۱۳-در مورد تیراندازی نسبت به افرادی که تحت نظر قرار گرفته اند خلاء قانونی وجود دارد.
۱۴-مشخص نیست که منظور از شورش مسلحانه در ماده ۵ قانون چه میباشد و در چه مواردی شورش مسلحانه محسوب می شود.
۱۵-در قوانین جزایی و ق.ب.س برای مامورین مسلح وزارت اطلاعات و پرسنل گارد محیط زیست که مامورین مشمول ق.ب.س میباشند ضمانت اجرای کیفری برای عدم رعایت مقررات این قانون پیشبینی نشده است.
نتیجه گیری:
همان طور که در مباحث و فصول مختلف این تحقیق نگاشته شده است نتایجی به شرح ذیل قابل بیان میباشد:
۱- با اصلاح قانون وکاربردی کردن مباحث مطروحه در قانون به کارگیری سلاح که با واقعیات موجود و با توجه به حساسیت ویژه پلیس متصور میباشد،قانونگزار باید با نگاهی جامع تر و بررسی تحلیل واقع گرایانه و نتایج حاصله از سالها اجرای این قانون اصلاحات لازم را به نحوی اعمال نماید که قانون مذکور از طرفی هم در برگیرنده امنیت حقوق و منافع مادی و معنوی شهروندان را فراهم نمایدو هم اقتدار و اجرای قانون توسط نیروهای مجری قانون را در برگیرد و هم مهمترین عناصر اجراء که مامورین مشمول قانون به کارگیری سلاح میباشند، منافع آنان را از ابعاد مختلف مادی و معنوی در برگرفته و این ذهنیت را در مجرمان فراهم ننماید که با طرح شکایت در محاکم قضایی میتوانند انتقام خود را با بهره گرفتن از ابزار قانونی از مجریان قانون گرفته و از طرفی روحیه خدمتی سایر پرسنل را که مورد آسیب قرار داده،که پرسنل از این پس بهترین راه را عدم اجرای قانون و عدم تیراندازی و فرصت دادن به مجرمان برای فرار از چنگال قانون می دانند و در نتیجه زیر سوال رفتن حاکمیت و قانون در ابعاد مختلف را در پی خواهد داشت.
۲- نقش آموزش مداوم به پرسنل مجری این قانون از نکات حائز اهمیت و کاربردی و لازمه اجرای این قانون میباشد که متاسفانه آموزش به پرسنل معمولاً امری مغفول در همه سازمانهای دولتی که بیشتر به روز مره گی دچار هستند تبدیل شده است.مهمترین نکته در این خصوص پذیرش آموزش از طرف فراگیران میباشد،چراکه اگر فراگیر نیاز به آموزش را در خود احساس نکند و یا به نوعی یادگرفتن ارتباط مستقیم با منفع مادی و معنوی وی نداشته باشد به امری غیر ضروری و ساده انگارانه تلقی خواهد شد.
۳- با توجه به فلسفه قوانین متعدد مصوب در کشورمان هدف از تیراندازی ضروریات مربوط به وظایف مامورین میباشد،چه در بحث دستگیری متهمین و یا جلوگیری از آسیب جانی و مالی برای مامورین و مردم یا حفاظت از اقلام و اماکن و یا مراکز طبقه بندی شده میباشد.تیراندازی به منظور مجازات متهم یا پیشگیری از وقوع جرم یا ایجاد ترس در سایر مجرمین،موضوعی است که از اهداف قانونگزارنبوده و مامورین موظفند بر اساس قانون عمل نموده تا صیانت از ضروریات قانونی و حمایت از بزه دیدگان و معرفی تبهکاران به محاکم قضایی باشد.
۴- در این قانون موضوعاتی به صورت کلی مواردی را برای جبران خسارت مادی و معنوی و جسمانی مامورین مخصوصاً در ماده ۱۴ این قانون پیشبینی نموده ولی نگارنده که به مدت ۶ سال به عنوان وکیل و نماینده حقوقی ناجا در محاکم قضایی جهت دفاع از حقوق پرسنل فعالیت داشته،تاکنون اجرای این ماده قانونی را (ماده ۱۴ ق.ب.س)عملاً مشاهده ننموده و بیشتر حمایت ها در جهت حمایت قضایی بوده و نه حمایت مادی برای پرسنل مشمول این قانون.لذا ضروریست با تدوین آیین نامه ماده ۱۵ ق.ب.س و یا دستور العمل ها،این نقص برطرف گردد و تا حد امکان از آسیب به مامورین جلوگیری گردد.
۵- لزوم جبران خسارت وارده به شهروندان در موارد ضروری در قواعد و قوانین باید روشن گردد،به نحوی که مقامات قضایی در جریان صدور حکم باید نحوه جبران خسارت به شهروندان را تعیین تکلیف نموده و در حکم صادر لحاظ نماید.اما در حال حاضر این موضوعات به علت نقص قوانین و یا عدم صراحت مواد قانونی مربوطه یا ناآگاه بودن مردم به قوانین مورد غفلت قرار می گیرند که ضروریست به نحوی مشکلات رفع گردد.
ب)پیشنهادات:
۱- ضرورت شفاف بودن قانون علی الخصوص قانون به کارگیری سلاح و عدم ابهام که در نتیجه باعث تفاسیر زیادی توسط وکلا و مقامات قضایی و مامورین در مورد نحوه اجرای قانون میگردد.شایسته است این قانون با بهره گیری از نظرات حقوق دانان علاقه مند به این مبحث و قضات محترم مرتبط با موضوع، علی الخصوص محاکم نظامی بنحو شایسته در ابعادی که خلاءهای آن تبیین گردیده اصلاح گردد.
۲- آموزش عمومی به مردم در زمینه تبعات عدم اطلاع از قانون و همچنین آموزش مداوم به مامورین مشمول این قانون.
۳-در جهت کاهش آسیب های احتمالی برای مامورین و جلوگیری از ایجاد لطمات شدید روحی و روانی برای آنان،مسئولین محترم دادسراها،موظف به اتخاذ تصمیم بنحوی باشند که ابتدا مسئولیت کیفری مامورین را احراز و پس از آن نسبت به تعقیب کیفری مامورین متخلف از قانون اقدام نمایند.
۴- پیشنهاد میگردد قضات محاکم قضایی افرادی را که بدون توجه به قانون در مقابل مامورین تمارض و مقاومت می نمایند و در نتیجه اقدام آنان،مامورین مجبور به تیراندازی میگردند.به طور مثال:خودرویی که بر اساس ماده ۶ قانون به کارگیری سلاح تحت تعقیب مامورین قرار میگیرد و علیرغم اخطار و با علم به تحت تعقیب بودن اقدام به فرار به شکل جنون آمیزی می کند و در حین فرار آسیب زیادی به مردم و امنیت اجتماعی وارد می آورد،و در نتیجه در اثر تیراندازی متوقف میگردد و افرادی بی گناه حتی سرنشینان آن خودرو مورد آسیب قرار می گیرند.ضروریست متخلفان مسئولیت بیشتری را متحمل و ضمانت اجرای بیشتری برای این اعمال خلاف قانون و عامدانه در صدور آرای محاکم در نظر گرفته شود.
پیوست شماره یک(آرا محاکم قضایی در پرونده های تیراندازی مامورین)
شرح ماجرا ۱
نظامیان جمعی یکی از کلانتری های تهران به نام استوار( الف الف) و گروهبان (م س) در حال گشت زنی در یکی از خیابانهای سطح حوزه، فرد شروری را که مسلح به سلاح سرد(قمه)در حال عربده کشی و در حال مستی مشاهده و با تخریب عمدی شیشه مغازه ها و خودروهای عبوری برای مردم ایجاد رعب و وحشت نموده و فرد شرور به نام (م ع) با برهنه کردن خود باعث اختلال در نظم عمومی شده و مامورین به قصد دستگیری و کنترل وی وارد عمل میشوند. فرد مهاجم با هجوم به مامورین با سلاح سرد،موجبات تیراندازی هوایی دو مامور فوق را فراهم که این امر نتیجه ای نداشته و در نتیجه گروهبان(م س) به منظور جلوگیری از هجوم فرد مهاجم و دفاع از جان خود و دیگر مامور اقدام به شلیک یک تیر به طرف پای فرد مهاجم نموده که تیر شلیک شده به فرد غیر نظامی دیگری به نام (ه ط)که در حال عبور از خیابان بوده اصابت و موجبات مجروحیت وی را فراهم می آورد.