-
- بارزهای قالبی در خصوص کاستی های زنان
-
- انحصار طلبی مردان
-
- عدم پذیرش زنان به عنوان افراد دارای اعتماد به نفس و توانمند
-
- سلیقه ای برخورد کردن مدیران
-
- تقلیل گرایی در برخورد با تواناییهای زنان
- تعابیر جرم اندیشانه از دین
۲-۱۹-۱-۳)تاریخی – ساختاری
-
- تسلط ساختار سنتی مدیریت مرد سالارانه علی رغم تحولات مدیریتی
-
- سوابق عدم اثبات کفایت زنان به دلیل غلبه جنبههای فیزیکی در انجام امور
-
- ترجیح در واگذاری امور به مردان
-
- انعطاف ناپذیری سیستم اداری در برخورد با مسایل خاص مدیران زن
- عدم امکان کار شناور در ساعات کار مدیران زن ( با توجه به مسئولیت خانوادگی آن ها )
۲-۱۹-۲)عوامل فردی
۲-۱۹-۲-۱) شخصیتی
-
- پاییین بودن اعتماد به نفس
-
- پایین بودن ریسک پذیری
-
- برخورد احساسی در مقابل حوادث احتمالی
-
- پذیرش شرایط موجود به عنوان وضعیت غایی
-
- توجه و نکته سنجی
-
- عدم توانایی در انجام کارهای فیزیکی سخت
-
- توجه به افکار و تاییدات زیردستان
- تمرکزگرایی و عدم علاقه به تفویض اختیار
۲-۱۹-۲-۲) روابط بین فردی
-
- محدودیت در ارتباط با همکاران مرد
-
- فقدان شبکه های غیر سازمانی گسترده
-
- فقدان حمایت های رسمی برای دستیابی به فرصت های مدیریتی
-
- عدم همکاری بین زنان و تسلط روحیه فردگرایی
- تردید در ارجاع کار به زیردستان
۲-۱۹-۲-۳)تخصص و تبحر
-
- پایین بودن سطح آگاهی های تخصصی زنان به دلیل پایین بودن سطح هزینه کرد ، سازمان برای آموزش زنان
-
- محدودیت بهره مندی از فرصت های مطالعاتی به دلیل تعدد نقش ها و رویکرد سنتی جامعه به این نقش ها
-
- محدودت امکان حضور در سمینارها ، کارگروه ها و برنامه های آموزشی مختلف ( به نسبت مسئولیت های خانوادگی )
- کمبود تجربه کافی
۲-۲۰)توانمندسازی ، راهکاریی برای مقابله با مشکلات
بدون در نظر گرفتن نیمی از سرمایه انسانی جامعه (زنان) ، به توسعه همه جانبه ، متوازن و پایدار نمیتوان دست یافت. واقعیت این است که ما در دورهای زندگی میکنیم که مقبولیت مشروعیت دولتها با میزان مشارکت اجتماعی مردم بهویژه زنان سنجیده می شود. تجربه جهانی ثابت کرده که حضور زنان در عرصه عمومی و سطوح تصمیم گیری به اصلاح نظام اداری و بهبود کیفیت خدمات دولتی در کشورهای درحال توسعه کمک شایانی کردهاست، بنابرین بر عهده قانونگذاران است که با فراهم سازی زمینههای توانمندسازی زنان به رشد اقتصادی و توسعه مبتنی بر دانش کشور کمک کنند.
توانمندسازی مفهومی پیچیده است که اغلب درست درک نمی شود. تعاریف گوناگونی توسط صاحبنظران در زمینه توانمندسازی ارائه شدهاست که از آن جمله میتوان به تعاریف ذیل اشاره کرد:
· توانمندسازی یعنی اینکه مردم باید به سطحی از توسعه فردی دست یابند که به آن ها امکان انتخاب بر اساس خواسته های خود را بدهد (شادی طلب، ۱۳۸۴ ،ص ۵۴)
· توانمندسازی اصطلاحی است برای توصیف ،هموار کردن راه خود یا دیگران برای تلاش درجهت دستیابی به اهداف شخصی (ابوت و والاس ، ص ۳۱۱)
۲-۲۱) ابعاد توانمندی
· توانمندی در تخصص: فرد باید دانش کار را داشته باشد.
· توانمندی در جسارت و عمل: استفاده از آموختهها در بهبود عمل.
· توانمندی در تجربه آموزی: کسب تجارب از دیگران و درک تجارب خود.
· توانمندی در مهارتهای ارتباطی.
· توانمندی در تفکر: هنر درک روابط بین پدیده ها.
· توانمندی در وجدان کاری.
۲-۲۲)چگونگی توانمند سازی زنان
توانا سازی زنان از آن جهت که مورد نیاز جامعه بوده و منافع این توانا سازی نصیب کل جامعه می شود ، بسیار حائز اهمیت است . زنان در طول تاریخ محکوم به فقدان توانمندی و صرفاً برای انجام یک مجموعه وظایف مشخص ، ثابت و سنتی پنداشته می شدند و به تدریج این احساس در آنان ایجاد شده است که به راحتی نمی توانند پذیرای عقیده توانا سازی شوند .
اما به تدریج با به اثبات رسیدن تواناییهای آنان ، تغییراتی در دیدگاه جامعه نسبت به زنان به وجود آمد . اما دیدگاه جامعه باید نسبت به اقشار مختلف زنان تغییر بنیادی و اساسی کند که در این رابطه اولین و مهمترین گام ، اقدامات برنامه ریزان و کارشناسان مربوط برای آموزش توانا سازی زنان خواهد بود ، چرا که این امر کلید فقر زدایی از جامعه زنان میباشد .
در برنامه های توسعه انسانی همواره شاهد بوده ایم که مردان نسبت به زنان سهم بیشتری از رشد شاخص توسعه انسانی و بهره گیری از آن را داشته اند ، حال باید در این راستا دست به یکسری از اقدامات اساسی زد که از آن جمله میتوان به موارد زیر اشاره نمود :
-با شناخت دقیق و واقعی از امکانات توسعه اشتغال زنان توانمند سازی ، آموزش فنی ، حرفه ای و مدیریتی آنان جهت کسب مهارتهای لازم ایجاد شود تا امکان مشارکت هرچه بیشتر زنان برای فعالیتهای مرتبط با استعدادهای آنان فراهم گردد.
-لازم است شیوه ها و روشهایی اتخاذ شود که بدون هر نوع بهره کشی ، استثمار و سودجویی ، مصالح و منافع زنان رعایت و امکان فعالیت سالم در صحنه های اقتصادی جامعه بیش از پیش در دسترس قرار گیرد .
-در دسترس قرار دادن کافی به آموزش ، شغل و درآمد مناسب و پایگاه اقتصادی – اجتماعی برای زنان بخصوص زنان روستایی که بعلت عدم حضور در جامعه به عنوان تصمیم گیرنده ، دچار فقر اقتصادی و اجتماعی هستند .
-بهبود اصلاح فرهنگ و نگرش های وبرانگر موجود در افراد و سازمانها درمورد فقیر پنداری ، ناتوانی و ضعیف پنداشتن زنان و پرورش استعدادها و خلاقیت آنان حتی در مدارج و پست های مدیریتی و مناصب و مدارج بالا ( گنجی نیا و دیگران ، ۱۳۸۸ ، صص ۱۹-۱)
۲-۲۳)مراحل توانمندسازی زنان
یکی از نظریه پردازان توانمندسازی زنان معتقد است برای توانمندسازی زنان باید ۵ مرحله را طی کرد:
-
- مرحله رفاه؛ در این مرحله، رفاه مادی (مانند تغذیه و درآمد) بررسی می شود و رفع تبعیض بین زنان و مردان مدنظر قرار می گیرد.
-
- مرحله دسترسی؛ در این مرحله، زنان باید به عوامل تولید (زمین، کار و سرمایه)، کارهای مولد درآمد، خدمات، آموزشهای مهارت زا (که استخدام و تولید را ممکن می سازد) و محصول و دسترنج خود، دسترسی داشته باشند.
-
- مرحله آگاهی؛ در این مرحله، زنان باید تشخیص دهند که مشکلات آن ها ناشی از کمبودهای شخصیشان نیست. بلکه نشأت گرفته از نقشهای جنسیتی مربوط به فرهنگ است و به همین دلیل قابل تغییر است. آگاهی در این مفهوم به معنی باور داشتن برابری است.