برخی از سرزمین ها ممکن است طبق مقررات قرارداد صریحی که ناشی از استقرار نظام بی طرفی باشد از منطقه جنگی به دور مانند از جمله دهانه رود دانوب، کانالهای سوئز و پاناما، تنگه ماژلان، جزایر آلاند شهرهای طنجه و دانتزیگ[۳۳]
۲)جبهه جنگ:
در عصر حاضر منطقه مؤثر نبرد از فضای سرزمین متخاصمین همیشه فراتر رفته است و به دفعات اتفاق افتاده است که درگیری ها در فضای سرزمین کشورهای بی طرف واقع شده است برای مثال جنگ روسیه و ژاپن در سالهای ۱۹۰۵-۱۹۰۴ کاملاً در سرزمین منجوری (که از نظر حقوقی در سرزمین چین) و کره جریان داشت.[۳۴]
در ۲۰ ژوئن ۱۹۴۵ دادگاه استیناف شهر مون پلیه فرانسه در رأی خود چنین اظهار نظر کرد «برای تسلیحات هوایی، بعید است بتوان ناحیه نبرد را به این یا آن منطقه سرزمینی محدود کرد، زیرا ناحیه نبرد سراسر پهنه آسمان را در برمی گیرد».[۳۵]
ب)مناطق داخل و خارج از جبهه جنگ در جنگ های هوایی
با این حال و با توجه به مطالب فوق می توان عرصه مخاصمات در جنگ هوایی را نیز مانند جنگ زمینی و دریایی به دو منطقه داخل و خارج از جبهه جنگ تفکیک نمود بین عرصه جنگ هوایی افقی و جنگ هوایی عمودی تفاوت قائل شد.
۱)مناطق داخل در جبهه جنگ: با توجه به تعاریفی که از جنگ هوایی ارائه شد برای تعیین عرصه جنگ هوایی باید بین جنگ هوایی افقی و عمودی تفکیک قایل شد عرصه مخاصمات در جنگ هوایی افقی، پهنای آسمان است و هدف، انهدام هواناوهای دشمن،بنابرین در این رابطه هیچگونه محدودیتی برای کشورهای متخاصم وجود ندارد از این رو است که به محض آغاز مخاصمه، ترافیک هوایی غیرنظامی کشورها بر فراز قلمرو زمینی و آبهای سرزمینی متخاصمان قطع می شود زیرا در غیر این صورت هواناوهای غیرنظامی نیز ممکن است هدف حملات هوایی قرار گیرند.
عرصه مخاصمات در جنگ هوایی عمودی کاملاً متفاوت است و علیرغم پذیرش چنین جنگی طبق مقررات لاهه (۱۹۰۷) پس از جنگ جهانی اول بیهوده سعی گردیده تا این نوع جنگ را ممنوع سازند مناطق داخل در عرصه جنگ هوایی عمودی را می توان محدود به هدف های نظامی کرد.[۳۶]
برای درک بهتر عرصه نبردهای هوایی به بررسی هدف نظامی می پردازیم در تعریف هدف نظامی آمده است: هدف های نظامی هدف هایی است که تخریب و انهدام کامل یا قسمتی از آن ها یک برتری نظامی مشخص را تشکیل میدهد و ماهیتاً متضمن یک نفع نظامی است. بمباران چنین هدف هایی از دید حقوق بین الملل کاملاً مشروع و قانونی است.
بند ۳ ماده ۴۲ پروتکل اول الحاقی اهداف نظامی را نیروهای مسلح و یگان های خط حمله معرفی میکند.[۳۷]
در خصوص نیروهای هوایی که تحت اضطرار با چتر نجات فرود میآیند و در مورد اینکه در چه شرایطی باید بر روی اعضای یک هواپیما آتش گشود اختلاف وجود دارد شکی نیست که یگانهای چترباز و واحدهای جنگی هوابرد اهداف نظامی قانونی به شمار میآیند. به دلیل اینکه فرود آمدن با چتر از هواپیما مشخصه یک عملیات متجاوزانه است (یک حمله) لذا حتی اگر آن ها در حال چتربازی مشاهده شدند به عنوان اهداف نظامی مشروع میتوانند مورد حمله قرار گیرند.[۳۸] اما از سوی گزارشگر کنفرانس دیپلماتیک یک استثنا هم مطرح شده است که در هنگام شلیک به هواپیما به طور مثال در مورد شرایط اضطراری خارج از حوزه هدف حمله حتی یگان های هوابرد هم نباید نظامی تلقی شوند.[۳۹]
اما این استثنا درعمل هیچ نمودی پیدا نکرده است. یگان هوایی طرف مخالف معمولاً هنگامی که در حال فرود با چتر و شرایط اضطراری اند قابل شناسایی نیستند. فرض خواهد شد که یگان های چترباز در حال انجام یک عملیات هوایی هستند همین طور یگانهای هوابرد هدف نظامی تلقی میشوند مگر اینکه آشکار شود آن ها با جنگ مخالفند خواه به دلیل علائمی شناسایی شوند که بر اساس آن ها قصد نظامی ندارند یا قصد تسلیم شدن دارند. (که می توان آن ها را تحت حمایت پروتکل الحاقی آن قراردارد).[۴۰]
خلاف این موضوع در مورد افراد یک هواپیما در وضعیت اضطراری مطابق بند اول و دوم ماده۴۲ پروتکل الحاقی اول اعمال می شود. تا مدتها روشن نبود که آیا چتربازهای حاضر در وضعیت اضطراری باید هدف نظامی تلقی شوند یا خیر بند اول ماده ۴۲ هم اکنون مسئله را با این که فرود از یک هواپیما در وضعیت اضطراری اقدام نظامی افراد آن تلقی نشده و نمی توانند مورد حمله قرار گیرند حل کردهاست.[۴۱]
فرض می شود این افراد با فرود آمدن مخالف جنگ هستند و هیچ قصد نظامی ندارند. طرف مخالف باید به آن ها فرصت تسلیم شدن بدهد دولت وقتی میتواند به عنوان یک هدف نظامی به آن ها حمله کند که قصد اقدام نظامی آن ها و یا قصد ادامه دادن نبرد آشکار شود.[۴۲]
با این حال تعریف مرز میان اهداف نظامی و غیرنظامی همچنان دشوار است در بند دوم ماده ۵۲ در فصل اول الحاقی جامعه بینالمللی تلاش کرده تا توضیح دهد چطور بین این دسته ها تفکیک صورت گیرد.[۴۳]
هدف های نظامی بدون قید حصر عبارتند از حمله و بمباران نیروهای نظامی، استحکامات، تأسیسات، آمادگاههای ارتش، کارخانه های نظامی، خطوط مواصلاتی یا حمل و نقل در جهت استفاده نظامی. [۴۴]
هدف های نظامی دامنه بسیار گسترده ای دارند، زیرا متضمن بمباران شهرها و اماکنی که در مجاورت بسیار نزدیک عملیات نیروهای زمینی قرار دارند و همچنین بمباران شهرها و اماکنی که جهت مجتمع های نظامی هم مورد بهره برداری قرار می گیرند، است. به علاوه شهرهای مقاوم یعنی شهرهایی که آمادگی کامل جهت پدافند هوایی دارند جز هدف های نظامی محسوب میشوند. تفکیک شهرها از حیث مقاوم بودن و بلا دفاع بودن الهام گرفته از رویه قضایی دادگاه های داوری مختلط است. یکی رأی دادگاه مختلط ژرمنی – آلمانی مورخ اول دسامبر ۱۹۲۷ در قضیه برادران «کوتنکا»[۴۵]و دیگری رأی همان دادگاه در قضیه کریادولا[۴۶] مورخ ۱۰ مه ۱۹۳۰ دادگاه داوری است در این آرا آلمان را به خاطر بمباران هوایی که منجر به مرگ اتباع یونانی (که در آن هنگام یونان بی طرف بود) و نیز نقض حقوق بین الملل و مقررات ۱۹۰۷ لاهه (مواد ۲۵ و ۲۶) در زمینه بمباران زمینی که بیانگر یک اصل کلی است و باید از راه قیاس به بمباران هوایی تعمیم داد مسئول شناخت.[۴۷]
همان طور که بیان شد جنگ هوایی نیز علیه اهداف نظامی اتخاذ می شود و جمعیت غیرنظامی و اموال غیرنظامیان مستثنی هستند.
۲) مناطق خارج از جبهه جنگ در جنگ های هوایی:
در جنگ هوایی افقی هیچ نقطه ای خارج از جبهه جنگ به حساب نمی آید اما در جنگ هوایی عمودی نواحی خاصی، چه داخل قلمرو متخاصمان و چه خارج از آن، خارج از جبهه جنگ هوایی است:[۴۸]
۱) کشورهای بی طرف با سرزمین های بی طرف
۲) شهرهای بی دفاع[۴۹]
۳) اموال و املاک خصوصی فاقد جنبه نظامی
۴) افراد غیرنظامی[۵۰]
۵) ساختمان های علمی آموزشی، اماکن خیریه و بیمارستانها. این بناها باید دارای علایم مشخصه کاملاً قابل رویتی برای مهاجم باشد.[۵۱]
۶) بناهای تاریخی و هنری که واجد ارزش قابل توجهی بوده و مشخصات آن ها در زمان صلح به کشورهای دیگر رسماً اعلام شده باشد.[۵۲]
۷- مکانهایی که تخریب آن ها در کنار منفعت نظامی ممکن است باعث آزاد شدن نیروهای خطرناک شود. مکان حمله به سد یا آب گیرها، یا نیروگاهای برق هسته ای.[۵۳]
مبحث دوم: رزمندگان در نبردهای هوایی