رفتار شهروند سازمانی در ادبیات مربوط به سازمان و مدیریت توجه خاصی را به خود جلب کردهاست و تعاریف، عوامل تعیین کننده و پیامدهای این پدیده در محیط کار مورد بررسی قرار گرفته است. بعضی از این رفتارها عبارتند از داوطلب شدن برای انجام کارهایی که ضروری نیستند، ارائه پیشنهادات جدید برای بهبود سازمان، ضایع نکردن حقوق همکاران، شرکت داوطلبانه در کمیتههای تخصصی گروه و…(پودساکف و همکاران، ۱۳۸۰). آپلباوم (۱۳۸۴) این موارد را عنوان میکند که رفتار شهروندی سازماندهی شده رفتار احتیاطی هستند که قسمتی از نیازهای کاری رسمیکارمندان نمیباشند، اما آن ها مواردی هستند که ساختار مؤثر سازماندهی را ارتقاء میدهند. آلنه بارنارد، راش و راسل (۱۳۸۰) رفتار شهروندی سازماندهی شده را این گونه معرفی میکنند که ویژگیهای ساختاری و همکاری شدهای را احاطه میکنند و آن ها همه در اختیار نسخه کار رسمیهستند و نه به وسیله سیستم پاداش سازماندهی شده رسمیجبران میشوند.
بولینو و تربلی (۱۳۸۳) آن را به عنوان توانایی سازمان برای انتخاب رفتار کارمندی که وظایف خودشان را انجام میدهند، شناسایی میکنند. آن ها این موارد را مییابند که رفتار سازمانی به طور کلی دارای دو ویژگی معمول هستند که عبارتند از : آن ها به طور مستقیم قابل اجراء نیستند (یعنی آن ها به طور تکنیکی نیازمند قسمتی از کار نیستند) و آن ها نماینده مخصوص یا تلاش اضافی ای هستند که سازمانها از نیروی کار آن ها به منظور موفق بودن آن ها نیازمند میباشند.
بولینو، ترنلی و بلودگود (۱۳۸۲) رفتار شهروندی سازماندهی شده را به عنوان خواستههای کارمندان برای مقدم کردن نیازهای کاری رسمیآن ها به منظور کمک به همدیگر، برای تابع بودن در علایق مخصوص خودسان برای کالاهای سازمانی و داشتن علایق مخصوص در فعالیت سازمانی و رفتار کلی تعریف میکنند. شهروند خوب به عنوان آن چه بولینو و ترنلی (۱۳۸۳) عنوان کردهاند شامل تنوع کاربرد رفتارهایی مانند داشتن نیازهای اضافی، داشتن پیشرفت در حرفه شخصی، قوانین مداوم شرکت (وقتی که هیچ کسی جستجو نمیشود)، ارتقاء و حفظ سازمانی، نگهداری حات مثبت و ناسازگاری در کار میشوند.
شمار مطالعاتی که این موضوع را مورد تحقیق قرار میدهد، به طور چشمگیری رو به افزایش است. با این حال هنوز کمبودهایی در زمینه اجماع در مورد ابعاد سازه رفتار شهروندی سازمانی وجود دارد. برخی از نویسندگان ابعاد رفتار شهروندی سازمانی را این گونه برشمرده اند؛
گراهام (۱۳۷۱) معتقد است که رفتارهای شهروندی در سازمان سه نوعاند:
۱٫ اطاعت سازمانی: این واژه توصیف کننده رفتارهایی است که ضرورت و مطلوبیت شان شناسایی و در ساختار معقولی از نظم و مقررات پذیرفته شدهاند. شاخصهای اطاعت سازمانی رفتارهایی نظیر احترام به قوانین سازمانی، انجام وظایف به طور کامل و انجام دادن مسئولیتها با توجه به منابع سازمانی است.
۲٫ وفاداری سازمانی: این وفاداری به سازمان از وفاداری به خود، سایر افراد و واحدها و بخشهای سازمانی متفاوت است و بیان کننده میزان فداکاری کارکنان در راه منافع سازمانی و حمایت و دفاع از سازمان است.
۳٫ مشارکت سازمانی: این واژه با درگیر بودن در اداره سازمان ظهور مییابد که از آن جمله میتوان به حضور در جلسات، به اشتراک گذاشتن عقاید خود با دیگران و آگاهی به مسائل جاری سازمان، اشاره کرد. (گراهام،۱۳۸۰،۳).
گراهام با انجام این دسته بندی از رفتار شهروندی، معتقد است که این رفتارها مستقیماً تحت تأثیر حقوقی قرار دارد که از طرف سازمان به فرد داده میشود. در این چارچوب حقوق شهروندی سازمانی شامل عدالت استخدامی، ارزیابی و رسیدگی به شکایات کارکنان است. بر این اساس وقتی که کارکنان میبینند که دارای حقوق شهروندی سازمانی هستند به احتمال بسیار زیاد از خود، رفتار شهروندی (از نوع اطاعت) نشان میدهند. در بعد دیگر یعنی تأثیر حقوق اجتماعی سازمان که در برگیرنده رفتارهای منصفانه با کارکنان نظیر افزایش حقوق و مزایا و موقعیتهای اجتماعی بر رفتار کارکنان، نیز قضیه به همین صورت است. کارکنان وقتی میبینند که دارای حقوق اجتماعی سازمانی هستند به سازمان وفادار خواهند بود و رفتار شهروندی (از نوع وفاداری) از خود بروز میدهند و سرانجام وقتی که کارکنان میبینند به حقوق سیاسی آن ها در سازمان احترام گذاشته میشود و به آن ها حق مشارکت و تصمیمگیری در حوزه های سیاستگذاری سازمان داده میشود، باز هم رفتار شهروندی (از نوع مشارکت) از خود نشان میدهند (گراهام،۱۳۸۰، ۴).
ابعادی که بیشترین توجه را میان محققین به خود جلب کردهاند، ابعاد ارائه شده توسط ارگان میباشند. ارگان پنج بعد رفتار شهروندی را اینگونه بیان میدارد که عبارتند از؛ نوعدوستی[۸] ، رادمردی[۹]، رفتار مدنی[۱۰]، وجدانکاری[۱۱] و ادب [۱۲] که در این تحقیق نیز از این پنج بعد استفاده شده است که به توضیح آن ها میپردازیم:
-
- نوع دوستی به رفتارهای مفید و سودبخشی از قبیل ایجاد صمیمیت، همدلی و دلسوزی میان همکاران اشاره دارد که خواه به شکل مستقیم و یا غیرمستقیم به کارکنانی که دارای مشکلات کاری هستند کمک میکند.
-
- رادمردی یا تحملپذیری به شکیبایی در برابر موقعیتهای نامطلوب و نامساعد، بدون اعتراض، نارضایتی و گلایهمندی، اشاره میکند.
-
- رفتار مدنی که شامل رفتارهایی از قبیل حضور در فعالیتهای فوق برنامه و اضافی، آن هم زمانی که این حضور لازم نباشد، حمایت از توسعه و تغییرات ارائه شده توسط مدیران سازمان و تمایل به مطالعه کتاب، مجلات و افزایش اطلاعات عمومیو اهمیت دادن به نصب پوستر و اطلاعیه در سازمان برای آگاهی دیگران، میشود. براین اساس گراهام معتقد است که یک شهروند سازمانی خوب نه تنها باید از مباحث روز سازمان آگاه باشد بلکه باید درباره آن ها اظهار نظر کند و در حل آن ها نیز مشارکت فعالانه داشته باشد.
-
- وجدان کاری: نمونه های مختلفی را در برمیگیرد و در آن اعضای سازمان رفتارهای خاصی را انجام میدهند که فراتر از حداقل سطح وظیفه ای مورد نیاز برای انجام آن کار است.