عوامل مؤثر بر خلاقیت
رابرت جی . استرنبرگ[۳۹] و لیندا ای . اوهارا[۴۰] در بررسی های خود شش عامل را در خلاقیت افراد مؤثر دانسته اند :
دانش – داشتن دانش پایه ای در زمینه ای محدود و کسب تجربه و تخصص در سالیان متمادی.
توانایی عقلانی – توانایی ارائۀ ایدۀ خلاق از طریق تعریف مجدد و برقراری ارتباطات جدید در مسائل .
سبک فکری – افراد خلاق عموماً در مقابل روش ارائه شده از طرف سازمان و مدیریت ارشد سبک فکری ابداعی را برمی گزینند.
انگیزش – افراد خلاق عموماً برای به فعل درآوردن ایده های خود برانگیخته میشوند .
شخصیت – افراد خلاق عموماً دارای ویژگی های شخصیتی مانند مُصر بودن ، مقاوم بودن در مقابل فشارهای بیرونی و داخلی و نیز مقاوم بودن در مقابل وسوسه همرنگ جماعت شدن هستند .
محیط – افراد خلاق عموماً در داخل محیط های حمایتی بیشتر امکان ظهور مییابند .
این محققان مشخص کردند که عمده ترین دلیل عدم کارایی برنامه های آموزش خلاقیت ، تأکید صرف این برنامه ها بر تفکر خلاق به عنوان یکی از شش منبع مؤثر در خلاقیت است ، در حالی که سایر عوامل نیز تأثیر بسزایی در موفقیت و شکست برنامه های آموزش خلاقیت ایفا میکنند (وفایی ،۱۳۸۲) .
مؤلفه های خلاقیت
وقتی از مؤلفه های خلاقیت سخن به میان میآید، منظور عناصری است که خلاقیت را میسازند ، درست نظیر قطعات مختلف یک اتومبیل که پس از پیوند شکل کامل اتومبیل را میسازند . بر این اساس خلاقیت دارای عناصر و اجزایی است که باهم خلاقیت را میسازند و بین آن ها تعامل و ارتباط برقرار است
آمابلی خلاقیت را متشکل از سه عنصر میداند :
مهارت های مربوط به قلمرو یا موضوع ، مهارت های مربوط به خلاقیت و انگیزه .
الف – مهارت های مربوط به موضوع : این مهارت ها عبارتند از : دانش و شناخت ما نسبت به موضوع ، حقایق ، اصول و نظریات و انگاره های نهفته در آن موضوع . این مهارت ها به منزله مواد اولیه استعداد ، تجربه و آموزش در یک زمینه خاص به شمار میروند . بدیهی است تنها در صورتی در رشته ای امکان خلاقیت داریم که دربارۀ آن اطلاعاتی داشته باشیم .
ب- مهارت های مربوط به خلاقیت : مهارت های خلاقیت با شکستن قالب ها ، مهارت های موضوعی را در راه جدیدی به کار میگیرد . مهارت های خلاقیت با ارزش های فکری ، شکستن عادت ، تفاوت دیدن مسائل ، وسعت فکری ، به تعویق انداختن قضاوت و ارزیابی ، درک پیچیدگی و درگیر شدن با آن و غیره همراه است .
ج- انگیزه : یکی از عناصر اساسی و شاید مهمترین اجزاء خلاقیت ، انگیزه است . انسان بدون انگیزه درونی و بیرونی نمی تواند کار خلاقانه ای انجام دهد . تحقیقات تجربی حاکی از آن است که انگیزه درونی نقش سازنده تری در تحقق خلاقیت داشته اند . به زعم آمابیل برای پرورش خلاقیت باید به افراد کمک کنیم تا نقاطی را که انگیزه یا علایق و مهارت های آن ها با یکدیگر منطبق میشوند یعنی محل تقاطع خلاقیت خود را تشخیص دهند . این محل پر قدرتی است زیرا در این نقطه امکان خلاقیت فراهم می شود (قاسم زاده ، ۱۳۷۱) .
شعاری نژاد معتقد است خلاقیت تحت تأثیر عوامل ، تواناییهای ذهنی ، معلومات ، شیوه های خاص تفکر ، ویژگی های خاص شخصیت ، انگیزش و محیط حامی از افکار خلاق است ( شعاری نژاد ،۱۳۸۵) .
مؤلفه های خلاقیت به سه دستۀ شناختی ، انگیزشی و شخصیتی تقسیم میشوند .
مؤلفه های شناختی خلاقیت عبارتند از : هوش ، سیالی ، انعطاف پذیری ، ابتکار ، بسط ، ترکیب و تحلیل .
مؤلفه های انگیزشی خلاقیت عبارتند از : انگیزه و عاطفه .
مؤلفه های شخصیتی خلاقیت عبارتند از : اعتماد به نفس ، اراده مستقل ، پذیرش خطر ، پذیرش تجربه ، استقبال از ابهام و کلنجار رفتن ( پیر خائفی ،۱۳۷۹) .
فرایند خلاقیت
خلاقیت را می توان روشی برای حل مسائل دانست به این معنی که در واقع فرد به کمک مهارت خلاقیت خود دائماً در حال راه حل یابی برای مشکل و نیاز خاصی بسر میبرد . ایجاد و پرورش ابداع و خلاقیت ، معمولاً دارای مراحلی است که نه به عنوان یک پرورش علمی و فرموله شده ، بلکه به عنوان یک راهنما میتواند برای افراد در همه جا مفید باشد ( صمد آقایی ، ۱۳۸۵ ) .
بر اساس آنچه که پوانکاره[۴۱] طرح نمود و با الهام از مراحلی که ذکر کرد والاس تقسیم بندی معروف خویش از مراحل خلاقیت را ارائه نمود .
مراحل خلاقیت از دیدگاه والاس
مدل گراهام والاس که پایه و وجه مشترک بیشتر مدل های خلاقیت است فرایند خلاقیت را در چهار مرحله خلاصه میکند :
الف- مرحله آمادگی : این مرحله مطالعۀ آگاهانه بر اساس تجربه های قبلی است که شخص می کوشد مسأله را روشن کند و آن را به عناصر و عوامل تشکیل دهنده اش تجزیه کند .
ب – مرحله نهفتگی (خواب) : در این مرحله راه حل های مختلفی به ذهن شخص میرسند و او نمی تواند از بین آن ها ، راه حل مناسب را انتخاب کند .
ج- مرحله روشن سازی (بصیرت ) : این مرحله پیدایش ناگهانی راه حل است . در یک لحظه شخص متوجه راه حل مسأله شده و میگوید آهان (Aha ) فهمیدم .
د- مرحله تمیز و تجدیدنظر (آزمایش و ارزش گذاری ) : در این مرحله راه حل پیدا شده ، مورد تجدید نظر دقیق قرار میگیرد (صمد آقایی ،۱۳۸۵) .
موانع خلاقیت
عوامل گوناگونی وجود دارند که در مراحل زندگی ، از بدو تولد کودک تا بزرگسالی میتواند به اشکال مختلف خلاقیت فرد را با مانع روبرو سازند .برخی از این عومل جنبۀ فیزیولوژیکی دارند و مستقیماً بر کنش های عمومی ذهن فرد تأثیر منفی میگذارند رشد تفکر او را متوقف و یا دچار اختلال میکنند . نظیر اختلالات ارثی و یا ضایعات جسمانی و روانی که البته شامل درصد کمی از افراد می شود . عوامل زیاد دیگری نیز وجود دارند که مستقیم یا غیر مستقیم خلاقیت فرد را تحت تأثیر قرار میدهند و سبب تضعیف یا تخریب آن میشوند (سلیمانی ،۱۳۸۱ ) .
در یک طبقه بندی کلی می توان عوامل مؤثر بر خلاقیت را در دو دستۀ فردی ( درونی ) و محیطی (بیرونی ) تقسیم کرد هریک از موانع یاد شده نیز به دسته های کوچکتری تقسیم میشوند ( سام خانیان ،۱۳۸۷) .
موانع محیطی خلاقیت
الف – موانع تاریخی : این دسته از عوامل شامل مفاهیمی از مثال های تاریخی از گفته افلاطون که تاریخ تکرار می شود مشاجره ای که بشر از قرنها پیش از نظر مذهبی با آن مواجه بوده که همه چیز را به تقدیر نسبت می داده و نقش اختیار را به کلی نفی می نموده است . این ها فقط چند نمونه از موانع تاریخی هستند که تسلط خارجی بر رفتار انسان نمایان است پیشرفت های تکنولوژی در گذشته نزدیک و در زمان حال در مردم عادی این تصور را به وجود آورده است که آن ها کنترل چندانی بر زندگی خود ندارند و یا اگر هم دارند این تأثیر بسیار ناچیز است (غلامپور،۱۳۷۹) .