نتایج کسبوکار[۱۰]:
شامل شاخصهای کلیدی مالی و غیرمالی هستند که برای اندازه گیری عملکرد اجرایی سازمان به کار برده می شوند (باقری و علیزاده و علاءالدینی، ۱۳۹۰، ۶۷).
۱-۹-۲٫ تعریف عملیاتی متغیرهای تحقیق
معیارهای ارزیابی عملکرد:
معیارهای ارزیابی عملکرد بر اساس مدل تعالی سازمانیEFQM عبارت است از:
-
- معیار نتایج مشتری
-
- معیار نتایج کارکنان
-
- معیار نتایج جامعه
- معیار نتایج کسب و کار (پورآقا و ابراهیمیجمارانی، ۱۳۹۲، ۲۱). که پژوهشگر برای سنجش آن ها از پرسشنامه محقق ساختهای که با الگوبرداری از پرسشنامه های استاندارد موجود در ویرایش ۲۰۱۰ و ۲۰۱۳ تهیه نموده استفاده می شود.
معیار نتایج مشتری:
معیارهای ارزیابی عملکرد بر اساس نتایج مشتری مدل تعالیEFQM عبارت است از:
-
- شاخصهای برداشتی
- شاخصهای عملکردی
معیار نتایج کارکنان:
معیارهای ارزیابی عملکرد بر اساس نتایج کارکنان مدل تعالیEFQM عبارت است از:
-
- شاخصهای برداشتی
- شاخصهای عملکردی
معیار نتایج جامعه:
معیارهای ارزیابی عملکرد بر اساس نتایج جامعه مدل تعالیEFQM عبارت است از:
-
- شاخصهای برداشتی
- شاخصهای عملکردی
معیار نتایج کسب و کار:
معیارهای ارزیابی عملکرد بر اساس نتایج کسبوکار مدل تعالیEFQM عبارت است از:
-
- دستاوردهای کسبوکار
- شاخصهای عملکردیکسبوکار
۱-۱۰٫ فرایند اجرای تحقیق
شرکتهای پتروشیمی خوزستان
توانمندساز
برنامه ها، فعالیتها و فرایندهایی است که سازمان قصد انجام آن ها را دارد.
مسئله
پ
پ
پ
پ
پ
عملکرد و نتایج
عملکرد سازمان، نتایج برداشتی و کلیدی کسب و کار را شامل می شود.
نتایج کلیدی کسبوکار
نتایج جامعه
نتایج کارکنان
نتایج مشتری
تهیه ابزار
بازخورد
اندازه گیری عوامل
اولویت بندی عملکرد شرکت
بازخورد
ارائه راهکارهایی متناسب با نتایج
شکل۱-۲٫ مدل مفهومی تحقیق
شکل۱-۲٫ مدل مفهومی تحقیق
شکل۱-۲٫ مدل مفهومی تحقیق
فصل دوم
الف
مبانی نظری و پیشینه پژوهش
بخش اول :
-
- ارزیابی عملکرد
-
- کیفیت
- مدلهای تعالی سازمانی
۲-۱٫ مقدمه
امروزه نقش نظامهای ارزیابی و نظارت کارآمد در بهبود و تعالی سازمانها کاملاً شناخته شده است. ارزیابی عملکرد سازمانها جهت شناسایی نقاط قوت و ضعف به منظور استفاده بهینه از منابع و امکانات از جایگاه خاصی برخوردار بوده و شایان توجه زیادی می باشد، در واقع مقوله ارزیابی عملکرد، توجه به “باید” و “هست” است. با بهره گرفتن از ارزیابی میتوان به شکاف میان عملکرد و هدف دست یافت. در هر سازمان، مجموعه فعالیتها و عواملی هستند که در ارتباط با یکدیگر و محیط، عملکرد نهایی آن را میسازند. پس این مجموعه ها باید مورد سنجش قرار گیرند تا بتوان نسبت به آن ها آگاهی یافت. البته این امر از آنجا ناشی می شود که در دنیای پررقابت امروزی، تنها شرط بقاء و حضور در عرصه فعالیتها، صحت عمل و برخورداری از کارایی و اثربخشی است و اینها به دست نمیآید مگر با برنامه ریزی، نظارت، کنترل و ارزیابی مستمر فعالیتها. در همین راستا مدلهای تعالی سازمانی[۱۱] به عنوان ابزاری قوی در پاسخگویی به این نیاز سازمانها از موفقیت چشمگیری برخوردار بوده و توانسته تا حدود زیادی در آسیبشناسی سازمانی و تعیین مسیر حرکت جهت دسترسی به تعالی مورد استفاده قرار گیرند. در واقع مدلهای تعالی سازمانی، در پی پاسخ به این سؤال هستند که سازمان برتر چگونه سازمانی است، چه اهدافی را دنبال می کند و چه معیارهایی بر رفتارهای آن حاکم است. با به کارگیری این مدلها ضمن اینکه سازمان میتواند موفقیت خود را در اجرای برنامه های بهبود در مقاطع مختلف زمانی مورد ارزیابی قرار دهد، میتواند عملکرد خود را با سایر سازمانها، به ویژه بهترین آن ها مقایسه کند. امروزه اکثر کشورهای دنیا، با تکیه بر این مدلها، جوایزی را در سطح ملی و منطقهای ایجاد کرده اند که محرک سازمانها و کسب و کارها در تعالی، رشد و ثروت آفرینی است. در بین این مدلها، مدل تعالی سازمانی، به عنوان یکی از جامعترین مدلهای ارزیابی عملکرد شناخته شده است و الگویی برای بسیاری از کشورهای دیگر در طراحی این جوایز بوده است. مدل تعالی سازمانی الگویی از یک سازمان ارائه می کند که در ایده و عمل، سرآمد سازمانهای دیگر است و نشان می دهد در فضای رقابتی، برای رشد، ماندگاری و برتری، چگونه باید عمل کرد. مدل تعالی سازمانی به عبارت دیگر تصویری کلان از نقشهای است که هر سازمان میتواند از آن بهره گیرد تا ابعاد مختلف مدیریتی و عملیاتی خود را در قالبی یکپارچه و جامع بهبود و تعالی بخشد.
۲-۲٫ اهمیت ارزیابی و مدیریت عملکرد
بهبود مستمر عملکرد سازمانها، نیروی عظیم همافزایی[۱۲] ایجاد می کند که این نیروها میتواند پشتیبان برنامه رشد، توسعه و ایجاد فرصتهای تعالی سازمانی شود. دولتها، سازمانها و مؤسسات تلاش جلوبرندهای را در این مورد اعمال می کنند. بدون بررسی و کسب آگاهی از میزان پیشرفت و دستیابی به اهداف و بدون شناسایی چالشهای پیشروی سازمان و کسب بازخورد و اطلاع از میزان اجرای سیاستهای تدوین شده و شناسایی مواردی که به بهبود جدی نیاز دارند، بهبود مستمر عملکرد میسر نخواهد شد. تمامی موارد مذکور بدون اندازه گیری و ارزیابی امکانپذیر نیست.
لرد کلوین[۱۳] فیزیکدان انگلیسی در مورد ضرورت اندازه گیری میگوید: «هرگاه توانستیم آنچه درباره آن صحبت می کنیم اندازه گرفته و در قالب اعداد و ارقام بیان نماییم، میتوانیم ادعا کنیم درباره موضوع مورد بحث چیزهایی میدانیم. در غیر این صورت آگاهی و دانش ما ناقص بوده و هرگز به مرحله بلوغ نخواهد رسید» (رحیمی، ۱۳۸۵، ۳۶).
علم مدیریت نیز مبین مطالب مذکور است. هر چه را که نتوانیم اندازه گیری کنیم نمیتوانیم کنترل کنیم و هر چه را که نتوانیم کنترل کنیم مدیریت آن امکانپذیر نخواهد بود. موضوع اصلی در تمام تجزیه و تحلیلهای سازمانی، عملکرد است و بهبود آن مستلزم اندازه گیری است و از اینرو سازمانی بدون سیستم ارزیابی عملکرد قابل تصور نمیباشد.
همچنین صاحبنظران و محققین معتقدند که ارزیابی عملکرد، موضوعی اصلی در تمامی تجزیه و تحلیلهای سازمانی است و تصور سازمانی که شامل ارزیابی و اندازه گیری عملکرد نباشد، مشکل است. ارزیابی و اندازه گیری عملکرد موجب هوشمندی سیستم و برانگیختن افراد در جهت رفتار مطلوب می شود و بخش اصلی تدوین و اجرای سیاست سازمانی است (الهی، ۱۳۸۷، ۵۱).
ارزیابی و اندازه گیری عملکرد بازخورد لازم را در موارد زیر ارائه می کند: