مصاحبهشونده شماره ۸ در این رابطه خاطرهای را نقل میکند: «… بچه ها دیدند ارزش برایشان قائل شدیم، بعد دیدم کمکم همین بچه هایی که میگفتند پول نداریم، گفتم هر چقدر پول دارید ماهی ۱۰۰۰ تومان بیاورید به انجمن اولیا کمک کنید، دیدیم از فردا همین بچه هایی که پول ندارند، در آن زمان که منظورم حدود ده سال پیش دهه۸۰ است، ماهی صد، صد و پنجاه هزار تومان، صد و بیست هزار تومان پول جمع میشد.»
ارتباط مؤثر با محیط بیرون
ارتباط با نهادهای اجتماعی خارج از مدرسه و استفاده از ظرفیتهای آن در رشد و ترقی مدرسه و دانشآموزان بسیار میتواند مؤثر باشد. به خصوص دانشگاهها به عنوان مراکز تولید علم و همچنین مکانی که آینده دانشآموزان با آن گره خورده است، نقش مؤثری را میتواند در ارتباط با مدرسه ایفا کند.
بهطوریکه مصاحبهشونده شماره ۱ در این رابطه میگوید: «بچه ها را میبریم که دانشگاه را ببینند، و آزمایشگاهها بینند، فضای دانشجویی را ببینند، چون اگر این ارتباط نباشد یکدفعه من دیپلم میگیرم و وارد دانشگاه میشوم، از هول حلیم در دیگ میافتم، خودم را گم میکنم.»
از دیگر نهادهای مورد تأکید مدیران مدارس جهت ارتباط مدرسه با آن، شهرداری است؛ به خصوص در خصوص جذب امکانات و منابع مالی و مادی.
ارتباط مؤثر با معلم و کارکنان
ارتباط با معلم به عنوان بازوی اجرایی برنامه های مدرسه و کسی که بیشترین ارتباط مستقیم را با دانشآموز دارد از اهمیت بالایی برای مدیر برخوردار است.
نکته مهم در تعامل با معلم و کادر مدرسه نوع نگاه و نحوه برخورد مدیر با ایشان است. با توجه به اینکه در آموزشوپرورش اکثر افراد مشغول در مدرسه بهنوعی معلم بوده یا هستند، وجود این نگاه میتواند راهگشای تعاملات مؤثر بین مدیر و بقیه افراد باشد. «بههر حال در سیستم آموزشوپرورش همیشه به من میگویند، هرکسی که دارد فعالتی میکند، نهایتش معلم است، یعنی هرلحظه به او بگویند گچ و تخته (معلم باش)» (مصاحبهشونده شماره ۷).
نکته دیگری که در تعامل مدیر با معلم و کارکنان باید به وجود بیاید این است که معلم و کادر مدرسه احساس بکند که مدیریت مدرسه به او اهمیت میدهد. مصاحبهشونده شماره ۹ در این رابطه اذعان دارد: «وقتی همکار من، مجموعه من، بداند و احساس کند که من به او اهمیت میدهم، او برای من مهم است، با جانودل بیشتر کار میکند»
انگیزش
یکی از راههای افزایش بازدهی و اثربخشی در معلم، کارکنان و دانشآموزان افزایش انگیزه در آنان است. این امر به خصوص در فضای آموزشوپرورش که تماماً انسانی است مورد تأکید اکثر مصاحبهشوندگان بود. مصاحبهشونده شماره ۲ در این رابطه میگوید: «وقتی دبیر میآید اینجا و انگیزه کار ندارد، به لحاظ آن نگرانیهایی که دارد از جاهی دیگر، از برخورد مثلاً سیستم آموزشی با او، نحوه حقوق، ارتباطش با مردم. خوب اینها اگر مدیر نتواند بهاصطلاح بیانگیزه بودن او را ترمیم بکند و اگر نتواند در واقع در او ایجاد تحرک و پویایی بکند کاری نمیشود کرد.»
ازنظر مدیران مدارس متوسطه با بهره گرفتن از خلاقیت در تشویق افراد فعال (چه کادر، چه دانشآموز) میتوان انگیزه بالایی در افراد ایجاد کرد. یکی از روشهای ایجاد انگیزه در کادر مدرسه ازنظر مصاحبهشونده شماره ۱ استفاده از روش دلفی است.
آموزش منابع انسانی
معلم و کادر مدرسه با توجه به تغییرات شدید محیطی و بهروز بودن نسل امروزی دانشآموزان نیازمند آموزش در مسائل مختلفی هستند.
مدیر علاوه بر دوره های ضمن خدمتی که معمولاً اداره آموزشوپرورش برای معلمان و کادر مدرسه برگزار میکند، خود نیز باید به دنبال آموزش نیروهایش باشد. در این میان علاوه بر آموزشهایی که میتواند برای مباحث فناوریها جدید، روش تدریس و یا مسائل خانوادگی برای منابع انسانی خود داشته باشد، استفاده از فرصتهای مختلف همچون جلسات شورای دبیران، اردوها، و… جهت ارائه مباحث روز، میتواند تأثیر به سزایی در ارتقای سطح کارکنان داشته باشد. مصاحبهشونده شماره ۱ در مورد ارتقای سطح نیروی انسانی اینگونه میگوید: «مدیر با توجه به شرایطی که در آن قرار میگیرد میتواند یک جلسه توجیه برای کارکنان خود بگذارد مثلاً اگر یک جلسه دوساعته دارد نیم ساعت را اختصاص بدهد به طرح موضوع در ارتباط با آن موضوع خاص.»
برنامهریزی
قطعاً بدون داشتن یک برنامه صحیح نمیتوان مدیریت اثربخشی داشت. داشتن یک برنامه عملیاتی در چارچوب اسناد بالادستی آموزشوپرورش و مطابق آن تدوین یک تقویم آموزشی زمانبندیشده از نیازهای ضروری مدیریت است.
در این میان توجه به چند نکته ضروری است؛ قبل از برنامهریزی باید اهدافی برای مدرسه مشخص کرد و برای رسیدن به این اهداف و متناسب با وضع موجود برنامهای نوشته شود که بتوان به حداقل ۶۰ درصد از آن در طول سال عمل کرد. باآنکه مدیر توانایی برنامهریزی درسی و آموزشی را دارد اما از تمام ظرفیت نیروی انسانی خود برای برنامهریزی در جهت هماهنگ شدن ایشان باید استفاده کند.
مصاحبهشونده شماره ۶ در جهت ضرورت ارائه برنامه به والدین و دانشآموزان میگوید: «اول سال من میروم سر کلاس، شرایط مدرسه و خودم را میگویم و مطابق آن عمل میکنم . باید مسائل را [برای والدین و دانشآموزان] تبیین کنیم.»
پژوهش
مدیر مدرسه متوسطه در جهت رشد و ارتقاء مدرسه و یا جلوگیری از کاهش بازدهی و یافتن نواقص خود نیازمند پژوهش در ابعاد مختلف مدرسه است. مصاحبهشونده شماره ۴ درباره ضرورت پژوهش اینگونه میگوید: «اگر بخواهد حتی خودش موفق باشد و گاهی نقاط ضعف خودشان متوجه بشود، حتماً باید به مسائل پژوهشی آگاه باشد، البته به تجربه میگویم بعد از چندین سال متوجه شدم اگر من مدیر بخواهم موفق باشم باید از زبان گروههای مختلف آموزشی، دانشآموزان جدا، همکاران اداری جدا، همکاران آموزشی جدا، از زبان آن ها غیرمستقیم باید نظر بگیرد.»
یکی از انواع پژوهش که مدرسه به آن نیاز فراوان دارد موردکاوی در زمینههای مختلف است. «در بحث آموزشی هم کار پژوهش میکنیم در بحث پرورش هم کار پژوهشی میکنیم در بحث مالیام کار پژوهشی میکنیم در بحث صرفهجویی و کار پژوهشی میکنیم» (مصاحبهشونده شماره ۱).
تجربه
از موارد مورد تأکید مصاحبهشوندگان جهت استانداردهای شغلی مدیران مدارس متوسطه، داشتن تجربه به خصوص در عرصه معلمی است. مصاحبهشونده شماره ۱۰ از ضرورت این تجربه اینگونه سخن میگوید: «در مدیریت آموزشی همه افراد ابتدا بهساکن وارد مجموعه کلاس میشوند. لذا خود تجربه کلاسداری (معلمی) و تجربه برخورد با دانشآموز یکی از مهمترین تجربه ها است.»
از دیگر تجربه هایی که میتواند مدیر را در کارش موفق بکند، تجربه معاونت است. «من چون معاون دبیرستان بودم در مدیریتم موفق شدم و بهتر عمل کردم، اگر مستقیماً مدیر میشدم اینقدر موفق نمیشدم. حداقل باید یکی دو سال معاون باشی» (مصاحبهشونده شماره ۶).