از تعاریف فوق چنین برمی آید که اولین هدف مشاوره ای گروهی ، حل مشکل مراجعان است که در آن با کمک از تواناییهای افراد ، آن ها را درجهت یافتن راه حلی کمک میکند. نکته ی دیگر که در این تعاریف قابل توجه است ، محور قرار دادن اعضای گروه است به طوری که مشاور از هر گونه پیش داوری درخصوص مراجع اجتناب نموده و اتخاذ هر گونه تصمیمی ، درجریان جلسات به عمل آید ( خدایی،۱۳۸۵) .
اهداف مشاوره گروهی
هدف ، از نظر لغت به معنی نشانه ومقصد وآن چیزی است که آدم برای رسیدن به آن می- کوشد . هدف ، ایجاد انگیزه میکند وبه فرد نیروی انجام کار میدهد. هرگروه ، هدف یا اهدافی دارد واعضا در صدد هستند به آن برسند. وجود هدف، باعث تداوم گروه می شود و گروههای بی- هدف به زودی متلاشی میگردند ( شفیع آبادی ، ۱۳۸۱) .
هرسن شن [۳۸] ( ۱۹۹۵،ترجمه ی طوسی ، ۱۳۷۶) ، اهدافی را برای گروه ها عنوان کردهاست که از این قرارند :
ارتقاء : دریک موقعیت گروهی ، شرکت کنندگان میتوانند به کشف توانایی هایشان نسبت به حوادث وروابط بین گروه بپردازند. آن گاه آن ها میتوانند درک جدیدی را که به آن دست مییابند در زندگی مورد استفاده قرار دهند.
تسهیل : مراحل گذار رشد را که فرد با آن ها روبرو می شود، می توان از طریق مشاوره گروهی تسهیل کرد. درمان جویان، پاسخ هایشان را به مرحله ی گذار در گروه بیان میکنند. مشاوره گروهی ، محیطی امن را برای بررسی این پاسخ ها و تعیین این که کدام پاسخ ها برای شرکت کنندگان مفیدتراست، فراهم میکند.
پیشگیری : مشکلات بالقوه را می توان در محیط گروهی کشف کرد و به آن پرداخت. مشاوران، میتوانند مهارت هایی راکه از به وجود آمدن مشکلات جلوگیری میکند در گروه ارائه دهند و در میان درمان جویان اعمال کنند.
جبران : مشکلات تشخیص داده شده را می توان به طور گروهی درمان کرد. اعضای گروه حمایت که با مشکل مشابهی روبه رو هستند ، این فرصت را برای هم ایجاد میکنند که مشکل وراه حلش را در تماس با واقعیت ملموس روابط گروه بیان کنند ، واین توان را برای اعضا به وجود می آورند که به کمک هم دیگر در بیرون از گروه نیز ادامه دهند. به این دلیل ، مشاوره ی گروهی روشی مؤثر برای جبران مشکل است.
توان بخشی : مشاوره ی گروهی میتواند در کمک رسانی به درمانجو برای سازگاری با ناتوانایی های دراز مدت به کارآید. مشاوران، قادرند تکنیک های سازگاری ویژه ای را ارائه دهند واعمال آن ها را در گروه نظارت کنند.
به طور کلی مشاوره گروهی فرصتی فراهم می آورد که :
۱- فرد درباره ی مسائل ومشکلاتش صحبت کند؛
۲- احساساتش را در گروه بروز دهد وباز خورد دریافت کند؛
۳- به تعیین طرز تلقی وگرایش دیگران نسبت به خود موفق گردد.
بنابرین ، فرد از طریق مشارکت در گروه میتواند مهارت های اجتماعی خود را تقویت کند و روابط بهتری با دیگران داشته باشد ( رئوفی ، ۱۳۷۶، به نقل از خدایی، ۱۳۸۵) .
مشاوره گروهی ، شرکت کنندگان را قادر میسازد با دیگر اعضای گروه ، شبکه ای اجتماعی تشکیل دهند که بتوانند به منزله ی مبنایی برای تغییر محیط عمل کنند. درمان جویان گروهی میتوانند از تعامل متقابل گروهی برای افزایش درک و پذیرش ارزش ها و هدف ها استفاده کنند و رفتارها و نگرش های معینی را یاد بگیرند یا کنار بگذارند (خدایی،۱۳۸۵).
انتخاب اعضای گروه
گرچه مشاوره ی گروهی متمرکز برنیاز اعضای آن است ، اما اهمیت عضویت گروهی را در موفقیت وسازگاری فرد با گروه نمی توان دست کم گرفت . رمز موفقیت گروه در انتخاب اعضای آن است. ملاک های انتخاب اعضای گروه ازاین قرار است :
۱ علاقه ی مشترک ؛
۲- داوطلب بودن یا مراجعه ی شخصی؛
۳- اشتیاق به شرکت درفرآیند گروه ؛
۴- قابلیت شرکت درفرآیند گروه.
یکی از ملاک های متداول برای انتخاب اعضای گروه، علاقه ی مشترک اعضای بالقوه ی آن به یک مشکل ، ناراحتی، یا موضوع مشابه است.
بسیاری از نویسندگان از جمله واگنر[۳۹]( ۱۹۷۶)؛ اولسن[۴۰] (۱۹۷۷) ؛ و بلکر ، جانسون [۴۱]و بتیس (۱۹۸۲) معتقدند که بهترین عضو گروه ، عضوی است که خودش به دنبال گروه آمده باشد. شرکت در مشاوره ی گروهی باید با انتخاب خود اعضا باشد. حق انتخاب، حقوق مراجع را تضمین میکند. اگر شرکت در مشاوره ی گروهی ، انتخاب خود مراجع باشد ، انگیزه های او را برای مشاوره افزایش میدهد.
ممکن است اعضای بالقوه ی گروه دربعضی موارد فوق توان یا میل به ارتباط با دیگران یا رابطه برقرار کردن وکمک به آن ها باشند. با توجه به خلق وخوی اشخاص ، مشخص است که همگان عضو مناسب گروه نمی توانند باشند. به طور خلاصه ، اگر قرار است کسی از تجارب گروهی بهره مند شده و در آن فعال باشد ، باید ازتوانایی و قابلیت های خاصی برخوردار باشد (گیبسون ومیتل[۴۲] ۱۹۹۰، ترجمه ی ثنایی ، ۱۳۷۳) .
مراحل مشاوره گروهی
مشاوره گروهی ، از دیدگاه اجرا دارای مراحلی است وتا مرحله ای طی نشود ، نیل به مرحله ی بعدی امکان پذیر نخواهد بود. آگاهی از این مراحل وشناخت آن ها به مشاور گروه امکان می- دهد که در تأمین هدف های هر مرحله کوشش به عمل آورد واعضا را سریع تر و مفیدتر به سوی مراحل بعدی سوق دهد. به نظر ماهلر (۱۹۶۹ ، نقل ازشفیع آبادی، ۱۳۸۱) مراحل مشاوره گروهی را می توان به شرح زیر برشمرد :
۱- مرحله شناسایی ومکاشفه : در این مرحله هریک از اعضا درصددند تا یکدیگر را بشناسند ودریابند که آیا میتوانند به یکدیگر اعتماد کنند یا نه . مشاور نقش فعال وحساسی را برعهده دارد وبه بازگو کردن قوانین گروه وحصول توافق بین اعضا اقدام میکند. در این مرحله ، هم چنین اعضا به هم معرفی میگردند وهدف های تشکیل گروه از دیدگاه کلیه اعضا مشخص می شود. مباحث گروه معمولاً سطحی است وبیشتر بر شناسایی اعضا متمرکز میباشد. عواملی نظیر نوع گروه ، خصوصیات اعضا وشیوه رهبری گروه ، در چگونگی طی مرحله مکاشفه موثرند.
۲-مرحله انتقال : پس از طی مرحله مکاشفه با موفقیت وایجاد امنیت واعتماد ، هریک از اعضای گروه معمولاً بحث درباره ی مشکل خود را آغاز میکنند. ابراز مشکل با نوعی شک وتردید همراه میباشد. زیرا روابط اعضا آن طوری که باید و شاید ، هنوز عمیق نشده است. نقش مشاور در این مرحله حساس است و باید اعضا را به گویایی و بحث درباره ی مشکل ، تشویق کند و افکار و احساسات آنان را منعکس سازد وجریان گروه را تداوم بخشد.
۳-مرحله عمل وفعالیت یا سازندگی : پس از عمیق تر شدن روابط واعتماد به یکدیگر وطرح مسائل ومشکلات، تلاش و فعالیت برای حل آن ها آغاز میگردد. بدین معنی که اعضا به بحث می نشینند و فارغ از هر گونه عامل مزاحمی سعی میکنند مددکار یکدیگر باشند. باید سعی شود از کسانی که در مواجهه با مشکلاتشان حالتی مضطرب و نگران دارند حمایت به عمل آید.