به اعتقاد آرگایل(۱۳۸۲)مذهب تاثیر مثبت بر شادکامی دارد و این تاثیر برای سالمندان واعضای جدی کلیساها بیشتر است و حضور در آن و باورها به طور آشکاری بر شادی تاثیر دارند.
الیسون[۲۲] (۱۹۹۱) متعقدداست بسیاری از مطالعاتی که بروی نمونه های ملی صورت گرفته اند حاکی از وجود رابطه معنا دار بین مذهب و شادکامی میباشند. همچنین اثرات مذهب بیشتر به شکل شناختی است تا حذف رویدادهای منفی یا افزایش رویدادهای مثبت.اگرچه اثر برخی دین داری ها به دلیل روابط اجتماعی ،احساس تعلق اجتماعی، حمایت اجتماعی بوده است نه دین.
۲-۷-۷ اوقات فراغت و تفریح
هیدی۲ و همکاران (۱۹۸۵) با انجام یک تحقیق دوساله دریافتند که رضایت از تفریحات میتواند شادکامی را افزایش دهد. در خصوص سایراشکال تفریح از قبیل ورزش اثرات قوی تری به دست آمده است.
وینهوون و همکاران (۱۹۹۴)پس از بررسی و مرور تحقیقات انجام شده همبستگی فعالیت های تفریحی و شادکامی را ۴۰% بر آورد کردهاند.
رابنستین۳(۱۹۸۰) با مطالعه ای بروی خوانندگان مجله روانشناسی امروز دریافت که ۲۱% آنان در مواقع عادی سردرد داشته اند که این میزان در موقع تعطیلات۳% بوده است پژوهش نشان میدهد که روزهای تعطیل عاطفه مثبت را افزایش نمی دهد بلکه به طور چشمگیری عواطف منفی را کاهش میدهند (آیزنگ، ۱۳۷۵).
۲-۷-۸ سلامتی
کمپل[۲۳] و همکاران (۱۹۷۶؛به نقل از ادینگتون و همکاران،۲۰۰۴)دریافتند که از دید پاسخگویان سلامتی مطلوب ترین جنبه زندگی در بین جنبه ها ومعقوله های مختلف آن محسبوب می شود.
اوکان و همکاران (۱۹۹۴) نیز در یک مطالعه تحلیل در یافتند که همبستگی بین شادمانی و سلامتی ۳۲% است. همچنین استون۲ و همکاران (۱۹۸۷) نیز در یک مطالعه طولی در یافتند که خلق های خوب باعث ارتقای سیستم ایمنی بدن و خلق های منفی باعث کاهش آن می شود.
۲-۸ روش های افزایش شادکامی
به اعتقاد آرگایل (۲۰۰۱)شادمانی تا حدودی ارثی است و با برخی صفات شخصی ارتباط دارد. تعدادی از صفات نیز ذاتی هستند اما بدان معنا نیست که شادمانی غیرقابل تغییراست. یکی از این صفات برون گرایی است که از طریق تجارب مثبت منظم با دوستان و درمحل کار افزایش مییابد خصوصیات شخصیتی دیگرمانند مهارتهای اجتماعی نیز قابل آموزش هستند.
به نظر آیزنگ (۱۳۷۵) شادی هم به رویدادهایی که برای فرد روی میدهند و هم به تفسیر وی از آن رویدادها بستگی دارد و هر دو رویکرد در افزایش شادی ارزش بالقوه ای دارند.
به نظر لاما۳ قدم اول در راه رسیدن به شادی فراگیری است. باید یاد گرفت که احساسات و رفتارهای منفی چقدر زیان آور و برعکس احساسات و رفتارهای مثبت چقدر مفید هستند و اینکه این احساسات منفی علاوه بر خود فرد برای جامعه نیز زیان آور است.
اکنون به برخی از روشها ی افزایش شادمانی اشاره خواهد شد:
۲-۸-۱ افزایش رویدادهای مثبت
شادی درمانی را می توان هم در افراد سالم و هم بیماران افسرده با بهره گرفتن از افزایش رویدادهای مثبت زندگی انجام داد.افزایش رویدادهای مثبت از قبیل ارتباطات اجتماعی ، کار ، تفریح ، ورزش،تعطیلات و …. باعث ایجاد خلق مثبت می شود. در افزایش رویدادهای مثبت فراوانی و شدت آن ها حائز اهمیت است و اگر به طور منظم اجرا شوند به شادی و تغییرات شخصی منجر میشوند(آرگایل، ۱۳۸۲).
۲-۸-۲ روش القاء خلق مثبت
اولین روش برای القای خلق مثبت توسط ولتن[۲۴] (۱۹۸۶) ابداع شد که از آزمودنی ها می خواست جملاتی را بخوانند سپس با صدای بلند تعدادی از جملات مانند «من در موردهمه چیز احساس شادی می کنم» را بیان کنند.
روش های دیگری نیز برای ایجاد خلق مثبت وجود دارند اما مدت تغییر خلق طولانی نیست مانند تماشای فیلم، خواندن داستان، گوش دادن به موسیقی ، هدیه دادن،تخیل،تحلیل اجتماعی و….(آرگایل،۱۳۸۲).
۲-۸-۳ شناخت درمانی
شناخت درمانی مجموعه پیچیده ای از تکنیک ها میباشد که هدف آن تفسیر رویدادها به طور واقعی و منطقی است (رم۲ به نقل از آرگایل ،۱۳۸۲). همچنین مدل شناختی بر این عقیده است که ارزیابی واقع بنیانه و اصلاح تفکر منجر به بهبود خلق و رفتار می شود(بک۳ ،۱۳۸۰).
فاوا و همکاران (۱۹۹۷)نیز برنامه هایی جهت آفزایش شادی استفاده کردند که در نتیجه از طریق آموزش باعث افزایش شادی و احساس رضایت آزمودنی ها شدند(آرگایل،۱۳۸۲).
۲-۸-۴ فنون شناختی ـ رفتاری
مجموعه برنامه های این فنون ترکیبی از نظریات شناختی رفتاری میباشد. یکی از این برنامه های توسط فوردایس(۱۹۹۷) از صاحب نظران روانشناسی شادی ارائه شده است که شامل ۱۴ اصل میباشد که ۸ مورد شناختی و ۶ مورد رفتاری میباشد. زیر بنای برنامه فوردایس براین است که اگر شخص بخواهد میتواند همانند افراد شاد ،شاد باشد. البته فوردایس بر تاثیر مختلف دیگر چون ژنتیک،شخصیت،میزان درآمد،تحصیلات و…تأکید دارد.
اصول آموزش برنامه شادکامی فوردایس که شامل۱۴اصل است به شرح ذیل میباشد.
اصل اول:سرگرم و فعال بودن
این اصل نشان میدهد که افراد شاد در زندگی خود فعال هستند. به فراگیران باید فهمانده شود که افراد شاد زندگی خود را با فعالیت پر میکنند و مهمتر اینکه فعالیتهای جالب و لذت بخش را انتخاب می نمایند. از لحاظ ذهنی این اصل براین عقیده است که یک زندگی فعال شادی بیشتری را نسبت به یک زندگی انفعالی برای انسان تولید میکند.
طبق این اصل پنج نوع فعالیت برای انسان شادی می آفریند:
ـ فعالیتهای لذت بخش
ـ فعالیتهای جسمانی
ـ فعالیتهای تازه و جدید
ـ فعالیتهای دسته جمعی
ـ فعالیتهای معنادار
فوردایس به فراگیران توصیه میکند که فهرستی از فعالیتهایی که دارای ویژگیهای فوق میباشد را فراهم کنند و سپس آن ها را تشویق میکند که این فعالیتها را درزندگی روز مره خود انجام دهند.
علمای تعلیم و تربیت نیز بر نقش بازی وفعالیت جسمانی در سلامت جسمی و روانی کودکان و نوجوانان بسیار تأکید دارند. ارسطو میگوید:در فعالیتهایی جسمانی و در بازی نیرویی نهفته شده که روان آدمی را از خواسته های نا سودمند و احساسات و امیال چرکین پاک میسازد و عواطف آدمی بخشی را از خواص خطر ناک و ناخوشایند خود را هنگام بازی از دست میدهد و پاک می شود(عطاران ۱۳۷۵).
به نظر شعاری نژاد(۱۳۶۶) فعالیت جسمانی از عوامل رشد و تکامل کودکان است و دارای ارزش بدنی،ذهنی،اجتماعی،آموزشی،درمانی و اخلاقی میباشد.
اصل دوم: گذراندن اوقات بیشتر در اجتماعات و فعالیتهای جمعی
یکی ازمهمترین یافته های تحقیقات در مورد شادی و رضایت از زندگی اهمیت فعالیتهای اجتماعی است. افراد شاد به میزان بالایی در فعالیتهای اجتماعی شرکت دارند این گونه فعالیتها به دو گونه رسمی مانند عضویت در یک سازمان یا و انجمن یا غیررسمی مانند ارتباط با دوستان و بستگان تقسیم بندی می شود.
وجود تعاملات اجتماعی چه از نوع رسمی و غیررسمی احساس رضایت اززندگی حمایت از سوی دیگران و تعلق به گروه را افزایش میدهد که همه این ها در ایجاد شادی در افراد بسیارمهم هستند(مصطفی سعادتی ۱۳۷۶)
اصل سوم:مولد بودن و انجام کارهای سودمند