معادل فارسی اصل تناظر[۷۸]با هم بحث کردن و مجادله کردن است و گاهی حقوق دفاع، معنی شده است که گویای این فکر است که دفاع از منافع اصحاب دعوی باید مورد حمایت و تضمین قرار گیرد.
اصل تناظر ایجاد فرصت برای ارائه دلایل اثباتی به صورت نفیاً یا اثباتاً و آگاهی از دلیل طرف و ایجاد فرصت مناقشه و به چالش کشیدن دلایل ابرازی طرف پرونده است که این اقدام شرایط مساوی و برابر را برای اصحاب دفاع در مقام تأمین عدالت و حفظ حقوق ایشان فراهم نموده تا عدالت علی (ع) بر جامعه مستولی گردد. از طرف دیگر مناظره طرفین در دادرسی این فرصت را برای قاضی فراهم می کند تا با نقطه نظرات اصحاب دعوی آشنا گردد و توجه به کیفیت بیان، ارائه دفاعیات، ایراد یا تعرض به دلایل ابرازی از سوی طرف دیگر و نیز استفاده از اصول روانشناسی و بررسی عکس العملهای متداعیین، خود را به حقیقت در مقام اجرای عدالت و دادرسی منصفانه نزدیک نماید. این اصل به دادرسی و محاکم به حدی اهمیت دارد که دیوان عالی کشور فرانسه در قرن نوزدهم این اصل را حق طبیعی نامیده است و بیان می کند که (( با توجه به اینکه دفاع حق طبیعی است هیچکس نمی تواند بی آنکه مورد پرسش و برای دفاع از خود مورد خطاب قرار گرفته باشد، محکوم می شود))[۷۹]
در آنجا این پرسش مطرح است که؛ اگر دادگاه برای اخذ توضیح حضور اصحاب دعوی ،چه خواهان و چه خوانده و یا هر دو را لازم بداند و طرفین به این امر توجه نکنند چه تصمیمی ازسوی دادگاه گرفته می شود؟
قبل از هر چیز باید دانست که دادگاه بدون جهت نمی تواند حضور فیزیکی اصحاب دعوی را در دادگاه خواستار شود و از طرفی دادگاه باید علت اخذ توضیح را در صورت جلسه بیاورد و این موضوع را در اخطاریه شخص که باید حضور پیدا کند، آورده شود. از این رو صرف عدم حضور اصحاب طرفین یا وکلای آنان در جلسه محاکمه مانع رسیدگی از سوی دادگاه نیست و دادگاه باید در خصوص خواسته خواهان تصمیم گیری کند .
در موردی که دادگاه نیاز به توضیح از خواهان دارد و نامبرده در جلسه دادگاه حاضر نگردد و با اخذ توضیح از طرف مقابل او(خوانده) هم دادگاه نتواند رأی بدهد، دادگاه دادخواست خواهان را باطل میکند.
گفتاردوم: آثار عدم حضور طرفین در جلسه دادگاه
دادخواست خوانده را مکلف میداند بر دادخواست مطروحه پاسخ دهد . به موجب ماده ۹۵ قانون آ.د.م عدم حضور هر یک از اصحاب دعوا در جلسه دادرسی مانع رسیدگی و اتخاذ تصمیم نیست دادگاه در صورت خود داری خوانده از ادای پاسخ چنانچه ادعای خواهان با توجه محتویات پرونده وارد باشد اقدام به صدور حکم علیه خوانده می کند .حال سوال این است که؛ عدم حضور طرفین در جلسه دادگاه چه آثاری در بر خواهد؟
حضور نیافتن اصحاب دعوا یا وکلای آنان و نفرستادن لایحه و بنا براین عدم اقدام آن ها در جلسه ی دادرسی، علی الاصول، مانع رسیدگی و تصمیم نیست (ماده ۹۵ ق .آ.د.م)البته به شرطی که ابلاغ درست انجام شده باشد .
نکته: بر خلاف امور کیفری که اگر مشتکی عنه حضور نیابد جلب می شود در امور مدنی خوانده میتواند حضور نیافته و لایحه بدهد.
ماده ۹۴ ق.آ.د.م . در مواردی که دادرس حضور شخص خواهان یا خوانده یا هر دو را لازم دانسته و در برگ اخطاریه تصریح نموده باشد آن ها را مکلف به حضور نموده است . در ماده ۹۴ ق.آ.د.م . ضمانت اجرای تکلیف مذبور پیشبینی نشده است اما می توان گفت چنانچه دادگاه نیاز به توضیح شخص خواهان داشته باشد میتواند این امر را در اخطاریه با نوشتن ضمانت اجرای آن تصریح و در این صورت خواهان مکلف به حضور و ادای توضیح است و الا ممکن است ضمانت اجرای مقرر در ماده ۹۵ به وی تحمیل شود.بنابرین همان طور که اشاره کردیم اصولاً حضور طرفین دعوی در محاکمه مدنی(حقوقی) الزامی نیست مگر آن که دادگاه جهت اخذ توضیح حضورشان را ضروری بداند و خواهان یا خوانده میتوانند با فرستادن لایحه نسبت به اعلام خواسته و مدافعات خود اقدام نمایند .با این حال حضور شخص خواهان یا خوانده و یا وکلای آنان در پاره ای از موارد مؤثر میباشد برای مثال: خواهان باید اصل اسنادی را که رو نوشت آن ها را به دادخواست ضمیمه کرده در جلسه دادگاه حاضر نمایند و الا چنان چه این اسناد عادی باشند و طرف مقابل نسبت به آن ها تردید و تکذیب کند و خواهان دلیل دیگری هم ارائه نکرده باشد ،دادخواست او باطل می شود.در فرض بالا اگر خوانده در پاسخ به ادعای خواهان، به سند عادی استناد کند و خواهان منکر آن باشد و اصل سند ارائه نشود، سند مذبور از شمار دلایل خوانده خارج می شود.
همچنین برای توجیه علل تأخیر جلسه باید به این موارد اشاره نمود؛ از جمله جلب کارشناس، عدم حضور گواه در موعد مقرر و یا تغییر شعبه دادگاه و محل آن درصورت عدم ابلاغ به اصحاب دعوا و عدم حضور هر یک که در این صورت جلسه تشکیل شده قانونی نمی باشد و جلسه باید به تأخیر افتد.
ماده ۴۱ ق.آ.د.مدنی به وکیل اجازه میدهد که در صورت داشتن عذر موجه از حضور در جلسه خودداری و عذر خود را به طور کلی با دلایل آن برای جلسه محاکمه به دادگاه ارسال دارد. عذر موجه به وکیل اجازه میدهد که صرف نظر از دستور جلسه، در صورت تمایل درخواست تأخیر جلسه را نماید حتی اگر وکالت در توکیل نیز داشته باشد و حتی اگر بتواند لایحه دفاعیه ارسال دارد.
هر گاه جلسه دادرسی به تأخیر افتد و یا وقت آن تغییر و به وقت دیگری موکول شود بر جلسه ای که به دستور دادگاه تعیین خواهد گردید همان آثار جلسه به تأخیر افتاده مترتب می شود. بنابرین به طور مثال اگر اولین جلسه دادرسی به درخواست اصحاب دعوا به تأخیر افتاد در جلسه ای که تشکیل خواهد گردید اصحاب دعوا همان حقوق و تکالیف مختص اولین جلسه دادرسی را خواهند داشت (ماده ۹۹ ق.آ.د.مدنی) اما در صورت تجدید جلسه دادرسی (به مفهوم اخص) نظر به اینکه جلسه بعد دستور جلسه جدیدی خواهد داشت نمی توان آثار جلسه قبل را بر آن مترتب نمود مگر در مواردی که دستور جلسه بعد همان دستور جلسه قبل باشد مانند تجدید جلسه ای که به علت کافی نبودن وقت، جهت استماع ادامه دفاعیات خوانده در برابر دادخواست، انجام شده است. تغییر وقت دادرسی و تجدید جلسه به علت فراهم نبودن موجبات مقدماتی رسیدگی نیز با توجه به اینکه موجب میشوند جلسه دادرسی در وقت مقرر تشکیل نشود همان آثار تأخیر جلسه را خواهد داشت.
گفتار سوم: استماع گواهی گواهان در جلسه دادرسی در صورت عدم حضور خوانده
اصولاً قبل از استماع گواهی گواهان طرف مقابل حق خواهد داشت نسبت به گواهان تعرفه شده جرح نماید، بنابرین جرح از سوی خوانده نسبت به گواهان تعرفه شده خود نوعی دفاع محسوب میگردد، حال در صورتی که جلسه دادگاه استماع گواهی گواهان باشد و خوانده نیز در جلسه دادرسی حضور نداشته باشد، دادگاه مکلف است نسبت به استماع اظهارات گواهان اقدام نماید و این امر مستند محکمه در انشاء دادنامه است و در صورتی که رأی صادره غیابی باشد امکان جرح به گواهان تعرفه شده همزمان با واخواهی امکان پذیر خواهد بود.
گفتارچهارم: جلب شخص ثالث