تأثیر می گذارد. برای شرکتهایی با استراتژیهای مبتنی بر ارزش سهامداران، رابطه بین عملکرد محیطی و ابعاد مختلف عملکرد اقتصادی، بسیار مثبتتر از شرکتهای فاقد چنین استراتژی است. مقیاس مورد استفاده جهت سنجش عملکرد اقتصادی، رقابتپذیری است.
رقابتپذیری محیطی، آن بخش از رقابتپذیری کل شرکت است که تحت تأثیر فعالیتهای مدیریتی محیطی است. رقابتپذیری محیطی به سه دسته قابل تقسیم میباشد: رقابتپذیری محیطی بازارگرا، رقابتپذیری محیطی درونگرا[۴۲] و رقابتپذیری محیطی سودگرا دو دسته دیگر که در هیچکدام از این عوامل دسته بندی نشده اند، در قالب عامل چهارم و با نام رقابتپذیری محیطی مرتبط با ریسک، دسته بندی میشوند
(وگنر واسلاتگر، ۲۰۰۴ )[۴۳].
در یک محیط اقتصادی در حال گذر بین سطح توسعه یافتگی بازارگرایی و رقابتپذیری شرکت، ارتباط نزدیکی وجود دارد. رقابتپذیری به عنوان یک مفهوم چند بعدی با بهره گرفتن از متغیرهای درجه انطباق پذیری سازمانی با تغییرات محیط کسب و کار، مزیتهای ناشی ازآمیخته بازاریابی و شاخصهای عملکرد مورد سنجش واقع می شود(آسیمووآ۲۰۰۰)[۴۴] .
پنج منبع ارائه شده توسط khandwalla رقابت بازار را یکی از عناصر کلیدی در محیط خارجی شرکت میداند.
۱) رقابت برای مواد خام، قطعات وتجهیزات ۲) رقابت برای پرسنل فنَی مانند مهندسین، حسابداران و برنامه ریزان ۳) رقابت در تبلیغات، آگهی، فروش و پخش ۴) رقابت در کیفیت وتنوع محصولات ۵) رقابت در قیمت در خط اصلی تجارت شدت این عوامل رقابتی تأثیر زیادی در سازمان داخلی شرکت دارد(زهیرو هوگ ،۲۰۱۲)[۴۵].
در زمینه عملکرد بنگاهها عمدتاًٌ مناقشه بر سر تأثیری است که رقابت بر انگیزه مدیران بنگاهها دارد و تا حدی نیز مقوله انگیزه کارگران و موضوعات فرعی دیگر در این بین مطرحاند که شامل: