به طور کلی در تحول مفهوم ارزشیابی میتوان چهار دوره را تشخیص داد:
نسل اول ارزشیابی :اندازه گیری
نسل دوم ارزشیابی : توصیف
نسل سوم ارزشیابی : قضاوت
نسل چهارم ارزشیابی : فرایند
۲-۱۳- اهمیت ارزشیابی
اهمیت ارزشیابی را میتوان به اختصار به شرح زیر بیان کرد:
– بدون ارزشیابی مبنای صحیحی برای پیشبرد فعالیت ها وجود ندارد.
– ارزشیابی به مجریان و طراحان برنامه اعتماد و اطمینان میدهد.
– ارزشیابی به مجریان مربوطه کمک میکند که نیاز به تمرکز و یا هم جهت کردن کوشش ها را احساس و درک نمایند. به عبارت دیگر، نیاز به همکاری و هماهنگی برنامه های هم جهت محسوس گردد.
– ارزشیابی کمک میکند که در مواقع ضروری، هدف ها بهتر و بیشتر تعریف و برای مردم روشن گردد و در صورت لزوم تغییراتی در آن ها اعمال شود.
– ارزشیابی از هر برنامه ای باعث اصلاح و تکمیل آن شده و یا اقلا در کارهای مشابه آتی مؤثر واقع میشود.
ضمنا از ارزشیابی به منظور تعیین یک مبنای صحیح در برنامه زمانی،کنترل، نظارت و تجدید نظر در طرح استفاده میشود و از این طریق:
– اسکلت کلی فعالیت ها و تقسیم مسئولیت و کار تعیین میگردد.
– اقدام نهایی کار و فعالیت در شبکه کلی کار روشن میگردد.
– جزییات فعالیت در هر رده مشخص میشود.
– برای دستگاه اجرایی همواره یک خلاصه وضعیت واقعی در زمینه پیشرفت فعالیت های پیشبینی شده در برنامه ها فراهم میشود.
به طور کلی با بهره گرفتن از فن ارزشیابی در امر تهیه طرح و عملیات برنامه یک پیوستگی در هر یک از مراحل زیر فراهم میگردد:
-
- مرحله تهیه و تدوین کار
-
- مرحله تنظیم طرح و محاسبات و برآوردها
- مرحله اجرا و عملیات (حجازی،۱۳۷۳)
۲-۱۴-اهداف ارزشیابی
قبل از اجرای هر برنامه ارزشیابی، باید اهداف ارزشیابی مشخص شود تا با توجه به اهداف تعیین شده، بتوان در پایان ارزشیابی میزان حصول به اهداف را برآورد نمود. این امر در تعیین روش ارزشیابی و مراحل اجرایی آن اهمیت زیادی دارد. به طور کلی، هدف های ارزشیابی بر سه رکن اساسی زیر استوار است:
-
- کمک به تصمیم گیری، باز نگری و بازخورد در سطوح مختلف طرح ها
-
- کمک به طراحی مجدد طرح های موجود و تدوین طرح های جدید
- بازخورد برای ارزشیابی راهبردها و مفروضات در برنامه ریزی های توسعه
به طور کلی، میتوان هدف های ارزشیابی را به شرح زیر خلاصه کرد که هر برنامه ارزشیابی میتواند متضمن یک یا تعدادی از آن ها باشد:
-
- انجام بررسی های مداوم به منظور استفاده از نتایج حاصله برای جهت بخشیدن به فعالیت های آتی
-
- کمک در تعیین درجه و اندازه شاخصی که نشان دهد تا چه حدودی به هدف های اختصاصی نایل آمده ایم
-
- هدایت و تشویق افرادی که در طرح و اجرای برنامه ها سهیم هستند
-
- کمک در ارزشیابی و کنترل روش های اجرایی
-
- جلوگیری از تکرار انحرافات، رفع نقایص و ارائه راه حل های مناسب
-
- کمک به اتخاذ تصمیم در مورد ادامه، توسعه یا توقف برنامه
- سنجش و تشخیص میزان پیشرفت کار(حجازی،۱۳۷۳).
۲-۱۵-ارزشیابی آموزشی[۹]
یکی از دغدغه های امروز مدیران سازمانها در بحث آموزش و توسعه کارکنان، ارزشیابی اثر بخش دوره های آموزشی و چگونگی انجام آن است . امروزه اکثر سازمان ها، دوره های آموزشی متعددی را در مراکز آموزش خود و یا مراکز آموزش موجود در داخل یا خارج از کشور برای توسعه کارکنان خود برگزار میکنند و اجرای هر دوره متضمن سرمایه گذاری هنگفت و صرف زمان خدمتی نیروی انسانی فعال است . لذا آگاهی از میزان اثربخشی دوره های آموزشی و بازدهی حاصل از آن ها برای مدیران بسیار حائز اهمیت است . ارزشیابی، یکی از مهمترین مراحل برنامه ریزی آموزشی است که انجام صحیح آن اطلاعات بسیار مفیدی را درباره چگونگی طرح ریزی و اجرای برنامه های آموزشی در اختیار میگذارد و مبنای مفیدی جهت ارزیابی عملکرد آموزشی مراکز آموزش به دست میدهد . از این رو ارزشیابی آموزشی فرایند جمع آوری ستادهای مورد نیاز برای تعیین اثر بخشی آموزش است و اثر بخشی فوایدی است که سازمان و فراگیران از آموزش دریافت کنند . فواید آموزش برای فراگیران شامل یادگیری مهارت یا رفتارهای جدید و … برای سازمان میتواند شامل کاهش ضایعات، کاهش غیبت و … باشد.
در مورد واژه ارزیابی و ارزشیابی میان صاحبنظران کشورمان اتفاق نظر وجود ندارد؛ ابیلی ارزشیابی را جامعتر از ارزیابی میداند. دکتر سیف ارزشیابی را جامعتر از سنجش دانسته و سنجش را جزیی از ارزشیابی میداند. بازرگان دو واژه«ارزشیابی»و «ارزیابی» را مترادف دانسته و معتقد است که درک عمومیاز واژه ارزشیابی بیشتر با تقویم کردن جنبههای معنوی یک عامل همراه است ولی از نظر تخصصی در علوم تربیتی میان ارزشیابی آموزشی و ارزیابی آموزشی تفاوت وجود ندارد؛ از این رو تفاوت معنایی این دو اصطلاح صرفاً متأثر از درک افراد است و بر مبنای دانش تجربی استوار نیست.بررسی متون ارزیابی برای آگاهی از تعاریف ارائه شده در این زمینه نشان میدهد که اولین تعریف ارائه شده برای ارزیابی توسط «رالف تایلر[۱۰]» است. و از آن به بعد صاحبنظران به بیان تعاریف و دیدگاه های خود در این زمینه پرداختهاند که در ادامه به اختصار به ذکر آن ها میپردازیم:
«ارزیابی به عنوان فرایندی برای تعیین میزانی که اهداف نظام عملاً تحقق یافتهاند» (تایلر، ۱۹۵۰)، «فراهم سازی اطلاعات برای تصمیم گیری» (لی جی کرونباخ[۱۱]،، ۱۹۶۹؛ دانیل استافل بیم[۱۲] و همکاران، ۱۹۷۱)، «مقایسه عملکرد بر اساس ملاک هایی برای وجود اختلاف» (مالکم پرووس[۱۳]، ۱۹۷۱ و ماروین الکین[۱۴]،، ۱۹۶۹) (به نقل از( مهر غلی زاده، ۱۳۸۳)، «فرایند نظامداری از تبدیل داده ها به اطلاعات برای اندازهگیریِ اثرات آموزش، کمک به تصمیمگیری، مستند کردن نتایج برای بهبود و اصلاح برنامه و فراهم کردن روشهایی برای تعیین کیفیّت آموزش» (همایون نیا، ۱۳۸۴) و نیز «فرایند قضاوت درباره شایستگی، ارزش یا سودمندی برنامه های آموزشی» (گال، مردیت ، ۱۳۸۳) فرهنگ روان شناسی آرتوربر(۱۹۸۵) هم ارزیابی را در معنای عام آن تعیین ارزش و یا اهمیّت یک چیز میداند و به طور خاصتر ارزیابی را تعیین میزان موفقیت یک برنامه، یک درس و…. در رسیدن به هدفهای اولیه میداند (به نقل از عباسیان و دیگران، ۱۳۸۷)