۲-۲-۱۴-۱) مشارکت در زنجیره های تأمین
از طریق مشارکت و همکاری گروهی، سازمانهائی که هرکدام به تنهائی توان رقابت ندارند میتوانند مزیتهای رقابتی و توانمندیهای اساسی خود را ترکیب کرده و با همکاری در قالب زنجیره تأمین به تولید و ارائه خدمات بهتر جهت دوام و بقاء در بازار بپردازند. بعلاوه در این حالت سازمانها از تجارب یکدیگر استفاده نموده و کارایی و قدرت مانور آن ها در برابر تهدیدات محیطی افزایش مییابد. از اینرو بطورکلی می توان گفت مشارکت شرکتها و سازمانها در زنجیره های تأمین به دو دلیل عمده صورت میگیرد:
١. نیاز به استفاده از مزیتهای رقابتی دیگر شرکای
٢. نیاز به کارائی از طریق تسهیم منابع با دیگر شرکای (Holmberg, 2000).
بسیاری از شرکتهای مشهور جهانی به منظور توانایی جوابگوئی به رقابتهای موجود در بازار به استفاده از فناوری های نوین ارتباطات و اطلاعات در زنجیره های تامین خود پرداختهاند. تامین هرچه بیشتر نظر مشتری و اجابت خواسته های شخصی او موجب بروز فرصتهای تجاری خلق الساعه ای میگردد که به منظور جوابگوئی سریع به اینگونه فرصتهای درحال تغییر، دسترسی به اطلاعات دقیق در زمان کوتاه و همکاری میان شرکای زنجیره های تامین ضروری است. مشارکت زنجیره تامین به شیوه های مختلفی تعریف شده است که اصول در دو گروه مفهومی قرار می گیرند؛ متمرکز بر فرایند و متمرکز بر روابط. مشارکت زنجیره تامین به عنوان یک فرایند تجاری در نظر گرفته می شود که به وسیله آن دو یا چند شریک زنجیره تامین با همدیگر برای دستیابی به اهداف مشترک فعالیت میکنند. همچنین مشارکت زنجیره تامین به عنوان شکلی از مشارکت بلندمدت و نزدیک تعریف شده است، که اعضای شبکه با همدیگر کار میکنند و برای دستیابی به اهداف متقابل، اطلاعات، منابع و ریسک را به اشتراک میگذارند. مرور ادبیات اهمیت فعالیتهای برنامه ریزی، ادغام فرآیندهای بین وظیفه ای، هماهنگی زنجیره تامین، هدف گذاری زنجیره تامین و ایجاد پارامترهای تسهیم اطلاعات را آشکار می کند. با ترکیب تمرکز بر روابط و فرایند، مشارکت زنجیره تامین به عنوان فرایند مشارکت بین دو یا چند شرکت مستقل که به موازات یکدیگر برای برنامه ریزی و اجرای عملیات زنجیره تامین و به منظور دستیابی به اهداف مشترک و مزایای متقابل فعالیت میکنند، تعریف شده است. مشارکت زنجیره تامین شامل تسهیم اطلاعات، تناسب هدف، همزمانی تصمیم، تسهیم منابع و مشوق های هم ترازسازی میان شرکای مستقل زنجیره تامین میباشد(Yu-jun, 2010).
۲-۲-۱۴-۲) شاخص های پاسخگویی زنجیره تامین
پاسخگویی زنجیره تامین امروزه بحث مهمی در مدیریت زنجیره تامین است. برای رضایت مندی مشتری و درک بهتر بازار، شرکت ها در تلاش هستند که از طریق شاخص های مختلف زنجیره تامین به بهترین عملکرد دست پیدا کنند، که این شاخص ها عبارتند از: پیشبینی دقیق تقاضا، موجودی و زنجیره تامین پاسخگو. پاسخگویی زنجیره تامین به زمانی که شرکت ها محصولات را تولید و به مشتری نهایی تحویل میدهند مربوط می شود. در تعریف دیگری پاسخگویی به عنوان توانایی زنجیره تامین به پاسخ سریع به تغییرات در تقاضا تعریف شده است که هم از لحاظ حجم و هم از لحاظ ترکیب محصول ت قابل سنجش هستند. از آنجایی که این تعریف کیفی است، لذا ما نیاز به پیدا کردن شاخص های کمی برای زنجیره تامین داریم. یک شاخص مهم برای سنجش پاسخگویی، زمان تأخیر است، یعنی مدت زمانی که محصول نهایی به مشتری میرسد. از طرف دیگر برای پاسخ به دامنه وسیعی از تقاضا، ظرفیت باید افزایش پیدا کند که این امر منجر به افزایش هزینه ها میگردد(van Hoek, 2005).
۲-۲-۱۵) نگرشهای سنجش عملکرد زنجیره عرضه
- نگرش فرایند محور سنجش عملکرد زنجیره عرضه
در رویکرد فرایندی، باید زنجیره عرضه را ترکیبی از فرایندهای مختلف دانست کـه در راستای حفظ و ارتقای سـهم بـازار محـصولات و خـدمات آن بکـار گرفتـه می شـوند. بـه طوری که هر فرایند ترکیبی از فعالیت های مختلف بوده و به وسیله چند شاخص قابل اندازه گیری و سنجش خواهند بود. رافای، معتقد است که در یک زنجیـره تولیـدمحور، ایـن فعالیت ها در قالب مجموعه ای از روابط بده – بستان تبلور یافته و از ایـن رو میتـوان فرآیند کلی تولید یا ارائه خدمت در زنجیره عرضه را به چنـدین رده متـوالی تقـسیم نمـود. در هـر یک از رده های این فرایند، تعدادی عرضه کننـده و نیـز عـده ای خریـدار یافـت می شـوند. بنابرین زنجیره عرضه ترکیبی از فرایندهای مختلف است که مؤسسات و مراکز مختلـف و متعدد را از خرید تا توزیع به یکدیگر گره می زند. مفـاهیم مـورد نظـر ایـن صـاحب نظران را می توان در نموداری ترسیمی از تجزیه شبکه روابط مورد اشاره در زنجیره عرضـه ( مطـابق شکل زیر) ارائه داد. هر رابطه مـشتمل بـر فعالیـت هـایی اسـت کـه بـرای تبـدیل ورودی بـه خروجی انجام خواهند گرفت(هوگوس، ۱۳۸۷).
شکل ۲-۸: فرایند محور سنجش عملکرد زنجیره عرضه (هوگوس، ۱۳۸۷)
نتیجه منطقی تحلیل فوق این است که علاوه بر اینکه سازماندهی درونی و مدیریت هـر یک از مراکز و تسهیلات زنجیره عرضه بسیار با اهمیت است، ارزیابی رفتار آن ها در خارج نیز در ارتباط با مشتریان و سایر ذینفعان و مراکز فعال در زنجیره اهمیت بـه سـزایی خواهـد داشت.
- روش مصداقی در سنجش عملکرد زنجیره عرضه
روش مصداقی[۴۸] تسری استراتژی ها در شاخص های متناسب با هر رده ( Echelon ) روش هایی نظیر BSC در صدد بوده اند تا تعیین شاخصهای ارزیابی عملکرد را در تقارن با استراتژی های سازمان به انجـام رسـانند. لـیکن در روش مـصداقی حاضـر عـلاوه بـر اینکـه دیدگاه ها و حوزه های تسری استراتژی بسیار وسیع تـر در نظـر گرفتـه شـده، فرآیند تـسری استراتژی نیز سهولت و وضوح بیشتری داشته و نیز تمامی مراکز موجود در زنجیره به عنوان گروههای ذینفع، در انتخاب شاخص های ارزیابی عملکرد دخالت و تاثیر مستقیم دارنـد. در روش مصداقی، استراتژی های اصلی و پذیرفته شده زنجیره عرضه بر مبنای متدولوژی چنـد مرحله ای زیر در سطوح چهارگانـه مـدل پیـشنهادی تجزیـه و بطـور دقیـق بـه یـک سـری شاخص های راهبردی در هر یک از رده های زنجیره عرضه ختم می گـردد. روش مـصداقی بر این نکته تأکید دارد که باید دید چه عواملی توفق دستیابی به اهداف راهبردی زنجیره را ســهولت بخــشیده (عوامــل کلیــدی ) و چگونــه مــی تــوان ایــن موفقیــت را ســنجش نمــود(هوگوس، ۱۳۸۷).
شکل ۲-۹ : روش مصداقی در سنجش عملکرد زنجیره عرضه (هوگوس، ۱۳۸۷)
۲-۲-۱۶) ابعاد ساختاری، محرک ها و محدودیت های زنجیره تامین
ارتباط هر جزئی از زنجیره تامین با آن، به طور چشمگیری زنجیره و فعالیت های آن را تحت تاثیر قرار میدهد. این ارتباط در قالب چهار صورت زیر قابل تبیین میباشد؛
-
- ارتباطات فرآیندهای تجاری مدیریتی: کار مدیریت فرآیندهای بین اجزای زنجیره را به عهده دارد و اصولاً به عهده اجزای اصلی زنجیره است.