راپس[۱۹](۲۰۱۴، ۱۸) بر این باور است که سازماندهی مؤثر فعالیتهای سازمان ها به دلیل برخورداری از نظام اجتماعی پیچیده، با تکیه بر نظارتهایی که حاوی سیستم بازخودر مناسب باشد، امکانپذیر است. بدین معنی که سازوکارهای سیستم بازخورد مناسب، میتواند بر پیشبرد نظام مدیریتی سازمانی تاثیر داشته باشد.
۲-۶-۲ تاثیر نیروی انسانی خبر در پیشبرد نظام مدیریت
نیروی انسانی ، مهمترین و ارزشمندترین عامل، از منابع مختلف تولید است. عامل انسانی در سازمان، کلیه کارکنان شاغل در سازمان اعم از مدیران، سرپرستان، کارشناسان، کارمندان و کارگران را در سطوح مختلف شغلی دربرمی گیرد واشتغال از جمله مسائلى است که همیشه، دولتها و ملتها را به خود مشغول داشته است.هر چند شغل و حرفه به ظاهر، به بعد معیشتى انسانها مربوط مىشود، ولى با بعد فردى، خانوادگى، اجتماعى، سیاسى و فرهنگى آنان نیز ارتباطى تنگاتنگ دارد و توجه به این ویژگی ها در کیفیت و تعالی سازمان و پیشبرد نظام مدیریتی سازمان مؤثر است (پارت[۲۰]، ۲۰۱۳، ۹۶).
بسیاری از سیستمها و ابزار مدیریتی که در دهه های اخیر برای ارتقای سطح مدیریت به سازمانها معرفی شدهاند، روشهایی برای شناخت و ارزیابی به شمار میروند. برخی از آن ها بر محصول یا بخش خاصی از سازمان متمرکز شده و برخی دیگر به فرایندی خاص، توجه میکنند. برخی از سیستمها نیز مدعیاند که بر تمامی ابعاد و زوایای سازمان اشراف داشته و آن را به طور فراگیر، ارزیابی کرده و شناخت جامعی از سازمان ارائه میکنند. یکی از مدل های بکارگرفته شده ، مدل تعالی سازمانی میباشد.امروزه تمایل به کاربرد سیستمی جامع برای ارزیابی سازمان و بنا کردن برنامه های بهبود بر اساس شناخت حاصل از بهکارگیری آن ها روندی رو به افزایش داشته است. نظام ارزیابی جامع، دارای ویژگیهایی است که می توان در ارزیابی عملکرد کارکنان از آن ها استفاده نمود . از جمله میتوان به جامع بودن معیارها و شاخصها و امکانپذیر بودن ارزیابی کمی آن ها ، فرآیندگرایی و ارزیابی فرایندها ، ارتباط منطقی و ساختاری متقابل معیارها ، توجه به بهبود مستمر و حرکت به سوی تعالی اشاره کرد.
این شاخص (معیار ارزیابی عملکرد کارکنان) از این زاویه به اهمیت نقش نیروی انسانی مینگرد که سازمانهای متعالی، تمامی توان بالقوه کارکنان خود را در سطوح فردی، تیمی و سازمانی اداره کرده، توسعه بخشیده و از آن بهره میگیرند. این سازمانها عدالت و برابری را ترویج کرده، کارکنان را در اداره امور مشارکت داده و به آن ها تفویض اختیار میکنند. در واقع، این سازمانها به گونهای به کارکنان خود توجه میکنند، با آن ها ارتباط برقرار ساخته و آن ها را مورد تشویق و تقدیر قرار میدهند که در آن ها انگیزه و تعهد برای استفاده از مهارت و دانش در جهت منافع سازمانی ایجاد شود (کوک[۲۱]، ۲۰۱۳، ۱۸).
این شاخص تأکید دارد که سازمانهای متعالی به طور فراگیر، نتایج مهم مرتبط با حوزه کارکنان خود را اندازهگیری کرده و به آن ها دست مییابند. این مهم به دو طریق اندازهگیری شده و ارزیابی میشوند:
۱٫ مقیاسهای ادراکی که بیانگر ادراک کارکنان از سازمان است و به طور عمده از طریق نظرسنجیها، گروههای نمونه، مصاحبه ها و ارزیابیها به دست میآیند.
۲٫ شاخصهای عملکردی که شاخصهای داخلی است و توسط سازمان به منظور پایش، شناخت، پیشبینی و بهبود عملکرد کارکنان سازمان و پیشبینی نوع برداشتهای آن ها از سازمان به کار گرفته میشود (پروکتر[۲۲]، ۲۰۰۸، ۱۳۲).
تغییرات به وجود آمده در اقتصادجهانی و تلاش های انجام شده توسط سازمان جهانی در راستای جهانی کردن اقتصاد و افزایش رقابت ، کشورهای مختلف اعم از توسعه یافته و یا در حال توسعه را به این باور رسانده است که برای حضور و بقا در بازارهای منطقه ای ، جهانی و حتی داخلی باید توان و قابلیت رقابت پذیری صنایع و سازمان های خود را افزایش دهند . مدل های تعالی سازمانی یا سرآمدی کسب و کار ، به عنوان ابزارهای قوی برای سنجش میزان استقرار سیستم ها در سازمان های مختلف به کار گرفته میشوند . با به کار گیری اینگونه مدل ها ، ضمن اینکه یک سازمان میزان موفقیت خود را در اجرای برنامه های بهبود در مقاطع مختلف زمانی مورد ارزیابی قرار میدهد ، میتواند عملکرد خود را با سایر سازمان ها و به ویژه بهترین آن ها مقایسه نماید. امروزه اکثر کشورهای دنیا با تکیه بر این مدل ها ، جوایزی را در سطح ملی و منطقه ای ایجاد کردهاند که محرک سازمان ها و کسب و کارها در تعالی ، رشد و ثروت آفرینی است . در سه قطب بزرگ اقتصادی سده اخیر ژاپن – آمریکا – اروپا ، اصلی ترین نمونه این جوایز عبارتنداز : جایزه دمینگ در ژاپن ، جایزه بالدریج در آمریکا ، جایزه اروپایی کیفیت که توسط بنیاد اروپایی مدیریت کیفیت ایجاد شده و به مدل EFQM معروف است و عمومیت و استقبال بیشتری در سطح جهان کسب نموده است. دیدگاه سیستماتیک قوی ، توجه دقیق به مدیریت مبتنی بر فرآیندهای سازمانی و نتیجه گرایی مدل EFQM برای سازمان های ایرانی که معمولاً در این حوزه ها با مشکلات جدی روبرو هستند ، بسیار آموزنده و اجرایی است(جین[۲۳]، ۲۰۰۹، ۲۲).