تحقیقی توسط جعفریثانی، پاکمهر و عقیلی(۱۳۹۰) اثربخشی الگوی تدریس کاوشگری بر باورهای خودکارآمدی دانشآموزان در حل مسائل درس فیزیک را بررسی کردهاست. نتایج از وجود تفاوت معناداری بین دو گروه آزمایش در زمینه بررسی اثرگذاری الگوی کاوشگری بر میزان خودکارآمدی نشان داد. با توجه به یافته های فوق، میتوان نتیجه گرفت که ارائه الگوی کاوشگری، عملکرد دانش آموزان را در زمینه خودباوری نسبت به تواناییهایشان در خصوص حل مسائل درس فیزیک، افزایش میدهد. لذا به کار گیری این الگو در تدریس درس فیزیک توصیه میگردد. تحقیق دیگری در درس فیزیک برای بررسی تأثیر یادگیری مشارکتی بر پیشرفت تحصیلی دانشآموزان توسط کرامتی و حسینی(۱۳۸۷) انجام گردید. نتایج نشان داد پیشرفت تحصیلی دانشآموزانی که به روش مشارکتی آموزش داده میشوند بیشتر از دانشآموزانی است که به روش معمول آموزش دریافت میکنند. افزون بر این نتایج حاکی از آن بود که دختران بیش از پسران از یادگیری مشارکتی سود میبرند.
تحقیقی توسط صادقزاده و منادی(۱۳۸۷)، فیاض و ایمانی(۱۳۹۰) و معروفی و پناهی(۱۳۹۲) جایگاه نمادهای هویت ملی در کتابهای درسی ادبیات فارسی و تاریخ و علوم اجتماعی دوره متوسطه را بررسی کردهاست. نتایج نشان داد با توجه به نقش مهم نهاد آموزش و پرورش در فرایند هویتیابی دانش آموزان و به تبع آن کتابهای درسی که در نظام آموزشی ایرا، محور و رکن اساسی کار در مدارس هستند، آنچنانکه شایسته است به هویت ملی دانشآموزان نپرداخته و در متن، تصاویر و پرسشهای کتابهای مورد بررسی به نمادهای هویت ملی توجه قابل قبولی مبذول نشده است. این در حالی است که حضور طولانی دانش آموزان در مدارس و تکلیفی که در مطالعه ای درسی وجود دارد فرصت بسیار مناسبی است برای مدیران و برنامهریزان آموزشی که از آن به نحو احسن برای هویت بخشیدن به دانشآموزان استفاده نمایند. در جامعهای که کتابهای غیر درسی معمولاً در سبد خانواده ها جایی ندارند جذاب بودن محتوای کتابها در ارائه مقولههایی چون هویت ملی نیز میتواند در اثربخشی بیشتر این فرایند و گرایش نوجوانان به مطالعه این کتابها مؤثر باشد.
تحقیقی دیگر در درس زبان فارسی برای بررسی اهداف و مؤلفههای آموزش مهارتهای زبانی(خواندن، نوشتن، گوش دادن و سخن گفتن) توسط قادریدوست و دانای طوسی (۱۳۸۹) انجام گردید. نتایج مشخص کرد که اهداف و مؤلفههای آموزش مهارتهای زبانی برنامه درسی زبان ملی آمریکا و استرالیا با تأثیر از ویژگیهای رویکرد ایدئولوژیک تدوین شدهاند، در حالی که اهداف و مؤلفههای آموزش مهارتهای زبانی برنامه درسی زبان ملی ایران(آگاهانه یا ناآگاهانه) بیشتر واجد ویژگیهای رویکرد مستقل از بافت است و تعداد ویژگیهای مرتبط با رویکرد ایدئولوژیک آن کم است.
تحقیقی توسط کاظمپور و غفاری(۱۳۸۸) برای ارزشیابی برنامه درسی اجرا شده مطالعات اجتماعی آموزش متوسطه شاخه نظری، با بهره گرفتن از مدل سه بُعدی روبیتایل[۷۵] انجام گردید. نتایج این پژوهش، بیانگر آن بود که برنامه درسی اجرا شده مطالعات اجتماعی به میزان کمی به تفاوتهای فردی دانش آموزان توجه دارد و به میزان کمی اثربخشی لازم را داشته و نیازمند فعالیت های جبرانی است.
پژوهشی در راستای بررسی چگونگی اثرگذاری پنهان عوامل آموزشگاهی بر هویت اسلامی- ایرانی دانشآموزان دختر دوره متوسطه شهر تهران توسط سبحانی نژاد، امیری و میرزامحمدی (۱۳۹۳) انجام شد. یافته های حاصل از تجزیه و تحلیل کیفی، حاکی از اثرگذاری پنهان عوامل آموزشی بررسی شده بر هویت اسلامی- ایرانی دانش آموزان در سطوح سه گانه شناختی، عاطفی و رفتاری در دو وجه مثبت و منفی بود.
از آنجا که، بعد از خانه، دومین محل فعالیت و رشد و تربیت نوجوان، مدرسه است و معمولاً ارزشمندترین لحظات و شادابترین ساعات یک نوجوان در آن سپرى مىشو و سازنده فرداى نسل جدید است و همچنین علیرغم حضور رسانه های پرقدرت و جانشینشدن برنامه های کامپیوتری و بازیهای ویدیوئی به جای بازی و ارتباط با گروههای همسالان، همچنان مدرسه از اهمیت زیادی در انتقال ارزشها برخوردار است، لذا تطابق محتوای دروس و ارزشهایی که توسط این محتوا در محیط مدرسه به این دوره سنی و نیازهای خاص این دوره منتقل میشود، جای تأمل و بررسی دارد. اگر ارزشها و هنجارهای نوجوان را متأثر از چهار عامل خانواده، دوست، مدرسه و محیط اجتماعی بدانیم، نقش مدرسه در دوران نوجوانی و جوانی در انتقال ارزشها و هنجارها و تأثیر آن بر سایر متغیرهای تأثیرگذار بر محیط کودک و یا نوجوان، کاملاً آشکار است، نقشی که حتی در شرایط فعلی زندگی و ارتباط کمتر پدر و مادر با فرزند، پررنگتر از همیشه است. لذا در این تحقیق میخواهیم با بررسی تأثیر محتوای دروس بر تأمین نیازهای فطری دانشآموزان نوجوان، به این مسئله که دروس چه اندازه در رسیدن به هدفگذاریهای انجام شده توسط مسئولین امر، موفق یا ناموفق بوده بپردازیم و همچنین علتهای احتمالی آن ها را بررسی نماییم.
بخش چهارم : تفاوتهای جنسیتی
یکی از شگفتیهای آفرینش، وجود تفاوتها، بین زنان و مردان است. علاوه بر تفاوتهای فردی بین انسانها به طور کلی، بین زن و مرد نیز به طور اخص، تفاوتهای بارز و چشمگیری از نظر جسمانی و روانی وجود دارد و همین امر، توجه متخصصین و صاحبنظران از جمله در حیطه آموزش را به خود جلب کرده و نقطه عطفی در باب انجام مطالعات خاص در این زمینه، شده است. در تحقیق حاضر نیز، تفاوهای جنسیتی متغیر کنترل کننده است که ضروری است در این بخش مفصل تر به شرح آن بپردازیم.
۱-۴-۲ اهمیت موضوع تفاوتهای جنسیتی
در دنیای پیچیده کنونی، مشکلات انسانی متعدد و متنوعی، پیشروی انسانها، خانواده ها و جوامع وجود دارد که به نظر میرسد بخشی از آن ها به دلیل باور نداشتن یا کم بها دادن به تفاوتهای جنسیتی است که خالق هستی از روی حکمت، بین زن و مرد قرار داده است. به نظر علم الهدی (۱۳۸۷) زن و مرد به تنهایی ناقصند و همه نیازهای خود و جامعه را به تنهایی نمیتوانند پاسخگو باشند و خداوند با ایجاد تفاوتهایی بین آن ها، ایشان را مکمل هم آفریده است تا نیازهای خود و جامعه را در تعامل با هم برآورده ساخته و به تعالی برسند.
خداوند در قرآن میفرماید: و آنچه را خداوند به سبب آن بعضی از شما را بر بعضی دیگر برتری داده آرزو مکنید، برای مردان است آنچه کسب کردهاند و برای زنان است آنچه کسب کردهاند و از فضل خدا درخواست کنید که خدا به هر چیزی داناست[۷۶](سوره نساء/۳۲، ترجمه مکارم شیرازی). طاهرزاده (۱۳۸۷) در توضیح این آیه بیان میکند هر کدام از زن و مرد، به جای آنکه امتیازهای همدیگر را بخواهند، میتوانند بهرهای از آنچه دارند، ببرند. اگر مرد در مردبودنش فعالیت کند در همان راستا نتایجی به دست میآورد. زن هم اگر در زن بودنش تحرک و تلاش کند در همان راستا از زن بودنش بهره لازم را میبرد.