کلیات پژوهش
۱-۱ مقدمه
دانشگاه ها را میتوان از ارکان اساسی توسعه در هر جامعه دانست. جامعه حساسیت خاصی نسبت به دانشگاه دارد، از این رو دانشگاه ها با داشتن رسالتی مهم، هدایتگر توسعه و پیشرفت هستند. یکی از مهمترین نیروها و بازوهای اساسی که میتواند دانشگاه ها را قدرتمند و قوی سازد، وجود کارکنان شایسته و کارآمد است. در واقع پویایی دانشگاه ها وابسته به عوامل مختلفی از جمله داشتن کارمندانی خشنود، دارای وفاداری بالا نسبت به سازمان و وابسته به کار خود است تا در محیطی پویا و سالم با بکاربستن تمام توان خویش برای کارایی بیشتر و بهتر این سازمان فرهنگی گام بردارند (زارعی متین و همکاران، ۱۳۸۵: ص۳۶).
کارکنان خوش برخورد که اغلب دیدگاه مثبت در زندگی دارند، تمایل بیشتری به انجام رفتارهای شهروندی سازمانی دارند. افرادی که ویژگی همدلانه و نوع دوستانه دارند، رفتارشهروندی سازمانی بیشتری از خود نشان میدهند و آن را جزء جدایی ناپذیر کارشان تلقی میکنند (سینگ و موداسر،[۱] ۲۰۰۸؛ به نقل از کریمی و همکاران، ۱۳۹۱:ص۱۵۵).
منابع انسانی، اساسی ترین واحد در منابع ورودی به سازمان ها است و سازمان ها با ایجاد رضایت شغلی و شکل گیری تعهد سازمانی در کارکنان خویش می توانند انتظار بروز رفتارهای شهروندی سازمانی را که به کارایی و عملکرد آن سازمان ها کمک مؤثری میکند از جانب کارکنانشان داشته باشند (حیدری تفرشی و دریابگیان، ۱۳۹۰: ص۳۴). امروزه دستیابی به اهداف سازمان ها تا حد زیادی در گرو عملکرد مناسب و صحیح کارکنان است (مردانی حموله و حیدری، ۱۳۸۷: ص۴۸).
کارکنان در سازمان های خدماتی نقش مهمی در تحقق اهداف سازمان ها و بویژه کیفیت خدمات آن ها دارند. کیفیت خدمات سازمان ها تحت تاثیر رفتارهای خاصی از کارکنان به نام رفتارهای شهروندی قرار میگیرد. که رفتارهای شهروندی خود تحت تاثیر متغیرهای زیادی همچون عدالت سازمانی ، اعتماد سازمانی، سبک رهبری، اعتماد سازمانی و تعهد سازمانی قرار می گیرند (سیدجوادین و همکاران، ۱۳۹۲: ص۱۰۶).
در گذشته، انتظارات متفاوتی از آموزش عالی وجود داشت که به مرور زمان با تحولات علمی و فنی تغییر یافته است و اکنون آموزش عالی، به عنوان یکی از عوامل مؤثر در تحقق سیاست های توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در نظر گرفته می شود. دانشگاه ها به عنوان زیر نظام های عمده نظام آموزش عالی، در فرایند توسعه یک کشور به عنوان مرکزی که به تربیت نیروی انسانی کارآمد، شایسته و ماهر به منظور پاسخگویی به نیازهای واقعی جامعه در حوزه های مختلف می پردازد، نقش مهمی بر عهده دارند، زیرا دانشگاه ها با ارائه بروندادهای خود به جامعه، عملا در راه توسعه گام بر می دارند. بنابرین، شالودهی توسعه سیاسی و اقتصادی در دانشگاه نهاده می شود و این امر خود به توسعه علمی و فرهنگی منوط است که منشاء آن نیز در دانشگاه است (قلاوندی و همکاران، ۱۳۸۹).
۱-۲ بیان مسئله
رفتار شهروندی سازمانی یکی از ابعاد مهم جامعه شناختی سازمان های آموزشی از جمله دانشگاههاست. کارکنان دانشگاهی میتوانند نقش مهمی در ارتقاء کیفیت دانشگاه خود ایفا کنند. آنان با رفتارهای نوع دوستانه و جوانمردانه، همراه با ادب و مهربانی، خوش خویی و حس وظیفه شناسی به افزایش کیفیت در دانشگاه کمک مؤثری خواهند کرد. بعبارت دیگر، رفتار شهروندی سازمانی یکی از شاخص هایی است که موجب بهبود عملکرد کارکنان می شود و سازمان را بسوی تحقق اهدافش سوق میدهد (هویدا و نادری، ۱۳۸۸: ص۱۰۴).
سازمان ها بدون تمایل داوطلبانهی افراد به همکاری، قادر به توسعه اثربخشی خرد جمعی خود نیستند. تفاوت همکاری داوطلبانه و اجباری از اهمیت فراوان برخوردار است، در حالت اجباری شخص وظایف خود را در راستای مقررات و قوانین و استانداردهای قابل قبول یک سازمان و فقط در حد رعایت الزامات انجام میدهد. ولی در همکاری داوطلبانه موضوع بیش از وظیفه مطرح است و افراد کوشش ها، انرژی و بصیرت خود را برای شکوفایی تواناییهای خود به نفع سازمان ابراز میکنند. اغلب، در این حالت افراد از منافع شخصی خود می گذرند و مسئولیت پذیری در راستای منافع دیگران را در اولویت قرار میدهند. علاوه بر ضرورت این رفتار در دنیای متحول کنونی، همکاری داوطلبانه یک عامل کلیدی در اجرای مؤثر تصمیمهای راهبردی است. اجرای هدفهای تصمیم راهبردی، مستلزم خلاقیت و اقدام همزمان افراد و هر دو مستلزم روحیهی همکاری داوطلبانه است، بنابرین یکی از چالش های اساسی مدیریت راهبردی نحوه جلب این همکاری است (زارعی متین و همکاران، ۱۳۸۹: ص۵۷).
سال های اخیر توسعه تکنولوژی های جدید و رشد فزایندهی جهانی اقتصاد منجر به رقابت فزاینده و تغییرات سریع در ماهیت کار سازمان ها و کارکنانشان شده است. در نتیجه این تغییرات و جهت آماده شدن برای تغییرات آینده، فشار قابل ملاحظه ای بر کارکنان برای پذیرفتن مسئولیت برنامه ریزی ارتقای شغلی، آموزش و حقوق و مزایا وارد میآید. همچنین، سازمان ها به منظور رقابت در صحنه جهانی، ارضای نیازها و انتظارات مشتریان و سازگاری با ماهیت در حال تغییر شکل، تمایل دارند کارکنانی انتخاب کنند که فراتر از وظایف و نقش تعریف شده در شرح شغلشان عمل نمایند. موفقیت سازمان ها، امروزه بستگی زیادی به عملکرد کارکنانی دارد که فراتر از نقش و وظایف خود عمل میکنند (ابراهیم پور و همکاران، ۱۳۹۰: ص۹۲).
سازمان از ضروریترین عناصر جامعه است که یک نقش مهم در زندگی انسان ایفا میکند. منابع انسانی استراتژی ترین دارایی سازمان است در رویکردهای جدید مدیریت و رفتار سازمانی پاسخگویی، تعهد سازمانی، شجاعت و علاقه کارمندان به عنوان یکی از اساسی ترین عوامل رفتاری در نظر گرفته شده و رفتارهایی مثل کمک به کارکنان دیگر خیلی مهم است. یکی از این رفتارها، رفتار شهروندی سازمانی است. رفتار شهروندی سازمانی در مرحله اول به عنوان رفتارهای فرانقشی در سال ۱۹۸۷ توسط کلن و کاتز[۲]بیان شده است اما تحقیقات اصلی روی این مفهوم از ۲۴ سال پیش معرفی شده است. بنابرین، آن در حقیقت توسط ارگان شروع شده و آن روی متغیرهای مختلفی تاثیر میگذارد (جعفری و بیدارین، ۲۰۱۲).