رئیسیان، گلزاری و برجعلی (۱۳۸۹) در پژوهشی با عنوان اثربخشی امید درمان گروهی بر کاهش افسردگی و پیشگیری از عود در زنان درمانجوی دارای اعتیاد مطرح کردهاند که آموزش امید درمان گروهی میتواند کاهش قابل ملاحظه ای در میزان نشنانگان افسردگی زنان ایجاد کند.
قاسمی، عابدی و باغبان (۱۳۸۸) در پژوهشی با عنوان اثربخشی آموزش گروهی مبتنی بر نظریه امید اشنایدر بر میزان شادکامی سالمندان مطرح کردهاند که آموزش گروهی مبتنی بر امید میزان شادکامی را افزایش داده و همچنین افسردگی را کاهش داده است.
علاءالدینی، کجباف و مولوی (۱۳۸۷) در پژوهشی با عنوان اثربخشی امید درمانی گروهی بر میزان امید و سلامت روانی مطرح کردهاند که آموزش امید درمان گروهی منجر به افزایش امید و انگیزه و افزایش سلامت عمومی (سلامت خواب، کاهش اضطراب و افسردگی) میشود.
تحقیقات انجام شده در خارج از ایران
باستلار[۱۲۰]، پوور[۱۲۱]، کایجپرس[۱۲۲]، جوز[۱۲۳]و اسنوک (۲۰۰۸)، درمان شناختی-رفتاری را برای بزرگسالان دیابتی نوع ۲ که اختلال افسردگی داشتند، به کار بردند. افرادی که به طور تصادفی انتخاب شده بودند به دو گروه آزمایشی و گواه گمارده شدند و تحت یک برنامه گروهی درمان شناختی-رفتاری (۸ جلسه درمانی) قرار گرفتند. در پایان درمان، افسردگی به طور معنی داری در گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه کاهش یافته بود. در ۶ ماه پیگیری، درمان شناختی-رفتاری بهبود قابل ملاحظه ای را در بهبود خلق بیماران نشان داد.
در پژوهشی که توسط تسامپاریل[۱۲۴] و سیوسیورا[۱۲۵] ( ۲۰۰۹) انجام شد، اثر بخشی درمان شناختی رفتاری را بر افسردگی و کیفیت زندگی بیماران دیابتی نوع یک سنجیدند. آن ها ۳۱ فرد دیابتی که اختلال افسردگی داشتند را به صورت تصادفی برگزیدند، آن ها را به دو گروه آزمایشی و کنترل تقسیم نمودند. میانگین قند خون آن ها را قبل و بعد از جلسه درمان اندازه گیری کردند. آن ها را تحت درمان شناختی- رفتاری گروهی (۱۰جلسه) قرار دادند. نتیجه درمان نشان داد که آن ها در کنترل خلق، سازگاری با بیماری، مراقبت از خود پیشرفت داشته اند. همچنین آزمایش میانگین قند خون آن ها نشان میداد در این مدت گلوکز خون خود را بهتر کنترل کردهاند.
در پژوهشی که توسط ویلدرموت (۲۰۰۸) انجام شد، اثر بخشی درمان شناختی-رفتاری بر افسردگی و کیفیت زندگی بیماران دیابتی نوع یک بررسی شد. افرادی که طور تصادفی انتخاب شده بودند به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. آزمایش میانگین قند خون آن ها قبل و بعد از درمان اندازه گیری شد. آن ها تحت درمان شناختی-رفتاری گروهی (۸ جلسه) قرار گرفتند. در پایان افسردگی به طور معنیداری کاهش یافته بود و کیفیت زندگی نسبت به گروه کنترل افزایش قابل ملاحظه ای داشته است. آزمایش میانگین قند خون آن ها نشان میداد که در این مدت بیماران گلوکز خون خود را بهتر کنترل کردهاند.
در پژوهشی که توسط کیگرنگ[۱۲۶](۱۹۹۱) انجام شد، تاثیر درمان روانشناختی به صورت گروهی بر کنترل بیماری دیابت و سازگاری با آن بررسی شد. در این نوع درمان که ۸ هفته به طول انجامید، ۲۸ بیمار به صورت تصادفی انتخاب شده و به ۲ گروه تقسیم شدند. بر روی گروه آزمایش، درمان روانشناختی صورت گرفت و گروه کنترل فقط آموزشهای پزشکی مربوط به کنترل بیماری دیابت دریافت کردند. نتایج به دست آمده نشان داد گروه آزمایش که بر روی آن ها درمان روانشناختی صورت گرفته بود، سازگاری بیشتری با بیماری خود داشتند و میزان قند خون خود را بهتر از گروه گواه کنترل کرده بودند. در پیگیری که ۳ ماه بعد از اجرای آزمایش انجام شد این اثرات پایدار گزارش شد.
در پژوهشی که توسط پتراک[۱۲۷]، هوتزینگر[۱۲۸]، پلاک[۱۲۹]، کرونفلد[۱۳۰] و راکز[۱۳۱] (۲۰۱۰)، انجام شد تاثیر درمان شناختی-رفتاری بر افسردگی خفیف و متوسط بیماران دیابتی نوع ۲ بررسی شد. در این پژوهش با در نظر گرفتن این نکته که درصد بیماران دیابتی از ۴/۶ درصد در سال ۲۰۱۰، به ۷/۷ درصد در سال ۲۰۳۰ خواهد رسید، که ۹درصد از این بیماران از اختلال افسردگی نیز رنج میبرند لزوم درمان روانشناختی ذکر شد. برای انجام این پژوهش بیماران دیابتی که ۳ تا ۶ علائم افسردگی نیز داشتند به صورت تصادفی انتخاب شدند. بیماران به ۲ گروه کنترل و آزمایش تقسیم شدند. گروه آزمایش در ۱۲ جلسه روان درمانی شناختی شرکت داده شدند و برای گروه کنترل جلسات روان درمانی برگزار نشد. نتایج به دست آمده نشان داد که، میزان افسردگی گروه آزمایش کاهش یافته و همچنین قند خون خود را نسبت به گروه گواه بهتر کنترل کردهاند. در پیگیری که ۱ سال بعد انجام شد این اثرات پایدار گزارش شد.
آیرونبک، اسنایدر و کروسون (۱۹۹۸) طی بررسیهای خود که بر روی امید درمانی زنان مبتلا به سرطان انجام دادند نشان دادند که افرادی که دارای امید بالاتری هستند، میزان افسردگی در آن ها پایین بوده و امید به زندگی بیشتری دارند و بهتر میتوانند با بیماری خود کنار بیایند.
الیوت و همکاران (۱۹۹۱) در تحقیقات خود که مبتنی بر تاثیر امید در فرایند بهبود جراحت نخاعی بود به این نتیجه رسیدند که امید بالا با سازگاری و افسردگی کمتر و امید به زندگی بیشتر رابطه دارد. کلاسنر و همکاران (۱۹۹۸) در مورد امید درمان گروهی برای بزرگسالان افسرده در جهت افزایش گذرگاه و عامل برانگیزاننده انجام شد، اضطراب و افسردگی شرکت کنندگان به طور معنا داری کاهش یافته و میزان شادی به طور معنا داری افزایش یافته است.
دیابت بیماری مزمنی است که همراه با اختلالات متعدد جسمی و روانی است. شیوع این بیماری نیز رو به افزایش میباشد و نیازمند توجه بالینی بیش تری است. تا کنون درمانهای دارویی متعددی بر روی بیماران دیابتی صورت گرفته است، اما پژوهش ها نشان دادهاند که درمان دارویی به تنهایی کافی نیست. تحقیقات ویلدرموت (۲۰۰۸) و کیگرنگ (۱۹۹۱) تاثیر موثرتر درمان روانشناختی به همراه درمان دارویی را در بهبود بیماران دیابتی نشان داده است. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی امید درمان گروهی به روش شناختی-رفتاری بر افسردگی و کیفیت زندگی زنان مبتلا به دیابت است. بسیاری از پژوهشهای انجام شده اثر بخشی این شیوه درمانی را بر افسردگی و کیفیت زندگی بیماران دیابتی نشان داده است.
فصل سوم
روش پژوهش
در این فصل، جامعه آماری، نمونه، روش نمونه گیری و ویژگیهای جمعیت شناختی نمونه، ابزارهای پژوهش و روایی و پایایی ابزارهای پژوهش و جلسه های مداخله مطرح میگردد. در آخر، در زمینه طرح پژوهش، روش اجرای پژوهش و روشهای تجزیه و تحلیل آماری داده ها، مطالبی ذکر میگردد.
جامعه آماری
جامعه آماری این پژوهش شامل زنان دیابتی نوع ۲ مراجعه کننده به انجمن دیابت شیراز میباشد.
نمونه و روش نمونه گیری