۴٫ مدیریت برای کاهش فشار حاصل از حجم زیاد کارها، برخی از اختیارات خود را، به طور محدود، به زیردستان خود تفویض کردهاست.
۵٫ شرکت شروع به وضع مقررات و ضوابط و ایجاد سیستمهای فرعی جهت اداره امور نموده است؛ با این حال، شرکت فاقد قالب و رویه و سیستم است و اولویت با عملکرد میباشد.
۶٫ اختیارات و شرح وظایف، تا حدودی، تعریف شدهاند؛ اما، به صورت مستند وجود ندارند.
۷٫ سیستم تعیین دستمزدها و پرداخت حقوق به صورت محدود و ناهمگون وجود دارد.
۸٫ کارکنان آنچه در توان دارند برای انجام وظایف محوله به کار میبندند.
۹٫ میزان فروش و سهم بازار رو به افزایش است.
۱۰٫ مشکل کمبود نقدینگی به حدی نیست که لطمه اساسی وارد کند ولی حرکت شرکت را کند کردهاست(همان منبع).
۲-۳-۹- مرحله تله بنیانگذار
۱٫ مدیریت شرکت را درگیر سرمایه گذاری در زمینههایی کردهاست که هیچ گونه تجربه و شناختی نسبت به آن ها ندارد.
۲٫ شرکت و مدیریت فاقد تمرکز هستند و خط مشی و سیاستهای شرکت مشخص نیستند.
۳٫ مدیریت به صورت نهادی عمل نمیکند و در تصمیم گیری ها منافع کلی شرکت را ملحوظ نمیکند.
۴٫ بنیانگذار به تنهایی نمیتواند شرکت را اداره کند و فردی نیز وجود ندارد که بتواند کارهای او را بر عهده گرفته، سرو سامان دهد.
۵٫ سلطه و نفوذ بنیانگذار بر شرکت به حدی است که خروج وی از شرکت منجر به مرگ شرکت خواهد گردید.
۶٫ ساختار شرکتی، آیین نامه و سیستمی برای اداره شرکت وجود ندارد و تلاشی نیز برای ایجاد آن صورت نمیگیرد.
۷٫ از تواناییهای افراد به درستی استفاده نمیشود و ارجاع کار به افراد بر اساس در دسترس بودن آن ها، و نه صلاحیت و شایستگی آن ها، صورت میگیرد.
۸٫ ابهام در مورد شرح وظایف و مسئولیت افراد وجود دارد.
۹٫ کارکنان برای انجام وظایفشان متعهد نیستند.
۱۰٫ شرکت به جای کسب درآمد، ضرر میدهد (همان منبع).
۲-۳-۱۰- مرحله بلوغ
مرحله بلوغ دارای ویژگی های زیر میباشد:
۱٫ شرکت به حدی بزرگ شده است که اداره آن از توان یک نفر خارج است و برای اداره آن نیاز به شخصی وجود دارد که بتواند نقش رهبر را ایفا کند.
۲٫ چارت های شرکتی مرتبا در حال تغییر هستند.
۳٫ تضاد و درگیری بین مدیریت ارشد شرکت مشهود است.
۴٫ تعداد جلسات زیاد، زمان آن ها طولانی و اغلب غیر مفید هستند.
۵٫ افراد با سابقه به عنوان مغز و حافظه های شرکت عمل میکنند. اگر آن ها شرکت را ترک کنندتازمانی که شخص دیگری بیایدورشته اموررابه دست گیرد، شرکت دچار مسئله خواهد بود.
۶٫ افراد با سابقه دارای قدرت سیاسی بسیار زیادی در شرکت هستند و در مقابل تازه واردها موضع گیری میکنند.
۷٫ اهداف فردی در تقابل با اهداف شرکتی قرار گرفته، سوء ظن در ارتباطات حاکم است و بازار شایعه داغ است.
۸٫ تأکید جدی و الزام بر ایجاد سیستم، خط مشیها، مقررات و دستورالعمل ها وجود دارد.
۹٫ وجود و توسعه قالبها (دستورالعملها، رویهها و …) برای انجام کارها،موجب افزایش سودگشته است،به همین دلیل،فعالیتهای قسمتهای ستادی وتشکیلاتی گسترش یافته وموردتوجه قرارگرفته است.
۱۰٫ شرکت شروع به ایجاد سیستمی جهت ارزیابی و کنترل عملکرد خود نموده است.
۱۱٫ شرکت شروع به ایجاد سیستمی جهت ارزیابی، استخدام و آموزش افراد کردهاست.
۱۲٫ شرکت سعی دارد تا سیستمی جهت رسیدگی به شکایات مشتریان و ارائه خدمات پس از فروش ایجاد کند.
۱۳٫ شرکت تلاش میکند از طریق انجام کار حساب شده تر و توجه بیشتر به کیفیت، سود خود را افزایش دهد.
۱۴٫ شرکت در صدد ارائه محصولات (خدمات) جدید و ایجاد (کسب) استانداردهای تضمین کیفیت برای محصولات است.
۱۵٫ سرمایه در گردش شرکت در وضعیت خوبی است (همان منبع).
۲-۳-۱۱- گذرازمرحله بلوغ
مرحله گذر ار مرحله بلوغ دارای ویژگی های زیر میباشد:
- شرکت آرمان و بینش خود را مورد بازبینی قرار داده و استراتژی جدیدی برای خود تعریف کردهاست.
۲٫ قوانین و خط مشیهایی برای شرکت تدوین شده است؛ اما، در موارد نسبتا زیادی رعایت نشده یا اعمال نمیشوند.
۳٫ مدیریت ترسیم محدوده برای مسئولیت ها و گسترش اختیارات را آغاز کردهاست.
۴٫ شرح وظایف وجود دارد، اما در بسیاری از موارد، بیانگر چگونگی انجام امور نیست.
۵٫ مدیریت اقدام به تفویض برخی از اختیارات به قسمتهای مسوول نموده است؛ اما، همچنان در موارد خاص، راسا وارد عمل میشود.
۶٫ فردی برای سر و سامان دادن به امور اجرایی شرکت استخدام شده است.
۷٫ مدیریت برای یافتن بازارهای جدید و افزایش سهم بازار از طریق سنجش انتظارات مشتریان و ایجاد فرصتهای فروش برنامه ریزی میکند.
۸٫ قابلیت پیشبینی و کنترل عملکرد شرکت در حد قابل قبولی است و در اکثر اوقات و نه تمامی آن ها تفاوت پیشبینی و عملکرد اندک است.
۹٫ از مطرح شدن و پیاده نمودن ایده های جدید، در جهت پیشبرد اهداف شرکت، تا آنجا که مشکلات جدی از نظر بار مالی و منابع شرکتی نداشته باشد، استقبال میگردد.
۱۰٫ سیستمی برای تعیین میزان دستمزدها و پاداشها تهیه گردیده است(یا در حال تهیه است) (همان منبع).
۲-۳-۱۲- پیری زودرس
مرحله پیری زود رس دارای ویژگی های زیر میباشد:
۱٫ شرکت اهداف و سیاستهای خود را مطابق نیاز روز، مورد بازبینی قرار نداده است.
۲٫ تأکید بی رویه بر توسعه قالبها (دستورالعملها، رویهها و …) موجب ازبین رفتن انعطاف پذیری سیستم گردیده است.
۳٫ نامشخص بودن وظایف و مسئولیت ها موجب مختل شدن فعالیت های شرکت شده است.
۴٫ تأکید بی رویه بر کار بر اساس سیستم و پیروی از مقررات موجب سرخوردگی و خروج افراد خلاق و کارآفرین از سیستم گردیده است.
۵٫ بنیانگذار از دور خارج گشته و شخص مناسبی که بتواند شرکت را رهبری کند، وجود ندارد.
۶٫ جابجایی مکرر قدرت موجب متوقف شدن سیستم گردیده است.
۷٫ تضادها و اختلاف نظرها موجب کاهش سریع اعتماد و احترام متقابل بین اعضای تصمیم گیرنده در شرکت شده است.
۸٫ تضاد داخلی بین افراد قدیمی و افراد تازه وارد موجب از بین رفتن انرژی شرکتی گردیده است.
۹٫ هیات مدیره افرادی را که از قالب ها (دستورالعملها، رویهها و …) پیروی نکنند،اخراج میکند.
۱۰٫ سیستم پاداش رایج، معجونی از تصمیمات خاص و منفعل از حوادث گذشته است (همان منبع).
۲-۳-۱۳-تئوری چرخه عمر شرکت
تئوری چرخه عمر شرکت چنین فرض میکند که شرکتها و بنگاههای اقتصادی همچون تمامی موجودات زنده که متولد میشوند، رشد میکنند و میمیرند، دارای منحنی چرخه عمر هستند. از یک طرف در هر مرحله از چرخه عمر با مشکلات ویژه آن مرحله مواجه هستند و از طرف دیگر در هنگام انتقال از مرحله ای به مرحله دیگر با مسائل و مشکلات ویژه مواجه میباشند. واحدهای تجاری اصولاً در روند حرکتی خود پیوسته با مشکلات عدیده ای روبرو میشوند که عمدتاًً به وسیله نیروهای داخلی قادر به حل آن نبوده و برای رفع آن دخالت حرفه ای بیرون از شرکت اجتناب ناپذیر میگردد(صارمی،۱۳۸۹).
۲-۳-۱۴- ویژگیهای مالی واحد های تجاری در مراحل مختلف چرخه عمر شرکت