شاخص های اصلی در تعیین رقابت پذیری مناطق شامل ساختارهای اقتصادی منطقه (درآمد منطقه، میزان سرمایه گذاری داخلی و خارجی در منطقه، صادرات کالا و …) نیروی انسانی، موهبت ها و سیاست های حاکم بر منطقه میباشد.
۱-Stamer (1998)
۲-Porter(1990)
۳- Altenberg (1985)
۲-۱-۲-۳- رقابت پذیری در سطح کلان (Macro Level)
بسیاری از تصمیمات متمرکز بر رقابت پذیری کشورها و ملت ها و همچنین مقایسه آن ها با هم بوده است. رقابت پذیری ملی را توانایی یک کشور در تولید کالا و خدماتی دانسته اند که قابلیت رقابت در بازارهای بینالمللی را دارا میباشد و در عین حال درآمد شهروندان آن کشور را افزایش میدهد. به نظر شورای رقابت پذیری آمریکا استانداردهای سطح زندگی، تجارت، بهره وری و سرمایه گذاری از جمله شاخص های ارزیابی رقابت پذیری در سطح ملی میباشند. از این دیدگاه رقابت پذیری ملی هدف نهایی نیست بلکه یک وسیله برای دستیابی به افزایش سطح استاندارد زندگی تحت شرایط عادلانه و بازار آزاد (تجارت، تولید و سرمایه گذاری) میباشد(کیم، ۲۰۰۲).
۲-۱-۳- مروری بر تئوری ها، مدل ها و رویکردهای مرتبط با رقابت پذیری
قرن بیست و یکم، با حوادث مختلف همچون چالش ها، آشفتگی ها و فرصت های زیادی آغاز شده است. بقا و موفقیت در چنین شرایطی به میزان زیادی به قدرت رقابت پذیری سازمان ها بستگی دارد.
در دنیای پر تلاطم فعلی، یکی از ویژگی های سازمان های موفق، برخورداری از قدرت رقابت پذیری است. قدرت رقابت پذیری بیش از هر چیز در داشتن دیدگاه های جدید در مورد آن نشأت میگیرد. همچنین با گذشت زمان و تغییرات محیطی، عوامل تأثیر گذار بر رقابت پذیری نیز دستخوش تغییر میشوند. بنابرین تنها نظریاتی میتوانند همیشه و در همه حال کاربرد داشته باشند که به قدر کفایت با فرآیندهای مدیریتی و تغییرات محیطی سازگار باشند (Ambashta & Momaya ,2002).
رقابت پذیری را می توان به صورت مجموعه ای از دارایی ها و فرایند هایی دانست که دارایی ها قابل دستیابی یا قابل ایجاد شدن بوده و فرآیندها نیز این دارایی ها را به نتایج اقتصادی تبدیل میکنند (Man, 1998). به عبارت دیگر دارایی ها میتوانند مستقیماً از طبیعت به دست آیند (مانند منابع طبیعی) و فرآیندها نیز این دارایی ها را به خروجی (شامل خدمات و محصولات) برای فروش و عرضه در بازار تبدیل میکنند (DC,2001) که در نهایت، این خروجی ها نیز به کسب مزیت رقابتی برای سازمان ها و صنایع منجر خواهند شد (Buckley et al, 1991).
بنابرین می توان اذعان داشت توان رقابتی، وابسته به سه متغیر اصلی دارایی، فرایند و عملکرد میباشد (Momaya, 2000). برخی از صاحبنظران نیز رقابت پذیری را مرتبط با شایستگی می دانند. آنان تأکید زیادی بر نقش فاکتورهای درونی مانند استراتژی ها، ساختار، شایستگی ها و قابلیت ها برای نوآوری و همچنین سایر منابع مشهود و نا مشهود برای کسب موفقیت در بازارهای رقابتی دارند (Burtlet & Ghoshal, 1989; Doz & Prahald 1987; Hamel & Prahald, 1989, 1999).
این دیدگاه که بیشتر بر مبنای دیدگاه مبتنی بر منابع استوار است (Grant, 1991; Barney, 1991, Peteraf, 1993; 2001). توان توسعه یک سازمان نسبت به رقبای خود را موجب کسب مزیت رقابتی در کلاس جهانی میداند (Smith, 1995). بنابرین سازمان ها برای افزایش رضایت مشتریان خود، باید نسبت به رقبا، کارایی تولیدی بالاتر و قیمت بازار مناسب تری داشته و محصولاتی با کیفیت مرغوب تر ارائه نمایند (Johnson, 1992; Hammer & champy, 1993).
همچنین از دیگر موضوعات مرتبط با رقابت پذیری می توان به بازاریابی، (Corbett & wassenhove, 1993)، فناوری اطلاعات (Ross et al, 1996)، کیفیت محصولات (Swann A Tahhavi, 1994) و توان خلاقیت و نوآوری (Grupp, 1997) اشاره کرد.
از آنجا که تعاریف مختلفی از رقابت پذیری و حوزه های مرتبط با آن، مانند دیدگاه مبتنی بر منابع، دیدگاه مبتنی بر بازار، اقتصاد و تولید ارائه شده است، احتمال این که تمامی تعاریف موجود در تصمیم گیری های مدیریتی جهت دستیابی به مزیت رقابتی مورد استفاده قرار گیرند، اندکی بعید به نظر میرسد (Barney, wright & ketchen , 2001).
۲-۱-۴- مدل رقابت پذیری مینتزربرگ
هنری مینتزربرگ در سال ۱۹۸۸ مدلی را جهت دستیابی به مزیت رقابتی مطرح ساخت که در برگیرنده متغیرهای کیفیت، تصویر عمومی (ظاهر)، طراحی، قیمت، پشتیبانی و عدم تمایز بود و در زیر نشان داده شده است (Mintzberg, 1988).
نمودار۲-۱- مدل رقابت پذیری مینتزربرگ، Mintzberg
۲-۱-۵- مدل رقابت پذیری کوتا و همکاران
کوتا و همکاران نیز در سال ۱۹۸۹ مدلی را جهت دستیابی به مزیت رقابتی در سازمان ها طراحی نمودند که بر پایه فرهنگ، دانش، هوشمندی و ارتباط با مشتریان استوار بود:
نمودار ۲-۲- مدل رقابت پذیری کوتا و همکاران، Kotha
۲-۱-۶- دیدگاه مبتنی بر منابع
این دیدگاه اساساً عملکرد سازمانی و موقعیت بازار را تابع ویژگی های سازمانی میداند و رابطه بین مشخصه های سازمانی و نتایج عملکردی را بررسی می کند. اصل پایه ای دیدگاه مبتنی بر منابع این است که سازمان ها متشکل از مجموعه ای از منابع میباشند و این منابع، منبع رقابت پذیری سازمان بوده و ویژگی های منابع، چگونگی مزیت و حد پایداری آن را مشخص میکند (Ma, 1999).
هدف اصلی این رویکرد، تأکید بر مزیت های رقابتی ناشی از قابلیت های منابع یک شرکت میباشد. منابع، تمام نهاده های مالی، تکنولوژیکی، انسانی و سازمانی را در بر میگیرد. همچنین منابع، پایه ای برای شایستگی فراهم میکنند. در واقع شایستگی های یک سازمان یا صنعت از یک یا ترکیبی از منابع آن به وجود میآیند و خود پایه ای برای مزیت رقابتی ایجاد میکنند. در دیدگاه مبتنی بر قابلیت ها، توسعه بلند مدت شایستگی های یک بنگاه، نقطه شروع توسعه استراتژی را شکل میدهند (Juttner & Wehrli, 1994).
منابع سازمان شامل همه دارایی ها، قابلیت ها، فرآیندهای سازمانی، مشخصه ها و ویژگی های سازمان، اطلاعات، دانش و … تحت کنترل سازمان میباشد که آن را قادر به تدوین و اجرای استراتژی هایی برای بهبود کارایی و اثر بخشی اش میکند (Rodrigrez & Miguel, 2002).
در نظریه RBV ، تمایز مفهومی بین منابع و شایستگی ها به صورت ضمنی وجود دارد. آمیت و اسشومیکر منابع را به عنوان گروهی از عوامل تحت کنترل یا تحت مالکیت و در دسترس سازمان می دانند که می توان آن ها را از بیرون خریداری یا به سازمان انتقال داد. در حالی که شایستگی ها ظرفیت توسعه منابع را با بهره گرفتن از فرآیندهای سازمانی جهت رسیدن به نتایج مطلوب می دانند (Amit & Schomaker, 1993).
ورنر فلت، منابع را به توده غیر منظم تشبیه کرده و بر ضرورت ارائه نقشه ای دقیق از فضای منابع با جزئیات بیشتر را مورد تأکید قرار میدهد (Wernerfelt , 1984).