۳٫ تجاوز داوران از حدود اختیارات
همان طور که داوری متکی به توافق طرفین است، اختیارات داوران در حل و فصل اختلاف نیز مبتنی بر توافق طرفین است. بدیهی است چنانچه داوران از اختیارات اعطایی تجاوز نمایند، رأی صادره تا حدی که از اختیارات اعطایی خارج شده، قابل شناسایی و اجرا نمیباشد. به عبارت دیگر، تصمیم داوران در موضوعاتی که به آن ها ارجاع نشده مثل این است که در خصوص آن موضوعات موافقت نامه داوری وجود ندارد. تجاوز داوران از حدود اختیارات زمانی مطرح میشود که داوران از حدود موافقت نامه داوری به معنای اعم تجاوز کردهاند. موافقت نامه داوری به معنای اعم تنها ناظر به موافقت نامه کتبی منعقده قبل از بروز اختلاف نیست. طرفین ممکن است در مراحل داوری نیز به طور صریح یا ضمنی محدوده موافقت نامه داوری را گسترش داده باشند. مثل اینکه در «ارجاع نامه» محدوده داوری توسعه یافته باشد و یا در طول رسیدگی طرفین به طور ضمنی بر توسعه محدود موافقت نامه داوری توافق کرده باشند. مسئله تجاوز از حدود اختیارات اصولاً زمانی مطرح میشود که موضوع در فرایند رسیدگی از سوی یکی از طرفین ابراز شده ولی دیوان داوری به آن توجه نکرده است و یا طرف معترض به موضوع آگاهی نداشته است.[۱۱۲]
به موجب بند (پ) ماده ۵-۱ کنوانسیون نیویورک، هرگاه رأی صادره قابل تفکیک باشد، در این صورت دادگاه باید آن بخش از رأی را که در محدوده اختیارات اعطایی صادر شده، مورد شناسایی و اجرا قرار دهد و از شناسایی و اجرای بخش دیگر خودداری کند. اما اگر تجاوز از اختیارات به نحوی است که امکان تفکیک بین بخشهای رأی وجود نداشته باشد، در این صورت از شناسایی و اجرای کل رأی خودداری خواهد شد.
۴٫ عدم ترکیب هیئت داوری یا آیین دادرسی مطابق موافقت نامه داوری
در داوری اختلاف به وسیله هیئت داوران یا دیوان داوری متشکل از یک یا چند داور رسیدگی میشود. اینکه دیوان داوری از چند داور تشکیل شده و داوران به چه نحوی باید انتخاب شوند، مطابق موافقتنامه داوری عمل میشود، بدیهی است در ملاحظه موافقت نامه داوری باید مقررات داوری مورد ارجاع نیز مدنظر قرار گیرد. مثلاً اگر در موافقت نامه داوری قید شده که داوری بر اساس مقررات داوری آنسیترال انجام شود، این مقررات از طریق ارجاع در موافقت نامه داوری درج میشوند و باید مورد لحاظ قرار گیرند.
هرگاه موافقت نامه داوری در خصوص نحوه تشکیل دیوان داوری، تعداد داوران و یا نحوه انتخاب آنان کلاً یا بعضاً ساکن باشد، در موارد سکوت مطابق قانون مقر داوری عمل میشود. عین این مطلب در مورد نحوه رسیدگی و آیین حاکم بر آن نیز صادق است. نحوه رسیدگی، تشکیل جلسات، استماع دعوی، ارزیابی دلایل و امثال آن باید مطابق موافقت نامه داوری انجام شود و هرگاه موافقت نامه داوری کلاً یا بعضاً ساکت باشد، در موارد سکوت مطابق با قانون مقر داوری عمل خواهد شد (بند ت ماده ۱-۵ کنوانسیون نیویورک).
۵٫ نقض یا تعلیق رأی داوری
در صورتی رأی داوری شناسایی و اجرا میشود که رأی نهایی بوده و برای طرفین لازم الرعایه باشد. هرگاه رأی نهایی نشده باشد مثل اینکه رأی قابل پژوهش بوده و مهلت پژوهش خواهی هنوز منقضی نشده است یا رأی در مرحله پژوهش خواهی قرار دارد، در این صورت دادگاه میتواند به درخواست محکومٌ علیه از شناسایی و اجرای رأی خودداری کند.
همچنین اگر رأی در دادگاه محل صدور رأی ابطال و یا تعلیق شده باشد، در این صورت نیز دادگاه محل شناسایی میتواند به درخواست محکومٌ علیه از شناسایی و اجرای رأی داوری امتناع نماید. همین مقرره در جایی نیز حاکم است که رأی در دادگاه کشوری ابطال شده است که فرایند داوری به موجب مقررات شکلی آن کشور انجام شده است. بند (ث) ماده ۱-۵ کنوانسیون در این خصوص مقرر میدارد: «رأی هنوز برای طرفها لازم الرعایه نشده یا توسط مرجع صالح کشوری که رأی در آن یا به موجب قانون آن صادر شده، نقض شده یا به حالت تعلیق درآمده باشد». به موجب ماده ۶ کنوانسیون ، هرگاه نقض یا تعلیق حکم از سوی محکومٌ علیه از مرجع صالح درخواست شده باشد و در عین حال تقاضای شناسایی و اجرای رأی به وسیله محکومٌ له از دادگاه محل شناسایی به عمل آمده باشد، دادگاه محل شناسایی میتواند تصمیم راجع به شناسایی و اجرای رأی را به تعویق بیندازد و یا به درخواست متقاضی شناسایی طرف دیگر را مکلف به سپردن تأمین مناسب کند.[۱۱۳]
موارد پنجگانه فوق به صورتی قابل استناد است که محکومٌ علیه به آن معترض باشد و دادگاه نمیتواند راساً نسبت به ان اقدام کند. اما در دو مورد زیر رأی داور اساساً قابل شناسایی و اجرا در کشور متعاهد نیست و دادگاه میتواند راساً از شناسایی و اجرای آن خودداری کند ولو اینکه محکومٌ علیه به آن استناد نکند.
۶٫ داوری نپذیری اختلاف
چنانچه حل و فصل برخی از اختلافات از طریق داوری به موجب مقررات کشور محل شناسایی امکان پذیر نباشد، دادگاه میتواند راساً یا به درخواست محکومٌ علیه از شناسایی و اجرای رأی داوری خودداری کند. در ایران دعاوی بسیار محدودی صراحتاً از حیطه داوری خارج شده است. به موجب ماده ۴۹۶ قانون آیین دادرسی مدنی «دعاوی زیر قابل ارجاع به داوری نیست:
۱) دعوای ورشکستگی ۲) دعاوی راجع به اصل نکاح، فسخ آن، طلاق و نسب».
تنها اختلاف تجاری که طبق مقررات ایران صراحتاً قابل ارجاع به داوری نیست، ورشکستگی است، زیرا سایر موارد جنبه تجاری ندارند.
۷٫ مخالفت رأی با نظم عمومی
در اسناد بینالمللی و قوانین ملی گوناگون مقرر شده که رأی داوری نباید مخالف نظم عمومی باشد. نظم عمومی در خصوص دو کشور مقر داوری و محل شناسایی و اجرای رأی مطرح میشود. کشور محل شناسایی و اجرای رأی میتواند به استناد مخالفت با نظم عمومی از شناسایی و اجرای رأی داوری خودداری نماید.
منظور از مخالفت با نظم عمومی یعنی رأی صادره حاوی مواردی است و یا متکی به اصول و روشی صادر شده که نظم عمومی کشور محل شناسایی را مختلف میکند مثل رایی که از طریق ارتشاء به دست آمده است. اجرای این رأی در ایران مخالف نظم عمومی کشور است. همچنین اگر در رسیدگی فرصت برابر با طرفین جهت طرح مسائل خود داده نشده باشد یا رسیدگی به صورت مغرضانه و جانبدارانه برگزار شده باشد، در این موارد نیز ممکن است از شناسایی و اجرای رأی صادره به دلیل مخالفت با نظم عمومی امتناع کرد.