اعتماد در ادبیات به عنوان یک پیش نیاز برای به اشتراک گذاری دانش مورد بحث قرارمیگیرد(رولند و چاول[۱۶] ، ۲۰۰۰).
بیان مسئله
با توجه به تعارفی که از سرمایه فکری در بخش مقدمه آمده است، بنیان اساسی سرمایه فکری دانش میباشد. پس هنگامی که به سرمایه فکری در سازمانها توجه میتماییم به چیزی جز دانش در سازمان توجه نکرده ایم. پس سرمایه فکری جزیی اساسی در شرکت های دانش بنیان میباشند. از طرفی شرکت های نرمافزاری نیز نوعی شرکت دانش بنیان میباشد و به همین دلیل موضوع سرمایه فکری در آن اهمیت پیدا میکند.
با توجه به عملکرد ضعیف شرکتهای نرمافزاری در بازار رقابتی نیاز به بهبود این عملکرد بسیار احساس می شود . چنانچه مدیران شرکتهای نرمافزاری را در بهت ناشی از عدم عملکرد درست شرکتشان قرار گرفته اند تا جایی که بهره وری آنها پایین آمده و جایگاه خود را در بازار از دست داده و به طبع آن پروژهها به شرکت های رقیب واگذار می شود که این پیامد منفی یعنی عدم عملکرد مناسب شرکت نرمافزاری به ورشکستگی آنها منجر خواهد شد. با توجه به جلسات مداومی که در هنگام تفهیم پروپوزال اینجانب به شرکتهای نرمافزاری برگزار شد، عوامل زیادی به گفته مدیران این شرکتها منجر به پایین آمدن سطح عملکرد آنها می شود، شناسایی شدند. برخی از این عوامل به شرح زیر هستند:
-
- کمبود دوره های ضمن خدمت که منجر به نارضایتی نیروهای متخصص می شود.
-
- عدم بروز خلاقیت و نوآوری نیروهای متخصص که منجر به بیانگیزگی آنها خواهد شد.
-
- عدم دانش کافی در برخی موارد یا تجربه مناسب در برخورد با پروژهها نرمافزاری.
-
- نبود یا کوچک بودن واحد تحقیق و توسعه در شرکتهای نرمافزاری.
-
- نبود رویه های و بسترهای مناسبی مانند رویه های کسب و کار سیستمهای مدیریتی اطلاعاتی، پایگاه داده های مناسب برای نگهداری اطلاعات مربوط به کارکنان .
-
- عدم وجود نیروهای متخصص در زمینه شرکت در مناقصه برای پروژهها.
-
- عدم اعتماد شرکت های نرمافزاری به هم که این موضوع منجر به عدم همکاریهای لازم آنها می شود.
-
- عدم وجود اتحادهای استراتژیک مناسب بین شرکتهای بزرگ تولید کننده نرم افزار.
- عدم توجه کافی به مشتریان سازمان به عنوان عنصری کلیدی در پروژهها.
این موارد تنها بخشی از مواردی هستند که باعث میشوند، توجه پژوهشگر به عنصر دانش و همچنین دارایی های نامشهود در سازمان جلب شود.
در صورتی که طبق مدلی که در قسمت فرضیه بیان می شود رابطه بین سرمایه فکری و عملکرد سازمانی تحقیق شود با توجه به پارامترهای مختلف سرمایه فکری می توان عملکرد سازمانی را بهبود بخشیدو همچنین مشکلات ناشی از عدم توجه به سرمایه فکری به عنوان دارایی نامشهود را در سازمان بهبود بخشید. بنابرین مسئله ای به صورت زیر پیش میآید.
- آیا بین سرمایه فکری و عملکردسازمانی رابطه ای و جود دارد ؟
که در آن سرمایه های فکری شامل : سرمایه های انسانی و سرمایه های ساختاری و سرمایه های مشتری است وعملکرد سازمانی در حقیقت شامل کارایی در بهره وری و کارایی در قابلیت سود دهی بنگاه و کارایی در ارزش بازار تعریف می شود.
اهمیت موضوع
هوانگ و چنگ و چن (۲۰۰۵) نشان دادند که سرمایه فکری شرکتها یک تاثیر مهم بر روی ارزش بازار [۱۷]و عملکرد مالی دارد و ممکن است یک نشانگر برای عملکرد مالی آینده باشد. علاوه بر آن متوجه شدند که محققان ممکن است ارزشهای متفاوتی را برای ۳ ترکیب کارایی ایجاد ارزش (سرمایه گذاری فیزیکی ، سرمایه گذاری انسانی ، سرمایه گذاری ساختاری ) در نظر بگیرند. هان کک، پلومن و تن (۲۰۰۷) متوجه شدند که عملکرد شرکت و سرمایه فکری به صورت مثبتی به هم مربوطند. سرمایه فکری به عملکرد آینده شرکت مربوط است. هوانگ و لیو (۲۰۰۵) تاثیر متقابل بین نوآوری سرمایه و اثرات سرمایه فکری بر روی عملکرد شرکتها را مورد تحقیق قرار دادند. یافته اصلی تحقیق آنها این است که بعد از در نظر گرفتن تاثیر متقابل سرمایه نوآوری و سرمایه فکری یک تاثیر ثابت مثبت بررسی عملکرد شرکت مشاهده گردیده است. شرکتها باید جهات مختلف سرمایه فکری را برای پیشرفت عملکرد شرکت هماهنگ کنند.در نتیجه شرکتها هر چه بیشتر تلاش خود را صرف مدیریت و اداره سرمایه فکری کنند در عوض آنها عملکرد بیشتر و سود اقتصادی افزونتری را دریافت می نمایند(مین لو و دیگران ، ۲۰۰۹)
مار و دیگران (۲۰۰۳) علل توجه به اندازه گیری سرمایه فکری را اینگونه بر می شمارند:
-
- کمک به سازمانها برای تنظیم استرتژی آنها.
-
- ارزیابی اجرای استراتژیها.
-
- کمک به تصمیمات گسترش و تنوع.
-
- استفاده از نتایج اندازه گیری سرمایه فکری به عنوان مبنایی برای جبران خدمت.
- ابلاغ این دارایی ها به ذینفعان خارجی سازمانها.
چون شرکتهای نرمافزاری در تهران و در کل صنایع نرمافزار، امروزه گسترش چشم گیری یافتهاند و با توجه به اینکه بسیاری از بنگاهها دچار تغییرات چشمگیری در زمینه استفاده از تکنولوژی شدهاند ضروری دیدم که ارزش سرمایه های فکری را در صنعت نرمافزار اندازه گیری کنم و نشان دهم که این موضوع با عملکرد سازمانی در آنها رابطه مستقیمی دارد و میتوان از نتایج این اندازهگیری برای به روز کردن سیستمهای مالی و همین طور تراز نامه های مالی استفاده کرد تا بنگاه بتواند به درستی ارزش دارایی های نامشهوداش را دریابد. پس می توان اهمیت موضوع را در چند مورد زیر یافت:
-
- بهبود بازدهی در شرکتهای نرمافزاری.
-
- کاهش ترک خدمت سرمایه انسانی.
-
- توجه به مالکیت حقوق معنوی.
-
- توجه به روالها، پایگاه داده ها و سیستمهای شرکتهای نرمافزاری.
-
- بهبود رضایت مشتری و کارفرما
-
- بالا بردن دانش فنی کارکنان
-
- ایجاد اتحادهای استراتژیک با سایر شرکتها.
-
- بالا بردن خلاقیت و نوآوری کارکنان
- بالا بردن سطح توجه و اعتماد به واحد تحقیق و توسعه.
این دلایل تنها تعدادی از دلایلی هستند که نشان دهنده اهمیت پرداختن به این مقوله را در صنعت نرم افزار در سطح تهران توجیه میکند.
اهداف تحقیق
با توجه به مدلی که در صفحات بعدی ارائه خواهد شد، از اهداف این تحقیق میتوان اندازهگیری سرمایه های فکری و همچنین پررنگ کردن سرمایه فکری با توجه به رابطه آن با عملکرد شرکتها و بالا بردن بهره وری این شرکتها با بهره گرفتن از اندازهگیری سرمایه های فکری و مشخصکردن اجزای زیرین سرمایه های انسانی و ساختاری و ارتباطی و مشخص کردن ارتباط داخلی آنها نام برد. پس می توان از اهداف تحقیق موارد زیر را بر شمرد
-
- اطلاع از وضعیت (نسبی) اجزای این سرمایه فکری در شرکت های نرمافزاری سطح تهران.
-
- ارائه راهکارها و پیشنهادات لازم برای بهبود سرمایه های فکری و اجزای آن.