– اسدی (۱۳۷۸) تحقیقی تحت عنوان بررسی متغیرهای اثرگذار بر سبک رهبری مدیران در ادارات کل دولتی استان فارسانجام داد.جامعه آماری شامل مدیران کل و معاونین آن ها در ادارات کل دولتی استان فارس میشود. نمونهای ۵۵ نفری با بهره گرفتن از روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب گردید. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه استفاده شده است . برای آزمون فرضیههای تحقیق از روش های آزمون ضریب همبستگی، رگرسیون چندگانه و آزمون T استفاده شده است . نتایج حاصل به شرح زیر است : -۱ بین انگیزه توفیقطلبی کارکنان و سبک رهبری مدیران رابطه معنیداری وجود دارد. -۲ بین آمادگی شغلی کارکنان و سبک رهبری مدیران رابطه معنیداری وجود ندارد. -۳ بین آمادگی روانی کارکنان و سبک رهبری مدیران رابطه معنیداری وجود ندارد. ۴- بین رابطهگرایی مدیران و سبک رهبری آن ها رابطه مستقیم وجود دارد.
-درامامی(۱۳۸۹)تحقیقی باعنوان بررسی رابطه سبک رهبری(رابطه مدار-وظیفه مدار)ومهارتهای مدیران (کلامی-شنود-بازخورد)باسلامت روان کارکنان بیمارستان ولیعصر(عج)ناجادرتهران انجام داد.جامعه آمای شامل ۲۸۵نفراز مدیران وکارکنان بیمارستان میباشد،ابزار جمع آوری اطلاعات ۳نوع پرسشنامه سبک رهبری باردنز ومتزکاس ومهارتهایارتباطی بارتون جی.ای وسلامت روانGHQ28بود.داده هاباروش آماری توصیفی واستنباطی بررسی وبه وسیله آزمونهای ضریب همبستگی پیرسون،رگرسیون خطی به شیوه هم زمان و MANOVبررسی وبااستفاده ازنرم افزارSPSSتحلیل شد.یافته ها:بین سبک رهبری ومهارتهای ارتباطی مدیران بالامت روان کارکنان ازلحاظ آماری رابطه معنی دا ری مشاهده نشد.بین ابعاد سبک رهبری ،سبک رابطه باسوعملکرد اجتماعی وسلامت روانی رابطه مثبت ومعنی دار نشان داد .سبک رهبری ومهارتهای ارتباطی مدیران قدرت پیشبینی کنندگی معنی داری برای سلامت روان کارکنان داشت. از بین ابعاد سلامت روان دربعد افسردگی تفاوت معنی دار بین زنان ومردان مشاهده شد.
-موحدزاده(۱۳۸۸)پژوهشی باعنوان بررسی رابطه سبک رهبری تحولی آموزشی مدیران بارفتار شهروندی سازمانی دبیران درشهرقزوین انجام داد.داده های این پژوهش ازطریق مطالعه کتابخانه ای ومیدانی وپرسشنامه های محقق ساخته سبک رهبری تحولی که گویه های آن ازپرسشنامه استانداردباس وآوولیو(۱۹۹۷)با۲۰سوال استخراج شده وپرسشنامه استاندارد شده پادساکف وهمکارانش(۱۹۹۰)با۲۴سوال گرداوری شد.نمونه آماری این پژوهش ۲۵۰نفراست.درتجزیه وتحلیل آماری ازضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است وپس ازآن داده هاتوسط نرم افزار spss،مشخص شدکه ضریب همبستگی متغیرهای ویژگیهای آرمانی،رفتارهای آرمانی، ترغیب ذهنی،انگیزش الهام بخش وملاحظات فردی رهبری تحولی مدیران بارفتارشهروندی سازمانی دبیران درسطح معنی داری ۰۰/۰به ترتیب ۸۱/۰%،۸۲/۰%،۷۹/۰%،۸۷/۰%و۸۰/۰%بودکه نشان دهنده رابطه بسیار معنادار و مطمئن بین رهبرتحولی آموزشی مدیران و رفتار شهروندی دبیران میباشد.
-بختیارپور(۱۳۷۹-۱۳۸۰)،درباره وضعیت بهداشت روانی استان اصفهان پژوهش انجام دادکه نتایج این تحقیق نشان دادکه۶۵/۲۶%بیماران درنواحی برخوردار،۲۳%نیمه برخوردارو۳۶/۲۴%محرم است.واگرچه ۲۵/۵۷ درصدمبتلایان زن و۲۵/۴۲درصدآنهامردهستند.اما نتایج آزمونهای آماری رابطه معناداری رابین جنسیت واحتمال ابتلابه اختلال روانی نشان نداد.رایج ترین اختلالهای روانی دربین معلمان اصفهان به ترتیب شامل اختلالات اضطرابی خلقی(انواع افسردگی)،جسمانی،سازگاری،جنسیتیواختلال خواب بود.
-امیدی(۱۳۸۰)،وضعیت بهداشت روانی معلمان شهرکاشان را موردبررسی قراردادکه درآن یک گروه نمونه تصادفی ۳۰۰نفره از معلمان وبه این نتیجه رسید۲۳درصدازمعلمان جامعه آماری موردمطالعه به یکی ازانواع اختلالات روانی دچارهستند.رایج ترین این اختلالات به ترتیب میزان شیوع،اختلال کم خلقی(۶%)اختلال اضطراب(۵%)بود.بالاترین درصدبیماری درمعلمان دارای مدرک دیپلم(حدود۳۱%)وپایین ترین میزان اختلال درمعلمان با مدرک تحصیلی فوق دیپلم(۴%)می باشدودرزنان(۲۳%)ودرمردان(۱۳%)دچاراختلال روانی بودند
تحقیقات خارجی:
-پال هرسی وکنث بلانچارد؛الگوی رهبری مبتنی بر موقعیت را به چهاردسته بر اساس وظیفه مدار ورابطه مدار (قوی-ضعیف)تقسیم بندی نموده وتعامل انسانی را با انجام وظیفه وساختار مرتبط میسازد ومی گویند نمره رهبرانی که ازوظیفه نمره بالاولی دررابطه نمره پایین دارند متمایلند تابه زیردستان دستور دهند که چه کاری را انجام دهند .ورهبران که از لحاظ رابطه و وظیفه نمره بالادارند سعی میکنند به افراد تحت پوشش خود بقبولانند که چه چیزی راباید انجام دهند.و افرادی که دروظیفه وساختار ضعیف ولی دررابطه قوی هستند تمایل به همکاری باافرادزیر دست خود داشته و افرادی که به وظیفه ورابطه دل نبسته اند علاقمندند که وظیفه خودرا به کس دیگر واگذار نمایند(علاقه بند،۱۳۷۵).بنابرین چهار سبک رهبری را می توان بااصطلاحات :۱)دستوردادن ۲)عرضه کردن ۳)مشارکت دادن ۴)واگذاری اختیار مشخص کرد.
-جوزف باندی وجان وایلز[۴۴] الگوهای رهبری ونظارت رابه پنج دسته تقسیم کردند:۱-رهبرانی که در جستجوی اطاعت بی چون وچرا هستند.۲-رهبرانی که تصمیمات را بدون مشورت با گروه اتخاذ میکنند .۳-رهبرانی که براختیار متکی نیستند .۴-رهبرانی که پیشنهادهای گروه کار را میپذیرند.۵-رهبرانی که تصمیم گیری را به گروه محول می نمایند.
-چانگ[۴۵](۲۰۰۸)،تحقیقی بین ۳۰۰مدیرارشدشرکتهای تایوانی صورت گرفت ومشخص گردید که اولاسبکهای رهبری تحول آفرین ومراوده ای رابطه معناداری باارتقاعملکردشرکتها دارند،هرچند این رابطه درموردسبک رهبری تحول آفرین،همبستگی بیشتری رانشان میدهد.ثانیاگرایش کارآفرینانه تاثیرمثبتی برعملکرداین شرکتها داردواین رابطه معناداراست وثالثارهبری آفرین همواره باگرایش کارآفرینانه به عملکردبالاتری منجرمی شود.
-روکمانی و همکاران[۴۶](۲۰۱۰)،تحقیقی که از۳۰۰مدیرشاغل درسازمانهای هندی صورت گرفته ورابطه رهبری را بااثربخشی سازمانی سنجیده است.نتایج نشان دادکه در این سازمانهاهردوسبک رهبری تحول آفرین ومراوده ای، برارتقااثربخشی سازمانی موثرند،ولی تاثیررهبری تحول آفرین بیش ازرهبری مراوده ای است.با بهره گیری این مدیران ازهردوسبک رهبری درکنارهم و در یک پیوستارتاثیرمثبت رهبریبراثربخشی سازمانی مشهودبوده است.