در این بخش یافته های تحقیق مورد تجزیه و تحلیل قرار میگیرند. برای تجزیه و تحلیل فرضیه اصلی پژوهش با توجه به ماهیت آن از آزمون تحلیل کوواریانس بین گروهی استفاده میشود .با این حال در ابتدا لازم است نتایج آزمون لوین درمورد پیش فرض برابری واریانسها گزارش شود.
جدول۴-۴: نتایج آزمون لوین درمورد پیش فرض برابری واریانس نمره کلی رضایت زناشویی آزمودنیهای مورد مطالعه
متغیر
ضریب F
ضریبp
رضایت زناشویی
۹۸۱/۰
۳۳۲/۰
نتایج جدول۴-۴ نشان میدهد که در متغیر رضایت زناشویی مقدار f درسطح ۰۵/۰ معنادارنیست(p>0/05) بنابرین مفروضه یکسانی واریانسها تأیید میشود. ضمنا با توجه به رعایت سایر مفروضهها (پیش فرض خطی بودن و همگنی شیبها) برای تجزیه و تحلیل فرضیه پژوهش میتوان از آزمون تحلیل کوواریانس بین گروهی استفاده نمود.
- رویکرد زوج درمانی شناختی ـ رفتاری گروهی بر پربارسازی روابط زناشویی مؤثر است؟
به منظور بررسی معناداری میزان تغییرات به دست آمده و تعیین اندازه اثر زوج درمانی شناختی- رفتاری گروهی بر افزایش میزان رضایت زناشویی زوجین، ابتدا نمرههای پیش از مداخله تعدیل شد و سپس از آزمون تحلیل کوواریانس بین گروهی استفاده گردید تا اندازه اثرات آموزش زوج درمانی شناختی- رفتاری گروهی بر افزایش میزان رضایت زناشویی زوجین گروه مورد مطالعه مطابق با ملاکهای کوهن گزارش شود. بر این اساس نتایج حاصل از بررسی و تحلیل این فرضیه تحقیق، در جدول ۴-۵ نشان داده میشود.
جدول۴-۵- تحلیل کوواریانس بین گروهی اثرات آموزش زوج درمانی شناختی- رفتاری گروهی بر افزایش کلی رضایت زناشویی
منبع تغییرات
مجموع مجذورات
درجه آزادی
میانگین مجذورات
نسبت
F
سطح معناداریp
اندازه اثر
رضایت زناشویی
۲۸/۱۹۹۰
۱
۲۸/۱۹۹۰
–
–
–
گروه
۶/۱۰۳۳
۱
۶/۱۰۳۳
۰۸/۳۵
۰۰۲/۰
۶۳۶/۰
خطا
۸۴/۶۵۵۱
۷۷
۰۷/۸۵
کل
۸۲۸۲۷۲
۸۰
با توجه به اطلاعات جدول ۴-۵ و بر اساس نتایج آزمون تحلیل کوواریانس بین گروهی و پس از کنترل متغیرهای مداخلهگر، اثر آموزش زوج درمانی شناختی – رفتاری بر افزایش رضایت زناشویی زوجین مورد مطالعه، معنی دار بوده است ( ۰۸/۳۵= F و(۰۵/۰P<). یعنی وقتی که اثر پیش آزمون رضایت زناشویی به صورت آماری کنترل میشود بین میزان رضایت زناشویی دو گروه آزمایش و گواه در مرحله پس آزمون تفاوت معناداری وجود دارد (۰۵/۰P<)و میتوان ادعا نمود زوج درمانی شناختی- رفتاری گروهی بر پربارسازی روابط زناشویی مؤثر بوده است و اندازه تاثیر نیز برابربا ۶۳۶/۰ است که مطابق با ملاکهای کوهن بالاتر از حد متوسط است. بنابر شواهد فوق، فرضیه پژوهش مورد تأیید قرار میگیرد.
فصل پنجم
بحث و نتیجهگیری
۵-۱ بحث و نتیجه گیری
هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر زوج درمانی شناختی- رفتاری گروهی بر پربارسازی روابط زناشویی زوجین است. پژوهش حاضر از نوع طرحهای تجربی تک گروهی با پیش آزمون و پس آزمون است.
جامعه آماری پژوهش شامل ۸۰ نفر از والدین کودکان مهدکودکی واقع در شهر تهران در سال۱۳۹۳ میباشد و نمونهگیری تصادفی و در دوگروه آزمایش و گواه انجام شده است. گروه آزمایش به مدت ۱۰ جلسه۹۰دقیقهای تحت آموزش زوجدرمانی گروهی مبنی بر رویکرد شناختی- رفتاری قرار گرفتند. ابزار به کار رفته در این پژوهش پرسشنامه رضامندی زناشویی انریچ است. یافته های پژوهش با بهره گرفتن از روش کوواریانس بین گروهی تحلیل شد. فرضیه اصلی تحقیق مبنی بر افزایش رضامندی زناشویی زوج ها تأیید شده است. نتایج نشان داد زوج درمانی شناختی ـ رفتاری گروهی بر پربارسازی روابط زناشویی مؤثر بوده است و اندازه تاثیر نیز برابربا ۶۳۶/۰ است که مطابق با ملاکهای کوهن بالاتر از حد متوسط است. بنابر شواهد فوق، فرضیه پژوهش مورد تأیید قرار میگیرد.
در مقایسه تطبیقی با تحقیقات و پژوهشهای پیشین، نتایج این پژوهش با بخشهایی از تحقیقات و یافته های محققان و پژوهشگران داخلی مانند عرفانی اکبری(۱۳۷۸)، اعتمادی(۱۳۸۴)، نظری(۱۳۸۴)، اعتمادی(۱۳۸۴)، اولیاءوهمکاران(۱۳۸۵)، خمسه(۱۳۸۷)، موحدی(۱۳۸۷)، اثباتی(۱۳۸۸) و پورسردار(۱۳۸۹) وخارجی مانند ولیهان[۹۱](۲۰۰۰) هالفورد ساندرز و بهرنس(۲۰۰۱) جاکوبسکی[۹۲] و همکاران(۲۰۰۴) همسو است و با یافته های آن ها انطباق دارد.
محققان مذکور در نتایج تحقیقات و یافته های خود گزارش نمودهاند که آموزشها و مداخلات گروهی همانند آموزش زوج درمانی شناختی ـ رفتاری علاوه براینکه بر روی میزان سازگاری و رضامندی زناشویی زوجین تاثیر داشته است همچنین به میزان قابل ملاحظهای بر موضوعات و رفتارهایی مانند ایجاد و افزایش صمیمیت زوجها و حتی با روش غنیسازی ارتباط بین افراد بر سازگاری اجتماعی آن ها هم تاثیر مثبتی داشته است و علاوه برآن رویکرد زوج درمانی شناختی ـ رفتاری گروهی قادر است بر موضوعات و مؤلفههای دیگری از قبیل افزایش صمیمیت و کاهش تفکر قطعینگر زوجها مؤثر بوده و لذا نقش مهمی در ایجاد صمیمیت و بهبود روابط زناشویی دارد.
همچنین آن ها در نتایج خود به این موضوع نیز اشاره نمودهاند که حتی این مداخلات میتواند نتایج ثمربخشی در رضایت زناشویی و پربارسازی این روابط داشته باشد و بنابرین به طور غیر مستقیم سطح سلامت عمومی افراد آموزش دیده را نیز ارتقا دهد و تاثیر قابل ملاحظهای بر افزایش میزان سلامت روان این افراد داشته باشد.
ولیهان (۲۰۰۰) تاثیر یک برنامه غنیسازی ازدواج(بهبود روابط) را بر تغییر دیدگاه زوجها درباره صمیمت و رابطه جنسی مورد پژوهش قرار داد. نتایج نشان داد که زوجهای مورد مطالعه ، ارتباطات صمیمانه خود را نسبت به قبل بهتر ارزیابی کردند، روابط جنسی رضایتمندانهای را گزارش کردند.
تحقیقات هالفورد ساندرز و بهرنس(۲۰۰۱) هم نشان داد که زوجهایی که در معرض خطر بالایی بودند و تحت آموزش قرار گرفتند، نسبت به زوجهای گروه کنترل، رضایت زناشویی بسیار بالاتری به خصوص در ابعاد شخصیتی و مدیریت مالی را نشان دادند.
جاکوبسکی و همکاران(۲۰۰۴) نشان میدهند که آموزش برنامه مهارتهای ارتباط صمیمانه میتواند باعث اضطراب کمتر، افزایش سازگاری زناشویی، رضایت و افزایش تفاهم شخصیتی بین زوجها میشود. همچنین نتایج تحقیق عرفانی اکبری(۱۳۷۸) در زمینه بررسی مشکلات مربوط به صمیمیت زوجها و تاثیر درمان مشکلات ارتباطی نشان داد که درمان روابط میتوانند مشکلات مربوط به صمیمیت زوجها و مشکلات مربوط به عدم توافق، علاقه، محبت و تعهد و سازگاری شخصیتی زوجها را بهبود بخشد.
نتایج پژوهش اعتمادی(۱۳۸۴) در زمینه بررسی تاثیر زوجدرمانی به شیوه شناختی- رفتاری بر افزایش صمیمیت زوجها نشان داد که آموزش به شیوه شناختی- رفتاری میزان صمیمیت عاطفی، عقلانی، جنسی و جسمانی زوجها را افزایش داد.