۲-۱۰-۷ اندازه گیری شفافیت
شفافیت شرکت ها سه عنصر اصلی دارد: ۱- گزارشگری مالی (اختیاری و اجباری) ۲- انتشار اطلاعات از طریق رسانه ها و اینترنت ۳- کسب اطلاعات محرمانه و ارسال آن از طریق تحلیلگران مالی، سرمایه گذاران نهادی و افراد داخل شرکت. همچنین در پژوهش های متعددی که در زمینه اندازه گیری عناصر مختلف شفافیت انجام شده است، از معیارهای زیر استفاده شده است:
در ارتباط با مورد اول از معیارهایی مانند میزان افشای اطلاعات از طریق پانوشت در صورت های مالی، افشای اطلاعات در مورد حاکمیت شرکتی، افشای هویت سهامداران عمده و مدیران، به موقع بودن گزارشات مالی، تعداد اقلام خاص حسابداری که در گزارشات میان دوره یی افشا شده است، میزان افشای اهم رویه های حسابداری و تعداد گزارشات میان دوره یی استفاده شده است. از دلایل گنجاندن «ابزارهای انتشار اطلاعات» به عنوان یکی از عناصر شفافیت، توجه به ویژگی «در دسترس بودن اطلاعات» در تعریف شفافیت است. برای اندازه گیری «ابزارهای انتشار اطلاعات» از میزان نفوذ رسانه های مختلف مانند تعداد روزنامه های منتشره و شمار کانال های تلویزیونی به طور سرانه یا مالکیت رسانه ها (خصوصی یا دولتی) استفاده شده است.ارتباط بین افشای اطلاعات برای عموم و پردازش اطلاعات محرمانه و فرایند جمع آوری اطلاعات توسط سرمایه گذاران در حکم معیارهایی مهم برای تخصیص اطلاعات در اقتصاد هستند. شرکت ها عمدتاًً به سه طریق اطلاعات محرمانه را به بازار ارائه میدهند. متداول ترین روش ارائه اطلاعات از طریق تحلیلگران مالی است که از سوی دیگر سرمایه گذاران نهادی نیز اطلاعات را جمع آوری و پردازش کرده و بر مبنای آن مبادله میکنند. نفوذ سرمایه گذاران نهادی بازار هم معیار دیگری برای اندازه گیری شفافیت است.
اکنون پرسش این است که برای اندازه گیری شفافیت در بازار ایران از کدام متغیرها استفاده کنیم؟ در صورتی که از میان تعاریف مختلف شفافیت تعریف مبتنی بر ذی نفعان را بپذیریم، استفاده از متغیرهایی که بتواند عناصر کلیدی تعریف مذکور را اندازه بگیرد مناسب به نظر میرسد. در این تعاریف بر «جریان به موقع و قابل اتکای اطلاعات» و «در دسترس» بودن آن برای ذی نفعان تأکید شده است.
۲-۱۰-۸ اهمیت شفافیت در بازارهای مالی
امروزه تقاضا برای شفافیت فعالیت نهادها و بازارها به شدت افزایش یافته است. بسیاری از استدلالهایی که درباره ایجاد یک نظام مالی جدید جهانی مطرح میشود، پیش از هر چیز بر درخواست افزایش شفافیت متمرکز است.
درخواستهای فزاینده برای شفافیت در مباحث اقتصادی، مالی و تجاری، بیانگر گرایش جهانی به سمت شفافیت بیشتر در زمینههای حساس است. پژوهشگران، سیاستگذاران و مجریان امور، همگان را به شفافیت در مقولههای مختلفی از قبیل بانکداری، معیارهای حسابداری و حسابرسی، رویههای بودجه ملی، کنترل مواد مخدر، محیطزیست، فعالیتهای مبارزه با فساد، کمکهای توسعهای چند جانبه و قوانین کار و زیستمحیطی در بخش خصوصی فرا میخوانند.
هر قدر تبادل اطلاعات در جوامع بیشتر باشد، امکان گرفتن تصمیمهای آگاهانه و پاسخگویی بخش خصوصی و دولتی در مورد چگونگی تحصیل و مصرف منابع، بیشتر میشود و امکان رشد فساد کاهش مییابد.(ایشوانا و همکاران،۱۹۹۹)
هدف از درخواست شفافیت، اجازه دادن به افراد، بازارها یا دولتها است تا سایرین را در برابر سیاستها و عملکردهاشان پاسخگو نگه دارند. بنابرین، شفافیت را میتوان به منزله اطلاعاتی دانست که توسط نهادها منتشر میشوند و مربوط به ارزیابی این نهادهاست (حیدری، ۱۳۸۳).
برخی از کارکردهای افزایش شفافیت در بازارهای مالی عبارت است از:
پاسخگویی و مسئولیتپذیری: در واقع دسترسی به نگام به اطلاعات مناسب، مایه حیات پاسخگویی است. شفافیت و صداقت در ارائه اطلاعات، برای اعتماد و کاهش فساد حیاتی است. امروزه افزایش شفافیت و پاسخگویی منجر به افزایش مسئولیتپذیری نیز میشود. با افزایش مسئولیتپذیری، عملکرد شرکتها بهبود مییابد.
کارایی: کارایی بازار مالی منوط به شفافیت اطلاعات است. هر قدر این شفافیت ارتقا یابد، کارایی بازار سرمایه نیز افزایش پیدا میکند. جو عمومی اعتماد در بازار مبنی بر شفافیت اطلاعات ارائه شده و عبور آن ها از فیلترهای رسمی که در مورد شفافیت آن ها اطمینان نسبی دهد، در افزایش و بهبود کارایی بازار مالی نقش بسزایی خواهد داشت. در صورتی که با افزایش شفافیت اطلاعات، بازار مالی از ثبات نسبی برخوردار شود و احتمال وقوع بحران کاهش یابد، اعتماد سرمایهگذاران افزایش مییابد، افراد بیشتری وارد بازار میشوند، نقدشوندگی بازار افزایش و امکان تامین منابع مالی برای شرکتها افزایش مییابد و سرمایهگذار با در دست داشتن اطلاعات شفاف منابع مالی خود را در اختیار شرکتهایی قرار میدهد که توان استفاده کارا از آن را دارند. این به معنای بهبود کارایی تخصیصی در بازار است و منجر به خروج شرکتهایی با عملکرد ضعیف از بازار میشود.
کشف قیمت: یکی عوامل مؤثر در دستیابی به کشف قیمت واقعی، لزوم شفافیت در اطلاعات ارائه شده است. هرچه اطلاعات افشاشده بیشتر و صحیحتر باشند، فرایند کشف قیمت آسانتر و دقیقتر خواهد بود.
تخصیص سرمایه: اصولاً سرمایهگذاران به دنبال مکانی برای سرمایهگذاری هستند که بیشترین بازدهی و کمترین ریسک را برای آن ها به همراه داشته باشد. از اینرو شرکتهایی که در نشان دادن عملکرد خود شفاف عمل نمیکنند، ریسک سرمایهگذاری خود را بالا برده و جذابیت خود را از دید سرمایهگذاران از دست میدهند. این اقدام ممکن است با وجود سود ده بودن شرکت، سرمایه را به سمت آن سوق نداده و باعث تخصیص نیافتن بهینه منابع گردد.
نامتقارن بودن اطلاعات: با حرکت از جامعه سنتی به سمت جامعه مدرن، میزان نامتقارن بودن اطلاعات افزایش مییابد، چرا که با تقسیم کار بیشتر و تخصصیتر شدن کارها، هر فرد تنها در موارد معدودی از فعالیتها اطلاع دارد. نامتقارن بودن اطلاعات دارای پیامدهای نامطلوب متفاوتی از قبیل افزایش هزینه های افراد و شرکتها، ضعف عملکرد شرکتها و بازارها، کاهش نقدشوندگی در بازارها و از دست رفتن کارایی بازارها خواهد شد. افزایش شفافیت باعث از بین رفتن نامتقارن بودن و در نهایت حذف رانتهای اطلاعاتی میشود.
بازار مدیران حرفهای: برای این که عزل و نصب مدیران در شرکتها در جهت رفع منافع کلیه ذینفان و جامعه باشد، همچنین استقلال مدیریت حفظ شود، تضاد منافع بین کلیه ذینفعان و شرکتها و جامعه مدیریت شود و شرکتها پاسخگو، مسئولیتپذیر و شفاف باشند، لازم است که بازار مدیران حرفهای وجود داشته باشد تا انتخاب مدیران از میان مدیران با پیشینه و عملکرد مشخص، انجام شود.
در بهبود عملکرد مدیریت، کانونها و سازمانهای مردمنهاد (NGO) میتوانند نقش اساسی به عهده داشته باشند.
همچنین بحث حفظ محیطزیست، رعایت اخلاق حرفهای و ایفای مسئولیتهای اجتماعی مدیران از جمله مواردی است که از طریق بازار مدیران حرفهای و کانونهای پرسشگر، قابل پیگیری میباشند.
ارتباط تنگاتنگی بین مفاهیم راهبری شرکتی وجود دارد و هیئتمدیره در ایجاد سازمانهای پاسخگو، مسئولیتپذیر و شفاف، نقش اساسی ایفا میکند.