فرهنگ عامل مهمی است که تعیینکننده دیدگاهها و اقدامهای مدیریتی است و بر عملکرد مدیریت اثر میگذارد. آشنایی با ویژگیهای سایر فرهنگها و پاسخگویی به این پرسش که فرهنگ چرا و چگونه بر رفتار اثر میگذارد، از اساسیترین مسائلی است که مدیریت شرکتها و سازمانها با آن مواجهاند. اساساً فرهنگ عامل تعیینکننده رفتار و ابزاری لازم برای درک فراگیر مدیریت است. بهطورکلی فرهنگ به نوع درک انسان از جهانی که در آن زندگی میکند اشاره دارد. رونن (Ronen) معتقد است فرهنگ معرف دیدگاهها و رفتار است. به عبارت دیگر، فرهنگ بیانگر روش مشترک بودن، ارزیابی کردن و انجام دادن است که از یک نسل به نسل دیگر منتقل میشود. فرهنگ دربرگیرنده مفهومی اخلاقی است و مشخص میسازد که برای هر گروه چه چیز درست یا نادرست است. فرهنگ، عامل مشترک در مورد همه اعضای یک گروه است و بنیان اساسی زندگی اجتماعی و گروهی به شمار میآید. به گفته هافستد (Hofstede) اساس فرهنگ، برنامهریزی فکری جمعی است. در واقع فرهنگ در میان اعضای یک منطقه، جامعه یا گروه مشترک است و وجه افتراق آن ها با اعضای دیگر مناطق، گروهها و ملتها شمرده میشود (ایران زاده،۱۳۷۷).
-
-
- تعریف فرهنگ
-
هر جامعهای به وسیله فرهنگ خاصی تعریف و پایهریزی میشود. فرهنگ مهم است زیرا هر اقدامی بدون آگاهی از نیروهای فرهنگی ممکن است پیامدهای پیشبینینشده و ناخواستهای داشته باشد (فقهی فرهمند، ۱۳۸۸).
تعاریف اولیه فرهنگ را ویژگیهایی نشان میداد که انسانها را از دیگر گونهها متمایز میکرد. تیلور (Tylor)، انسانشناس اجتماعی بریتانیایی در سال ۱۹۸۱، فرهنگ را چنین تعریف کردهاست: ” مجموعهای درهمتنیده که شامل دانش، باور، هنر، اصول اخلاقی، قانون، آدابورسوم و دیگر تواناییها و عادات کسبشده توسط انسان به عنوان عضوی از جامعه میباشد” (داناییفرد، ۱۳۸۹).
فرهنگ همانند بسیاری از مفاهیم علوم انسانی، معانی و تعاریف متعددی دارد، جامعهشناسان، مردمشناسان و صاحبنظران که در حیطه اجتماع به تحقیق و تفحص پرداختهاند تعاریف متعددی را از این مفهوم ارائه نمودهاند:
-
- در فرهنگ فارسی عمید، فرهنگ عبارت است از دانش، ادب، علم، معرفت، تعلیم و تربیت، آثار علمی و ادبی یک قوم یا ملت؛
-
- فرهنگ دستهای از ارزشها، باورها، درک مشترک، تفکر و هنجارهای رفتاری مشترک است که همه اعضای جامعه در آن هستند. فرهنگ را نمیتوان دقیقاً تعریف کرد اما میتوان آن را درک و احساس کرد. فرهنگ به طور آشکار و نا آشکار رفتارها را در جامعه جهت میدهد و یقیناً روی تصمیمگیری تأثیر دارد (Mobley et al., 2005).
-
- به عقیده دیویدسون[۴] (۲۰۰۱) “فرهنگ الگویی از ارزشها و باورهای مشترک است که به اعضای یک سازمان معنی و مفهوم میبخشد و برای رفتار آن ها در سازمان دستورالعملهای لازم را فراهم میآورد” (فیض پور و همکاران، ۱۳۸۹)؛
-
- فرهنگ را میتوان مجموع رفتارهای اکتسابی و ویژگیهای اعتقادی اعضای یک جامعه معین تعریف کرد. همچنین فرهنگ مجموعه بههمپیوستهای از شیوه های تفکر، احساس و عمل است که کموبیش مشخص است و توسط تعداد زیادی از افراد فراگرفته میشود و بین آن ها مشترک است و به دو شیوه عینی و نمادین به کار گرفته میشود تا این اشخاص را به یک جمع خاص و متمایز مبدل سازد (خلج، ۱۳۸۶)؛ و
- تعریف کنونی فرهنگ میتواند چنین باشد: “دانش مکتسبهای که انسان برای تعبیر و تفسیر تجربه و ایجاد رفتار اجتماعی مورداستفاده قرار میدهد، فرهنگ نامیده میشود.” در تعریف اخیر، هم محتوا و هم مفهوم فرهنگ مورد تأکید قرارگرفته و انطباق آن با رفتار سازمانی زیادتر است (فیض پور و همکاران، ۱۳۸۹).
در جدول ۲‑۱ خلاصهای از تعاریف متعدد فرهنگ و ارائهکنندگان آن ها ارائه شده است.
جدول ۲‑۱تعاریف مختلف فرهنگ و ارائهکنندگان آن ها (ایران زاده، ۱۳۷۷)
تعریف
منبع
یک نظام اعتقادی که بین افراد جامعه مشترک است
J.C.Sender
ارزشهای قوی که به طور گسترده مشترک است
C.O.Reilly
کاری که ما در جامعه انجام میدهیم
T.E Deal & A.A.Icenndy
برنامهریزی جمعی ذهن
G.Hofstede
برداشتهای جمعی
J. Van mannen
مجموعهای از باورهای مشترک و دائم از طریق ابزارهای متنوع نمادی منتقل میشود که در زندگی افراد ایجاد معنی و مفهوم میکند
J. M. Kouzes & B.Z, Psoner
یک سلسله از ارزشهای مشترک و مسلط و همبستهای که با مفاهیم نمادی چون داستانها، اسطوره ها، تکیهکلامها و ضربالمثلها منتقل میشود
J. M. Kouzes & B.Z, Psoner
دانش، ادب، علم، معرفت، تعلیم و تربیت و آثار علمی و ادبی یک قوم یا ملت
فرهنگ فارسی عمید
الگوی اندیشه و رفتار
T.Peters & R.ll.waterman
از تعاریف فوق یک وجه مشترک میتوان یافت و آن وجود یک سلسله از باورها و اعتقادات عجین شده در انسان است که ضمیر ناخودآگاه او را هدایت میکند.
-
-
- خصوصیات اصلی فرهنگ
-
خصوصیات فرهنگ متعدد است و تنها با توسل به پیکره عناصر میتوان به شناخت عمیق آن دستیافت. برای ارائه تصویری از خصوصیات فرهنگ به چند مورد آن اشاره میشود (خلج، ۱۳۸۶):
-
- اکتسابی بودن؛
-
- اشتراکی بودن؛
-
- قابلیت انتقال؛ و
- تطبیقی بودن.
اکنون به توضیح مختصری از خصوصیات فرهنگ میپردازیم:
-
- اکتسابی بودن فرهنگ بدین معنا است که فرهنگ، مقولهای موروثی نیست بلکه اکتسابی است و از راه آموختن و تجربه کسب میشود؛
-
- اشتراکی بودن به ماهیت اجتماعی بودن فرهنگ اشاره دارد زیرا فرهنگ کاملاً جمعی است و افراد در آن سهمی دارند. هر فردی به عنوان عضوی از اعضای یک گروه، یک سازمان یا یک جامعه در فرهنگ سهیم است. برای یک فرد یک فرهنگ خاص وجود ندارد؛
-
- قابلیت انتقال فرهنگ بدین موضوع اشاره دارد که فرهنگ از یک نسل به نسل دیگر انتقال مییابد؛ و
- تطبیقی بودن یعنی فرهنگ بشر نسبت به تغییر یا تطابق بستگی دارد. درست مثل تطابق ژنتیکی جانوران در طی تطابق اجباری با محیط.
با توجه به مفهوم فرهنگ و ویژگیهای آن میتوان نتیجه گرفت که رفتار انسان اصولاً بر باورهای فرهنگی متکی است. باورهایی را فرهنگی میگوییم که به صورت نسبی در جامعه پذیرش زیادی دارند. منشأ این باورها متفاوت است. گاهی ریشه در شرایط تاریخی یا جغرافیایی یا مذهبی یا حوادث ویژه و یا در علم دارد. ولی آنچه مسلم است این است که بخش اعظمی از باورهای فرهنگی در قالب اصول اعتقادی ظاهر میشوند و یا همچنین میتواند از تعاملات سازمانی ناشی شود.